سرشناسه : عباس رمضانعلی زاده.گردآورنده
عنوان و نام پدیدآور : رمضان نشان از قامت رعنا/ عباس رمضانعلی زاده
مشخصات نشر : قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، 1394.
مشخصات ظاهری : 216ص.؛ 5/14×21 س م.
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
یادداشت : فارسی- عربی.
موضوع : دعاهای ماه رمضان
رده بندی کنگره : BP270 /ر8 پ9 1394
رده بندی دیویی : 297/774
ص:1
رمضان نشان از قامت رعنا
(سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آئینه رمضان)
عباس رمضانعلی زاده
ص:2
ص:3
ص:4
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که هم سفره تو لحظه افطار شوم
ص:5
1. ماه و مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 12
2. میهمانی خدا13
3. جلسات قرآن14
4. قرائت قرآن15
ولایت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف محور قرآن16
صوت دلربا16
رحمت الهی و یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 17
رحمت بی بدیل ماه خدا19
افضل الاعمال و یاد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 20
اذان و یاد مهدی علیه السلام 22
اقامه و یاد مهدی علیه السلام 23
نماز و یاد مهدی علیه السلام 24
راه غلبه بر شیطان و یاد مهدی علیه السلام 25
صف نماز جماعت و یاد مهدی علیه السلام 26
دعای قنوت و یاد مهدی علیه السلام 28
سجده شکر و یاد مهدی علیه السلام 31
افطار و یاد مهدی علیه السلام 32
2. موقع دیدار خدا و حضرت مهدی33
3. هنگام صدقه افطار34
4. موقع خواندن سوره قدر34
تحمل تشنگی و یاد امام حسین و حضرت مهدی علیهما السلام 35
1. تشنگی و گرسنگی روز قیامت35
2. تشنگی و گرسنگی امام حسین علیه السلام 35
3. یاد حضرت مهدی علیه السلام 36
ص:6
رفع عطش با صلوات بر مهدی38
صلوات و یاد مهدی علیه السلام 38
1. شرط قبولی نماز38
2. مایه تمامیت نماز39
3. جفا بر پیامبر39
4. محرومیت از بوی بهشت40
سحر و یاد مهدی علیه السلام 40
دعاهای ماه رمضان و یاد مهدی علیه السلام 41
1. شکوه فراق41
2. دعای هر روزه _ تعقیب هر نماز و یاد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 46
روایات48
فراز اول48
فراز دوم50
فراز سوم52
فراز چهارم53
فراز پنجم54
فراز ششم55
فراز هفتم56
فراز هشتم57
فراز نهم58
فراز یازدهم61
فراز دوازدهم62
فراز سیزدهم63
فراز چهاردهم64
3. دعای شب های دهه آخر65
دعای سحر و یاد مهدی علیه السلام 68
دعای ابوحمزه ثمالی و یاد مهدی علیه السلام 71
ص:7
گناه مانع دیدار73
دعای جوشن کبیر و یاد مهدی علیه السلام 75
دعای مجیر و یاد مهدی علیه السلام 77
صبحگاه ماه رمضان و یاد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 78
نماز اول وقت صبحگاه و شامگاه و یاد مهدی علیه السلام 79
شب جمعه و درخواست حاجت طبق دستور حضرت مهدی علیه السلام 80
جمعه روز مهمانی خصوصی هفتگی و روز ظهور82
جمعه روز شادی شیعه84
شفاعت جمعه از دعای فرج خوان85
رعایت حقوق در ماه رمضان و حق مهدی علیه السلام 86
1. حق پدری87
2. حق سیادت87
3. حق معرفت87
4. حق عبادت87
5. حق توحید88
6. حق افتتاح88
7. حق اختتام88
8. حق تعلیم88
9. حق تزکیه و طهارت89
10. حق تربیت89
11. حق نعمت و روزی89
12. حق بقاء مخلوقات90
13. حق خلقت و ایجاد90
14. حق زیارت91
رضا و تسلیم و یاد مهدی علیه السلام 92
1. زمان رحلت100
2. محل دفن100
ص:8
روز دوم ماه رمضان (رحلت شیخ مفید) و یاد امام زمان علیه السلام 100
مرثیه سرایی امام زمان برای شیخ مفید103
دهم ماه رمضان، رحلت خدیجه جدة امام زمان108
شب چهارده ماه رمضان و یاد مهدی علیه السلام 109
الف. بدر تمام109
ب. قمر109
ج. کوکب درّی110
محبت امام صادق به پسر خدیجه110
فضایل خدیجه جده امام زمان110
1. مباهات خدا به خدیجه110
2. جهاد مالی خدیجه از زبان پیامبر111
3. خدیجه انتخاب شده خدایی111
4. خدیجه برترین زنان بهشت112
5. بهشت مشتاق خدیجه112
6. خدیجه از کُمّلین روزگار113
7. سلام خدا به خدیجه113
8. دفاع خدیجه از محمّد صلی الله علیه و آله 114
9. ملاک انتخاب خدیجه، پیامبر را114
10. هستی خدیجه فدای محمّد115
11. وصیت خدیجه116
مدح خدیجه121
13 ماه رمضان نزول کتاب انجیل و یاد مهدی126
منجی نزد مسیحیان127
مقصود از «فرزند انسان» کیست؟128
زمان ظهور منجی در اناجیل128
علائم ظهور منجی در اناجیل129
اوصاف یاران منجی در اناجیل130
ص:9
منجی باوری در انجیل136
روز چهاردهم ماه رمضان و یاد مهدی علیه السلام 137
نیمه رمضان و یاد مهدی علیه السلام 140
1. شباهت140
2. کرامت140
3. نَسب و حَسَب141
4. حجت ابن الحسن از دیدگاه امام حسن علیه السلام 141
هفدهم ماه رمضان، بنیان گذاری مسجد جمکران145
نماز تحیت مسجد جمکران147
نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 148
توجه علما، عرفا، فقها به مسجد مقدس جمکران151
1. حضرت آیت الله مرعشی نجفی151
2. حضرت آیت الله گلپایگانی152
3. آیت الله محمد تقی بافقی152
4. آیت الله فاضل لنکرانی153
5. آیت الله صافی گلپایگانی153
6. آیت الله بهجت154
7. آیت الله بهاء الدینی154
8. آیت الله بروجردی154
9. آیت الله سید محمد حجت کوه کمرهای155
10. آیت الله خوانساری156
11. آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری156
12. آیت الله خامنه ای158
هفدهم ماه رمضان، جنگ بدر و یاد مهدی علیه السلام 159
هفدهم ماه رمضان، قتل عایشه161
انتقام مهدی از عایشه161
شب هجدهم ماه رمضان و مشاهدة شیخ محد کوفی شوشتری162
ص:10
18 ماه رمضان نزول زبور بر داود و یاد مهدی165
منجی باوری در زبور داوود165
آینده داران زمین165
شب های قدر و یاد مهدی علیه السلام 166
روایات167
مشترکات شب قدر با شب نیمه شعبان169
طلب عافیت و یاد مهدی علیه السلام 170
دعای فرج در شب قدر و یاد مهدی علیه السلام 170
21 ماه رمضان وفات حضرت موسی و یاد حضرت171
تأخیر وفات موسی برای تعیین جانشین172
4. هم سخن با خدا175
5. فرج176
دعای حج و یاد مهدی علیه السلام 187
شب بیست و سوم ماه رمضان و صیحة آسمانی188
ویژگیهای ندای آسمانی191
1. شنیدن تمام اهل زمین191
2. شنیدن اهل شرق و غرب191
3. شنیدن تمامی جانداران191
4. شنیدن هر قومی به زبان مادری191
5. یکنواختی صدا برای همگان192
6. غیر منتظره بودن ندای آسمانی192
7. ایمان آوردن مردم192
8. بیرون آمدن دختران پردهنشین192
9. بیدار شدن افراد خواب193
10. وحشت افراد بیدار193
11. نشستن افراد ایستاده و ایستادن افراد نشسته193
نتیجه ندای آسمانی193
ص:11
1. خروج حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 193
2. واکنش مومنان194
3. واکنش معاندان194
4. ندای شیطانی194
نتیجه ندای شیطان195
1. شک در ندای رحمانی195
2. برگشت از ندای رحمانی196
مژده به اهل ولایت196
دعای امام صادق علیه السلام و یاد مهدی علیه السلام 197
بیست و پنجم ماه رمضان، رحلت صاحب مکیال المکارم197
اما کتاب: مانند نگارش کتاب کمال الدین و تمام النعمة199
نمونه دوم- دستور به نوشتن کتاب مکیال المکارم201
بهترین امور در زمان غیبت آن حضرت:201
دعای مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به دعای فرج خوان203
زمان رحلت203
27 رمضان و یاد امام زمان علیه السلام 204
عید فطر و یاد امام زمان علیه السلام 212
روز قدس و یاد مهدی علیه السلام 213
قبولی اعمال به واسطه حضرت مهدی علیه السلام 213
منابع216
ص:12
بسم الله الرحمن الرحیم
برای عاشق حضرت مهدی علیه السلام، در و دیوار، باغ و گلستان، ماه و خورشید و آسمان، همه و همه یادآور جلوه ای از معشوق است، و عاشق مهدی علیه السلام نیز، چنین عاشقانه همه جا حضرت مهدی علیه السلام را می نگرد؛ به ویژه آن که روایات و آیات فراوانی این نشانه ها را پر رونق و زیباتر به چشم جان نشان می دهد.
به صحرا بنگرم صحرا ته بینم
به دریا بنگرم دریا ته بینم
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته بینم (1)
یکی از اعمال در آستانة شب اول ماه رمضان همان«استهلال» یعنی طلب دیدن ماه است. از کلمة «ماه» می توانیم یادآور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شویم به دو جهت:
1. چون در روایات و دعاها حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تشبیه به ماه شده اند مثل: وجهه کالقمر الدری؛ (2) چهره اش مانند ماه نورانی است و...
ص:13
کَفِلقَةِ قمر؛ (1) مانند پاره ماه است. و در دعای ندبه دربارة صفات امامان معصوم علیهم السلام آمده که آنها «ماه های فروزانند... «وَ الْاَقمار المنیره» که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از آن هاست.
2. همانطور که مؤمنین مترصدند و آماده می شوند که ماه شب رمضان را ببینند و وظیفه خود را عملی کنند، باید آماده باشند که «ماه فاطمه» چه زمانی از افق کعبه نمایان می شود، بلکه باید تاریکی های گناه را بزدایند تا هر چه زود تر چهرة تابناک مهدی طلوع کند.
گیرند همه روزه و من گیسویت
جویند همه هلال و من ابرویت
از جمله این دوازده ماه تمام
یک ماه مبارک است و آن هم رویت
ماه رمضان، ماه «ضیافة الله» و میهمانی دادن خداست که میزبان آن حضرت مهدی علیه السلام است. چون: بِیُمنِهِ رزق الوری؛ به یمن و برکت حجت بن الحسن علیه السلام است که موجودات روزی می خورند.
گرچه، اگر با دیده دقت بنگریم در همه سال و همه آنات سفرة میهمانی خدای کریم همراهِ میزبانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برقرار است چنان که سید بن طاووس رحمة الله گوید:
نَزیُلکَ حیثُ ما اتَّجهتْ رکابی وَ ضَیفُکَ حیثُ کنتُ مِنَ البلاد (2)
ص:14
ای امام زمان من بر تو نازل می شوم هر کجا که راحله ام روی آورد و مرا وارد نماید. و میهمان تو هستم در هر کجا که باشم از شهر ها (چون هستی مملوک توست).
میزبانی و خلق مهمانت
همه بنشسته بر سر خوانَت
جانب خلق دائماً جاری است
ریزش سیل وار احسانت
جلسات قرآن که برپا می شود خارج از چند امر نیست: تلاوت _ قرائت _ ترجمه _ تفسیر _ حفظ.
وقتی در ماه مبارک رمضان مشغول امور مذکور هستیم باید بدانیم که مصداق اتم و اکمل و اجمل و بهترین تالی و قاری و مترجم و مفسر و حافظ قرآن، حضرت صاحب الزمان مهدی موعود موجود عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند. چرا که در زیارتنامه آل یس و جامعه می خوانیم که:
1. السلام علیک یا تالی کتاب الله (تلاوت)
سلام بر تو ای (امام زمان) که تلاوت کننده کتاب خدائی.
2. السلام علیک... و ترجمانه _ و رَضیَکُم تراجمةً لوحیه (ترجمه)
سلام بر تو ای امام زمان که ترجمه کننده کتاب خدائی.
3. السلام علیک حین تقرءُ (قرائت)
سلام بر تو ای امام زمان که قرائت کننده کتاب خدائی.
ص:15
4. السلام علیک حین... تبیّن (تفسیر) (1)
سلام بر تو ای امام زمان که تفسیر کننده کتاب خدائی.
ماه رمضان فصل «بهار قرآن» است همانطور که هر چیزی «بهاری» دارد کما قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم : «لِکُلِّ شَیٍ رَبیعٌ و ربیعُ القرآن شَهرُ رمضان» (2) همانطور که «ماه رمضان» بهار قرائت و تلاوت و تدبر و تفکر در قرآن صامت است و از نفحات الهی و نسیم بهاری رمضان و قرآن، دل ها زنده می شود باید تفکر و تدبر کنیم به قرآن ناطق که در هر عصری امام معصوم می باشد. چرا که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی».
قرآن ناطق این زمان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند که یکی از عترت پیامبر است که حضرتش فرمودند: «المهدی من عترتی مِن وُلد فاطمة؛ (3) مهدی از خانواده من، و از فرزندان فاطمه زهرا علیها السلام است. همان اندازه که به قرآن می اندیشیم به عِدل و شریک قرآن هم بیاندیشیم که می گوییم «السلام علیک یا شریک القرآن». اگر مردم برای قرآن «بهاری» دارند و آن ماه رمضان است بهار دیگری هم دارند که آن حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در زیارتنامه می گوئیم. السلام علی
ص:16
ربیع الانام. (1) سلام بر بهار مردم.
امام صادق علیه السلام فرمود: «ان الله جعل ولایتنا اهل البیت قطب القرآن و قطب جمیع الکتب علیها یستدیر محکم القرآن و بما نوّهت الکتب و یستبین الایمان؛ (2) خداوند، ولایت ما اهل بیت را مدار قرآن و جمیع کتب آسمانی قرار داده است؛ آیات محکم قرآن بر محور آن می چرخد و به سبب آن کتب آسمانی بلند آوازه شده و ایمان آشکار گردیده».
روح قرآن؛ ولایت مهدی استعین ایمان، رضایت مهدی است
معمول است که در مقابل حرم هر امامی دعای ورود به حرم (اذن دخول) می خوانند.
ولی یک روز علامه سید بحر العلوم بر خلاف روزهای دیگر در ورود به حرم امیر المومنین علیه السلام بیت شعری را خواند.
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
وقتی از وی پرسیدند: مقام علمی و پارسائی شما و جایگاه مقدسی که ایستاده ای با این شعری که خواندی تناسب ندارد. علت
ص:17
چیست؟
فرمود: چون خواستم وارد حرم شوم، دیدم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قسمت بالای سر جدش نشسته و با صدای روح بخش مشغول تلاوت قرآن می باشد. لذا این شعر را بالبداهه خواندم. (1)
در طلیعة خطبه نبوی آمده است:
یا ایهاالناس انّه قد اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة و المغفرة. (2)
ماه خدا همراه با برکت و رحمت و آمرزش به شما رو کرده است.
بعد می فرماید:
فان الشّقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم. (3)
شقی و بدبخت کسی است که در این ماه بزرگ، از مغفرت الهی محروم شود.
در آیات و احادیث و ادعیه هم آمده است که خداوند، ارحم الراحمین است.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم پدری مهربان و رحیم است که در قرآن آمده است:
ص:18
«لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ». (1) هما نا پیامبری از جنس خودتان به سوی شما آمده است که آن چه شما را برنجاند بر او سخت است؛ بر هدایت شما حریص و دلسوز و به مومنان رئوف و مهربان است.
امام معصوم هم پدری مهربان و دلسوز و رحیم است. در زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز مبعث آمده است:
« کُنتَ للمؤمنین اَباً رحیماً اذ صاروا علیک عیالاً فَحَمَلْتَ اثقال ما عنه ضعفوا.» (2)
«تو برای اهل ایمان پدری مهربان بودی، که آنان را به منزله خاندان خود می شمردی، سپس کارهای سنگین که در تحملش ناتوان بودند، تو بر دوش می گرفتی».
در زیارت آل یس هم حضرت مهدی علیه السلام را «رحمت واسعه» نامیده است... (و الرّحمةُ الواسعة). (3)
در روایت آمده که خود امام مهدی علیه السلام فرموده:
ان رحمة ربکم وسعت کل شیء و انا تلک الرحمة؛ همانا رحمت پروردگارتان همه چیز را فرا گرفته است و من آن رحمت بیکران الهی هستم. (4)
آری؛ امام زمان علیه السلام هم که بنده و نماینده خدا و خلیفه رسول الله و
ص:19
فرزند امیر المؤمنین علیه السلام هست، برای امت پدری مهربان است.
از آن جا که هدف از آفرینش و خلقت، بندگی خداوند است و اساس بندگی همان شناخت و معرفت الهی است؛ و از طرفی عالی ترین تبلور این معرفت و شناخت، شناخت و معرفت پیامبر و اوصیای او علیهم السلام است؛ لذا شقی و بدبخت کسی است که در این ماه رحمت، ارتباطی با خدا ندارد؛ همان طور که هر کس با مهدی عزیز که امامی رحیم و دلسوز است ارتباطی نداشته باشد چنین است. در زیارت جامعه آمده است:
من اتیکم نجی و من لم یأتکم هلک. هر کس به سوی شما آمد نجات یافت و آن که از این درگاه دور شد به هلاکت رسید. (1)
انس بن مالک می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر پله اول منبر بالا رفت و فرمود: «آمین» پس بر پله دوم منبر با لا رفت و فرمود «آمین» (2) سپس بر پله سوم منبر بالا رفت و فرمود: «آمین» آنگاه بالای منبر نشست. اصحاب گفتند: ای رسول خدا! برای چه آمین گفتی؟ فرمود: هنگام صعود بر منبر جبرئیل نزد من آمد و در زمانی که در پله اول بودن گفت: به خاک مالیده باد بینی انسانی که نام ترا بشنود و لی بر
ص:20
تو صلوات نفرستند. پس من گفتمی آمین. زمانی که در پله دوم بودم گفت: به خاک مالیده باد بینی انسانی که پدر و مادر خود را درک کند ولی اهل بهشت نشود، پس من گفتم: آمین. و زمانی که در پله سوم بودم گفت: به خاک مالیده باد بینی انسانی که ماه رمضان را درک کند ولی کاری نکند که مشمول رحمت واسعة الهی شود، پس من گفتم: آمین. (1)
همه می دانیم که پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در آخرین جمعة ماه شعبان خطبه ای مفصل درباره آداب و اعمال روزه داران در ماه رمضان ایراد کرد.
وقتی رسول الله الاعظم صلی الله علیه و آله و سلم ضمن خطبة شعبانیه فضائل ماه مبارک رمضان را توضیح می داد، امیرالمومنین علی علیه السلام سؤال کرد:
«با فضیلت ترین اعمال در این ماه چیست؟» فرمود: «یا ابالحسن! با فضیلت ترین اعمال در این ماه رمضان، پرهیز از محرمات الهی
ص:21
است». (1)
محرمات الهی همان چیزهائی است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اجداد طاهرینش به ما آموخته اند.
در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
بموالاتکم علّمنا الله معالم دیننا. (2)
به واسطه ولایت شما اهل بیت، خدای متعال «معالم دین» را به ما تعلیم داد.
ما وظیفه داریم «محرمات از آن معالم» را ترک کنیم و در دعای ندبه همین وظیفه را معین کرده اند:
... و اَعنّا علی اجتناب معصیته؛ (3)
خدایا! ما را بر پرهیز کردن از معصیت مهدی علیه السلام کمک کن.
در حدیث نبوی نیز آمده است:
افضل اعمال اُمتی انتظار فرج الله عزوجل؛ (4)
هر زمان، بهترین عمل امت من، انتظار فرج و ظهور مهدی عزیز است. در حدیث حضرت سجاد علیه السلام آمده است:
المنتظرون لظهوره افضل اهل کل زمان؛ (5)
ص:22
منتظران ظهورش بهترین و با فضیلت ترین افراد هر زمان هستند. در نتیجه بهترین مصداق انتظار آن است که با ترک گناه و محرمات الهی خود و جامعه را برای آمدن حضرتش آماده کنیم.
اذان، همان «اعلام» است؛ اعلام دخول وقت و اقامه نماز. هر کس می تواند این اذان را بگوید، در هر زمان و مکان و ماذنه ای بلند یا کوتاه. تا مؤمنان برای اقامه نماز اجتماع کنند.
یک اذان هم داریم که از آسمان به گوش خلایق می رسد که توسط فرشته ای مقرب در روز ظهور اعلام می شود:
یا معشر الخلایق! هذا مهدی آل محمد؛ با یعوه تَهتدوا ولا تُخالفوا امره فتُضلّوا؛ (1)
ای گروه انسان ها! این، مهدی آل محمد است. با او پیمان ببندید تا هدایت شوید. مبادا از دستورات او سرپیچی کنید که گمراه خواهید شد.
وقت عبادت بزرگ رسید. وقت ظهورِِِِ روحِِ عبادت رسید، وقت اقامه عدل و نجات مستضعفان رسید، وقت زانو زدن در محضر مهدی عزیز، یوسف زهرا علیها السلام رسید.
اینک وقت ملاقات طرفینی شد. که:
متی ترانا و نریک وقد نشرت لواءالنصر تری اترانا نحّف بک
ص:23
و انت تأمّ الملاء.
آقا جان! چه زمانی که تو ما را و ما شما را ببینیم در حالی که پرچم پیروزی را در عالم برافراشته ای و ما هم چون پروانه به دور شمع وجودت حلقه بزنیم و تو امت بی پناه را امامت کنی؟ (1)
آری، آن روز تعبیرها تغییر می کند. به جای «اَینَ» می گوییم «هذا».
وصالت کی شود ما را میسّر؟
که تا گردد دل و دیده منور
خوش آن روزی که برخیزد ز کعبه
طنین نغمة اللة اکبر (2)
در اقامه هر نماز می گوییم:
قد قامت الصلوة؛
همانا نماز بر پا شد.
در بارة نماز روایتی واردشده است که امیر المومنین علیه السلام فرمود: اَنَا صلوةُ المومنین (3)؛ من نماز مومنین هستم. و موید این معناست آن چه در تفسیر آیه شریفه «و استعینوا بالصبر و الصلوة (4)» فرموده اند که مراد از صبر رسول خدا و از صلوة امیر المومنین
ص:24
صلواتُ الله علیهما می باشد. (1) و محدث قمی در کتاب گران سنگ سفینة البحار از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که فرمود: منظور از قد قامت الصلوة قیام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. (2) اگر کلمه صلوه را مشتق از وصل بدانیم، پس ائمه معصومین علیهم السلام کسانی هستند که در مقام قرب و صال حضرت حق به جایی رسیده اند که برای احدی از مخلوقین امکان وصول به آن مقام نیست.
هرگاه نماز می خوانیم، می توانیم از نمازی که حضرت مهدی می خواند یاد کنیم که در زیارت آل یس به هر فراز نمازش چنین سلام می دهیم:
السلام علیک حین تصلّی و تقنُت؛
سلام بر تو زمانی که در نماز و قنوتی!
السلام علیک حین ترکع و تسجد؛
سلام بر تو زمانی که در رکوع و سجده ای!
السلام علیک حین تُهَلّل و تکبّر؛
سلام بر تو زمانی که لا اله الا الله و الله اکبر می گویی!
ص:25
السلام علیک حین تحمدُ و تَستَغفر؛ (1)
سلام بر تو زمانی که به حمد و استغفار مشغولی!
در خطبه شعبانیه که در فضایل ماه مبارک رمضان بیان شده آمده است:
والشیاطین مغلولَة ٌٌ (2)... و شیطان ها در بندند.
یاد آور می شویم راه های غلبه بر شیطان، زیاد است؛ از جمله:
1. گفتن بسم الله در آغاز هر کار؛
2. گفتن ان شاء الله موقع تصمیم کاری؛
3. گفتن استغفرالله بعد از هر لغزشی؛
4. گفتن سلام موقع ملاقات با دیگران؛
5. وضو داشتن؛
6. فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد علیهم السلام . برای غلبه بر شیطان.
7. علاوه بر راه های ذکر شده
یکی از بهترین وسایل شکست شیطان، نماز خواندن است که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایتی فرمود:
ما ارغم انف الشیطان افضل من الصلوة فصلّها و ارغِم اَنفَ
ص:26
الشیطان؛ (1)
هیچ چیز مثل نماز، بینی شیطان را به خاک نمی مالد؛ پس نماز بگزار و بینی شیطان را به خاک بمال.
از آن جا که ظاهر و باطن، لازم و ملزوم یکدیگرند، برون انسان، درون او را و درون او برون او را می سازد و نظم ظاهری در نظم باطنی مؤثر است.
اجتماع پیکرها، اجتماع قلوب را پدید می آورد. اسلام به شرکت در اجتماع و نماز جماعت و جمعه تأکید می کند. در این راستا تاکید دارد حتی از جهت ظاهری، در صف های فشرده مرتب و منظم قرار گیرید که شیاطین نتوانند رخنه کنند و ابهت مسلمین از جهت وحدت و نظم ظاهری، همچون سربازان در صفوف منظم، رعبی در دل دشمنان اسلام ایجاد کند.
فیض کاشانی در کتاب منهاج النجات روایتی را نقل می کند که هیچ قدمی نزد خدا محبوب تر از قدمی که برداشته شود تا صف نماز به هم متصل گردد نیست. (2)
و در حدیث دیگر فرمود:
ص:27
در نماز جماعت صف ها را هماهنگ و منظم کنید تا دل هایتان هماهنگ شود، به یکدیگر شانه به شانه متصل گردید تا با هم مهربان باشید. (1)
لذا هر گاه صف های نماز جماعت را منظم می کنیم، یادآور صف های منظم و پولادین لشکر حضرت مهدی علیه السلام باشیم که خدای متعال در قرآن از آن صف ها مداحی کرده است؛ آن جا که در سورة صف می فرماید:
«إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفّاً کَأَنَّهُم بُنیَانٌ مَّرْصُوصٌ»؛ (2)
همانا خداوند کسانی را که در راهش در صف های منظم همچون بنیان های محکم مبارزه می کنند، دوست می دارد.
چه خوب است همانطور که خلل و فرجه های صف نماز جماعت را پر می کنیم، بکوشیم خلل ها و کاستی هایی که در صفوف مسلمین در سطح جهان است، اصلاح کنیم تا زمینه ظهور حضرتش آماده و آماده تر شود و قابلیت مجاهدة در رکاب حضرتش در مقابل دشمنانش را پیدا کنیم. در زیارت نامة آن حضرت آمده است:
... فابعثنی عند خروجه ظاهراً من حفرتی مؤتزراً کَفَنی حتی اُجاهد بین یدیه فی الصّف الذی اَثنیتَ علی اهله فی کتابک فقلت: کانهم بنیانٌ مرصوصٌ؛ (3)
ص:28
... خدایا! مرا در روزی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور می کند، از قبرم در حالی که کفن پوشم خارج کن، تا این که در رکاب و مقابل روی مبارک آن حضرت جهاد کنم؛ در صفی که در کتابت از اهل آن تجلیل نمودی و فرمودی: «گویی صف آنان، مثل بنیانی محکم و استوار است».
در قنوت نماز که یکی از مستحبات موکد است، خواندن هر دعایی کافی است؛ خواه دعای قرآنی یا غیر آن؛ ولی چه خوب است که دعای قنوتمان، درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و ظهور موفور السرور آن حضرت باشد؛ چرا که حضرات معصومین علیهم السلام در قنوت نماز و غیر آن، در فراق آن گل سرسبد آفرینش ناله ها سردادند و به خدا شکوه ها کرده اند که بعضی از آن ها را بر می شماریم:
1. در روایت آمده است که امیر المومنین علیه السلام در قنوت نماز خود می خواند:
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبة امامنا ففرج ذلک اللهم بعدل تظهره و امام حق نعرفه.
خدایا! ما به تو شکایت می کنیم از رحلت و از دست دادن پیامبران و غیبت رهبرمان... خدایا! گشایشی فراهم کن با عدالتی که ظاهرسازی و پیشوای حقی که می شناسیم.
2. امام باقر علیه السلام به زراره فرمود:
روز جمعه پیش از آن که برای خود دعا کنی، در قنوت نمازت [برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ] دعا کن و این گونه بخوان:
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا و غیبة ولیناصلواتک علیه و آله و شدة الزمان علینا و وقوع الفتن بناوتظاهر الاعداء،
ص:29
و کثرة عدونا و قلّة عددنا فَافْرُج ذلک یا رب عنا بفتح منک تعجّله و نصر منک تعزه و امام عدل تظهره اله الحق آمین.
خدایا! ما به تو شکایت می کنیم از فقدان پیامبرمان و از غیبت ولی امرمان. از سختگیری روزگار، از وقوع فتنه ها، از همدستی دشمنان، از فزونی دشمنان و کمی یاران.
پروردگارا! گشایشی فراهم ساز، همراه با یک پیروزی نزدیک، نصرت شکوهمند و پیشوای عادلی که برای ما ظاهر فرمایی.ای خدای حق! مستجاب فرما. (1)
3. امام صادق علیه السلام به شیعیان امر کرده است که در قنوت نماز بعد از کلمات فرج (2) همان دعای قنوت امیرالمؤمنین علیه السلام را بخوانند. (3)
4. امام رضا علیه السلام به شیعیان دستور می دهد در قنوت نماز ظهر روز جمعه دعایی را در همین رابطه بخوانند. (4)
5. امام جواد علیه السلام برای تعجیل در امر فرج دعا کرده و می گوید:
... فاصبحوا ظاهرین و الی الحق داعین، و للامام المنتظر القائم بالقسط تابعین....
آن ها پیروز شده، به سوی حق فرا می خوانند و از امام منتظری که قائم به قسط است، پیروی می کنند.
ص:30
6. امامین همامین عسکریین علیهما السلام نیز در قنوت نماز برای امر فرج دعا می کردند. (1)
نقل شده است آیت الله بهاء الدینی رحمة الله در اواخر عمر خود، در قنوت نماز، دعای اللهم کن لولیک... را می خواندند. علت از او سؤال شد، فرمود: «حضرت پیغام دادند، در قنوت به من دعا کنید». یکی از علمای ایران می گوید: برای زیارت امیر المومنین علیه السلام به نجف اشرف شرفیاب شدم در نماز آیه الله خویی رحمة الله شرکت کردم ایشان دعای اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن را در قنوت خواندند. بعدا ضمن تشکر از ایشان گفتم: خواندن این دعا در قنوت نماز توسط حضرت عالی درس بزرگی به دیگران است. ایشان فرمودند:... حدود پنجاه سال است که این دعا را در نماز هایم می خوانم و با آن انس دارم. (2)
اگر خواهی به ما احسان کنی بهر ظهور خود
به درگاه خدا دست دعا بردار، مهدی جان
غم هجران ز دوش جان ما بردار مهدی جان
عنایت کن قدم بر چشم ما بگذار مهدی جان (3)
***
تو فرمودی برای من دعا کن
ظهورم را تقاضا از خدا کن
روا گر حاجت ما را نکردی
خدایا حاجت او را روا کن (4)
ص:31
یکی از آداب مهم و مؤکد بعد از نماز، سجدة شکر است.
محدّث قمی می گوید:
دعاهای این سجده بسیار است و آسان ترین آن ها این چند امر است: اول به سند معتبر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که اگر خواهی، صد مرتبه «شکراً شکراً» بگو و اگر خواهی، صد مرتبه «عفواً عفواً».... (1)
و در جریان سجدة شکر باید بدانیم که این عمل، از دیدگاه مبارک حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خیلی مهم است.
در توقیعی که به افتخار محمد بن عبدالله حمیری از ناحیه مقدسه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف درباره «سجده شکر» صادر شده آمده است:
سؤال: آیا جایز است پس از نماز واجب، سجده شکر نمود یا نه؟ اگر جایز است، سجدة شکر نماز مغرب، بعد از نماز واجب انجام گیرد یا پس از نافله های مغرب؟
جواب: سجدة شکر از لازم ترین مستحبات است و کسی که آن را بدعت خوانده، خود قصد ایجاد بدعت در دین را داشته است.
اما خبری که درباره سجده شکر روایت شده و در آن اختلاف است، که پس از نماز مغرب است یا پس از چهار رکعت نافلة آن؛ بدان که فضیلت دعا و تسبیح پس از فرایض در مقایسه با دعا و تسبیح بعد از نوافل، مشابه فضیلت خود فرائض بر نوافل و سجده دعا
ص:32
و تسبیح می باشد؛ پس بهتر است بعد از فریضه و نماز واجب باشد. البته پس از نوافل هم جایز و صحیح است. (1) از آن جا که انجام سجده شکر بعد از نماز مورد سفارش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد حتی آن را در توقیع مبارک از لازم ترین مستحبات شمرده اند هنگام رفتن به سجده شکر به یاد حضرت باشیم نه آن که در خود سجده؛ زیرا در سجده باید به یاد خدا باشیم، لذا می گوئیم: شکراً لله.
هنگام افطار دستور داریم دعا بخوانیم و بگوییم:
اللهم لک صُمنا و علی رزقک افطَرنا فتقبّل منّا انک انت السّمیع العلیم.
ای خدا! برای تو روزه گرفتیم و با روزی تو افطار کردیم؛ از ما بپذیر، همانا تو شنوا و توانایی.
[با آداب و شرایطی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اجداد طاهرینش علیهم السلام برای ما معین کرده اند] و افطار می کنیم با رزق و روزی تو [که به وساطت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به ما رساندی چون آن حضرت واسطه فیض و ولی نعمت ماست]؛ پس، از ما قبول کن [که مُهر و قبولی روزه و سایر عبادات همان ولایت بی چون و چرایی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اجداد طاهرینش علیهم السلام می باشد].
پس بر هر روزه دار است که رضایت ولی نعمت خود حضرت حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام را جلب کند، تا نشان قبولی به اعمالش
ص:33
بخورد.
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفره تو لحظه افطار شوم
درروایت آمده:
للصائم فرحتان. فرحةٌ عند افطاره و فرحةٌ عند لقاء ربه؛ (1)
برای روزه دار دو خوشحالی است یکی موقع افطار و دیگری موقع ملاقات پروردگار.
1. موقع افطار که پس از تحمل تشنگی و گرسنگی، جسمش متنعم می شود و به آب و غذای ظاهری و با انجام وظیفه همراه ولایت روحش شاد می شود؛ چون جلب رضایت خدا و امام زمانش حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را می نماید.
هر شخصی موقع وصال الهی و دیدار امامش خوشحال است که در قرآن آمده است:
یوم ندعوا کل أناس بامامهم. (2) روزی که هر گروهی از مردم را با پیشوایشان فرا می خوانیم،
ما در این جا موارد دیگری را اضافه می کنیم:
ص:34
یکی از دستورات هنگام افطار، دادن صدقه است که محبّ حضرت مهدی می تواند صدقه افطار را به نیت سلامتی آن حضرت بدهد و یاد کند از اجداد طاهرینش، چهار تن از آل عبا (امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین علیهما السلام ) که اصل افطاری خود را به محتاجان کَرَم کردند.
«... و یطعمون الطعام علی حبّه مسکینا و یتیماً و اسیرا»ً. (1)
ابرار کسانی اند که اطعام طعام کردند به مسکین و یتیم و اسیر با آن که خود به آن طعام نیاز مبرم داشتند.
و این که یادآور شود پیوند این سوره را با حضرت مهدی علیه السلام و این که صبح سعادت با ظهور حضرتش طلوع می کند که فرمود: «سَلَامٌ هِیَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْر»ِ. (2) و دیگر این که امام زمان علیه السلام در شب نیمه شعبان در شکم مادرش نرجس خاتون لحظاتی قبل از ولادت سوره قدر را تلاوت کردند و امام حسن عسکری به عمه اش حکیمه خاتون که قابله آن حضرت بود دستور داد که با او همنوا شود و سوره قدر را بخواند.
ص:35
در ماه رمضان، هنگام غلبة تشنگی و گرسنگی در حال روزه یاد کنیم از سه چیز:
که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
و اذکروا بجوعکم و عطشکم فیه جوع یوم القیمة و عطشه؛ (1) با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه گرسنگی وتشنگی روز قیامت را یاد کنید.
که تشنگی و گرسنگی قیامت به مراتب شدیدتر از تشنگی و گرسنگی دنیا است که با ذکر و یادآوری آن؛ این تشنگی و گرسنگی آسان می شود.
چرا که خود امام حسین علیه السلام در پیامی که از حلقوم بریده به دخترش حضرت سکینه علیها السلام داد «تشنگی» خود را مطرح فرمود:
شیعتی ما ان شربتُم ماء عذب فاذکرونی او سمعتم بغریبٍ او شهیدِ فاندبونی (2)
ای شیعیان من! هر گاه آب خوشگواری نوشیدید از (تشنگی) منِ حسین یاد کنید. یا هرگاه نام غریب یا شهیدی شنیدید بر من گریه
ص:36
کنید. علامه سید محمد حسن میر جهانی نقل کرده است که در مجلس یزید سربریده امام حسین علیه السلام جواب سلام پسرش زین العابدین علیه السلام را داد و به او فرمود: بلغ شیعتی منی السلام وقل لهم ان ابی مات عطشانا فاذکروه و مات غریبا فاندبوه ومضی شهیدا فابکوه. (1) شیعیانم را از من سلام برسان و بر ایشان بگو که پدرم تشنه شهید شد، او را یاد کنید. و غریب از دنیا رفت برایش ندبه و عزاداری کنید. و شهید از دنیا رفت برای او گریه کنید.
علاوه بر تشنگی امام حسین علیه السلام از گرسنگی آن حضرت نیز یاد کنیم؛ چرا که به گفته سید بن طاووس در لهوف هرگاه آب و غذا نزد حضرت سجاد علیه السلام می گذاشتند میل نمی کرد تا این که آب و غذا با اشک آن حضرت مخلوط می شد. وقتی علت را می پرسیدند که چرا آب و غذا میل نمی کنید؟ می فرمود:
قتل ابن رسول الله عطشاناً و قتل ابن رسول الله جائعاً؛ (2)
فرزند رسول الله تشنه شهید شد، فرزند رسول الله گرسنه شهید شد.
چرا که هر کس جگر تفتیده و تشنه ای دارد، دنبال آب گوارا می باشد. باید بدانیم حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف «ماء معین» است.
ص:37
هر انسانی ظاهر و باطن، و جسم و جانی دارد. اگر جسم انسان با همین آبی که از ابرها به اذن خدا نازل می شود سیراب می گردد، روح و باطن و جان انسانی هم با آب ولایت اشراب می شود که به فرمودة امام صادق علیه السلام :
رحم الله شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا و عجنوا بماء ولایتنا؛ (1)
خدا رحمت کند شیعیان ما را که از زیادی گل ما آفریده شدند و خاکشان با آب ولایت ما خمیر شده.
این که امیرالمؤمنین علیه السلام ساقی کوثر و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف «ماء معین» است و حضرت رضا علیه السلام فرمود: «الامام الماء العذب علی الظّمآء؛ (2) امام آب گوارای شیرین است بر تشنگی».
لذا چه مناسب است هنگام تشنگی در حال روزة ماه رمضان برای رفع تشنگی جسم و جان خود در دنیا و آخرت به حضرت مهدی علیه السلام متوسل شویم.
عجب آبی است آب وصل چو نوشیدم ز دست تو
پس از نوشیدن آن آب، کامی تشنه تر دارم
***
تو با یک جرعه آب زندگانی
مرا هم ده حیات جاودانی
منم مشتاق دیدار جمالت
مگو در پاسخ من لنْ تَرانی (3)
ص:38
در روایت آمده که خدای متعال به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد:
«ای موسی! دوست داری روز قیامت گرفتار تشنگی نشوی؟» عرض کرد: «بله ای رب العالمین!» خطاب آمد: «ای موسی! امروز در دنیا به حبیب من صلوات بفرست، تا فردای قیامت از تشنگی و عطش در امان باشی». (1)
از آن جا که خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: لا تصلّوا علیّ صلوة البتراء؛ (2) بر من صلوات ناقص نفرستید (اللهم صل علی محمد)، بلکه صلوات را کامل کنید با اضافه کردن «آل محمد» و چون حضرت مهدی هم از آل محمد است صلوات بر آن بزرگواران علیهم السلام تشنگی قیامت را بر طرف می کند.
در روایات متعدد، قبولی اعمال، و ساکن شدن در بهشت برین و وفای به پیامبر و تمامیت نماز مقید شده است به صلوات فرستادن بر پیامبر و اهل بیت طاهرینش علیهم السلام ؛ از جمله درود و صلوات فرستادن به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ؛
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
ص:39
هر کس نماز بخواند و بر من و اهل بیتم درود نفرستد، نمازش قبول نخواهد شد. (1)
از جابربن عبد الله انصاری نیز نقل شده است:
لو صلیتُ صلاة لم اصل فیها علی محمد و آل محمد ما رأیت انّها تقبل (2)؛
اگر نمازی بخوانم و در آن بر محمد و آل محمد درود و صلوات نفرستم فکر نمی کنم که آن نماز قبول شود.
امام صادق علیه السلام فرمود:
پرداخت زکات فطره مایه تمامیت روزه است همان گونه که فرستادن صلوات بر محمد (و آل او) باعث تمامیت نماز است. (3)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
کسی که گل سرخ (گل محمد) ببوید و بر من و آل محمد صلوات نفرستد بر من جفا کرده است. (4)
ص:40
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
کسی که بر من صلوات بفرستد ولی بر آل من صلوات نفرستد، بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید. (1)
در دوران غیبت، روزمان هم تاریک است، تا چه رسد به شب که تاریک است تاریک. و شب سحر نگردد و فجر طلوع نکند، مگر آن زمان که مهر و ماه تابان آل محمد علیهم السلام طلوع کند.
السلام علی شمس الظّلام و بدر التّمام؛ (2)
سلام بر خورشید تاریکی ها و ماه تمام.
به یاد روز تو هر صبح تا شب عمر سر کردم
خیالت را در آغوش از سر شب تا سحر دارم
همان طور که در دعای ماه رجب از زبان مبارک حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: یا مفر قا بین النور و الدیجور؛ (3) ای خدایی که جداکننده نور از تاریکی هستی؛ بگوئیم ای خدا! تاریکی و ظلمت دوران ما را ببر و نور مهدی فاطمه علیها السلام را به مابنما که در سحر گاه روز
ص:41
ظهور نوری در خانه های مومنین می تابد، به یک دیگر می گویند: این نور چیست؟ تا این که در سپیده دم متوجه می شوند که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کرده است همان طور که به دعای فرشتگان تاریکی آسمان را با نور فاطمه زهرا علیها السلام بر طرف نمودی.
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند (1)
در دعای افتتاح مخصوصاً اواخر دعا که خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در این دعا به ما یاد داده است، این گونه از درد لاعلاج غیبت به درگاه خدای چاره ساز شکوه نمائیم:
اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه و اله و غیبة ولینا؛ خدایا! شکایت می کنم به تو از فقدان پیامبران و غیبت ولیمان.
و کثرة عدوّنا، و قلّة عددنا، و شدّة الفتن بنا، و تظاهر الزّمان علینا؛ و زیادی دشمنان، و کمی یاران، و شدت فتنه ها و غلبه زمان بر ما.
در دعای افتتاح، بیش از چهل مورد از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف یاد شده است؛ از قبیل: اسم ظاهر، ضمیر، القاب و اوصاف و شؤونات و برکات حضرت.
ص:42
الحمد لله الذی یؤمن الخائفین، و ینجّی الصالحین و یرفع المستضعفین. و یضعُ المستکبرین و یهلک ملوکاًً، و یستخلف آخرین.
باید بدانیم ناگریز، امنیت خائفان، نجات صالحان، رفع مستضعفان، وضع و زمین خوردن گردن کشان، هلاک ملوک و پادشاهان جور، و خلیفه شدن و امامت پابرهنگان بر کرة زمین، به دست حضرت مهدی موعود علیه السلام است.
بر خوانندگان و شنوندگان دعای با عظمت افتتاح است که توجه داشته باشند این دعا 70 سطر است که اعم از مناجات و مطالبی درباره چهارده معصوم علیهم السلام می باشد و مهم این است که از70 سطر 11 سطر آن درباره 13 معصوم علیهم السلام و 21 سطر آن، مخصوص امام زمان حضرت مهدی علیه السلام است. شاهد بر این معنا، همان ضمیر های مفرد «بِهِ» می باشد و این که نفرموده اند: «بهم» یعنی به حق حضرت مهدی حوائج ما را برآور.
... اللهم و صَلّ علی ولی امرک القائم المؤمَّل والعدل المنتظَر و حُفَّهُ بملائکتک المقرّبین و اَیّده بِروح القُدُس یا رب العالمین. اللهم اجعله الداّعَی الی کتابک و القائم بدینک استَخلِفْهُ فی الاَرض کما استخلَفت الذینَ مِن قبله، مَکِّنْ دینِه الذی ارتَضَیتَهُ له، اٍبدِلْهُ مِن بَعدِ خَوفِه اَمناً، یَعبُدُکَ لا یُشرِکُ بِکَ شَیئاً، اللّهم اَعِزَّهُ و اَعْزِزْبِهِ، و انْصُرْهُ و انتَصِرِبِهِ، وانصُره نصراً عزیزاً، و افْتَح له فَتْحَاً یَسیراً، و اجعَل له مِنْ لَدنک سُلطاناً نَصیراً، اللهم اَظِهِر به دینَکَ، و سُنَّةَ نَبیّکَ، حَتّی لا یَستَخفیَ بِشَیٍ منَ الحقّ مَخافَةَ احدٍ مِنَ الخَلق، اللهم اِنّا نَرغَبُ الیکَ فی دَِولَةٍ کریمَةٍ، تُعِزَّبِهاالاسلامَ و
ص:43
اَهلَه، و تُذِلّ بِها النّفاقَ و اَهلَهُ، و تَجعَلُنا فیها من الدُّعاةِ اِلی طاعتِکَ، و القادَة الی سَبیلک و ترزُقٌنا بها کرامةَ الدنیا و الاخرةِ، اللهم ما عَرَّفتَنا مِنَ الحق فَحَمِّلناهُ، و قَصرنا عنه فَبَلّغْناه، اَللّهمّ الْمُمْ به شَعَثَنا، و اشعَبْ به صَدعَنا، وار تُقْ به فَتْقَنا، و کَثّر به قلَّتَنا، و اَعْزِز به ذِلَّتَنا، و اَغنِ به عائلَنا، و اقضِ به عَنْ مُغرَمنا، و اجبُر به فَقَرنا، و سُدَّ به خَلَّتَنا، و یَسِّرْ به عُسرَنا، و بَیّضْ بِهِ وُجوهَنا، و فُکَّ به اَسَرنا، و اَنجِحْ به طَلَبتِنا،و اَنجِز به مَواعیدَنا، وِ استَجِبْ به دَعْوَتَنا، و اَعطِنا به سُؤلَنا،و بَلّغِنا به من الدنیا و الاخرة آمالَنا، و اَعْطِنا به فوقَ رَغبَتنا، یا خیر المسئولین، و اَوسَعَ المُعطین، اشفِ به صُدُور رَنا، و اَذهب به غیظَ قُلُوبِنا، و اَهدِنابه لِمَا اختُلِفَ فیه من الحق بِاذنک،انک تَهدی مَن نَشاءُ الی صراطٍ مستقیم، وانصُرنا به عَلی عُدوّک وعَدوّنا، اله الحق آمین...
خدایا درود فرست بر ولی خود صاحب الامر امام عدل منتظر، و او را به سپاه فرشتگان مقّربت فراگیر، و به روح القدسش مویّد بدار،ای پروردگار عالمین.
خدایا او را مقرر فرما تا دعوت به کتاب آسمانی تو کند، و به ترویج دین تو قیام فرماید، و او را خلیفه خود در زمین گردان، چنانچه پیشنیان او را امام و خلیفه گردانیدی، و او را تمکین ده برای حفظ دین او که پسند توست، و خوف او را پس از این مدت بدل به ایمنی گردان تا تو را بپرستد و هیچ به تو شرک نیاورده
خدایا او را عزّت بخش، و ما را به ظهورش عزیز گردان، و او را
ص:44
یاری کن، و ما را به او یاری فرما، و او را نصرت کامل با عزت و اقتدار بخش، و به آسانی جهان را به دست او فتح کن، و از جانب خود او را سلطنت و قدرت عنایت فرما.
خدایا به دست او دینت را و سنّت پیمبرت را آشکار ساز، تا آنکه دیگر چیزی از حق و حقیقت از ترس احدی از خلق مخفی نمایند
خدایا ما از تو امید و اشتیاق داریم که دولت با کرامت آن امام زمان را به ظهور آوری، و اسلام و اهلش را به آن عزّت بخشی، و نفاق و اهل نفاق را ذلیل و خوار گردانی، و ما را در آن دولت حقه اهل دعوت به طاعتت و از پیشوایان راه هدایت قرار دهی و به واسطه آن بزرگوار به ما کرامت دنیا و آخرت عطا فرمایی.
خدایا آنچه از حق که ما را به آن شناسا کردی بعمل آن هم وادارکن و آنچه شناخته ایم به معرفتش برسان. خدایا پریشانی ما را به آن جمع گردان، و پراکندگی امور ما را بوجود او اصلاح فرما، و شکاف و تفرقه های ما را اتّحاد بخش، و عده ی قلیل ما را بسیار گردان، و ذلت ما را بوجودش بدل بعزت ساز، و نقص ما را مسدود ساز، و مشکلات ما را به برکتش آسان گردان، و بوجود او ما را روسفید گردان، و امیران ما را آزاد ساز، وحاجت های ما را رواگردان، و وعده هایی که دادی منجّز گردان، و به برکتش دعاهای ما مستجاب، و درخواستهای ما را عطا فرما، و به آرزوهایی که در دنیا و آخرت داریم برسان، و به ما فوق آنچه مایلیم عطا فرما،ای بهترین سؤال شدگان، و وسیع نظرتر از همه عطا کنندگان، و به برکت او دردهای باطنی ما را شفابخش، به او خشم دلهای ما را فرو نشان، و به
ص:45
وجودش ما را با همه ی اختلاف که شده است، به حق به التفاتت هدایت فرما، که تو البته هر که را خواهی به راه راست هدایت می فرمایی، و به ظهور او ما را نصرت بخش، بر دشمان تو و دشمنان ما،ای خدای به حق، این دعا را به کرمت مستجاب فرما.
خواندن دعای افتتاح توسط حضرت مهدی و تشرف شیخ صالح قطیغی
عالم عامل، شیخ صالح قطیغی _ صاحب کتاب اعمال السنة _ فرمود:
بعد از کشتاری که در روز یکشنبه 27 رجب سال 1325، در شهر قُدَیْح که از بلاد فطیف و مسکن است من است.) واقع شد، در حالی که در محاصره دشمن بودیم به من مشغول تألیف این کتاب بودم و اغتشاش حواس داشتم.
شب جمعه ای بعد از اداء نماز فریضه در مسجد قُدَیْح. مشغول نافلة عشاء بودم، ناگاه صدای شخصی را شنیدم که از حفظ مشغول خواندن «دعای افتتاح» است و حال آنکه از اهل قُدَیح احدی آن دعا را نمی توانست بخواند و آنها هم که می خواندند. از حفظ نبودند خصوصاً در آن حال محاصره و دگرگونی اوضاع، این شخص، دعا را به لهجة عربی و با کمال رقت و حال حزن، که مناسب آن است، می خواند، که همة اینها موجب تعجب من گردید! در حین خواندن فقرة «اللّهم أنا نشکوا الیک فَقْدَ نبیّنا» متوجه او شدم ببینم که کیست که دعا را به این حال حزن و رقت می خواند، دیدم شخصی فقیر و مریض و بسیار صابر در فقر و مرض... غبطه خوردم که این
ص:46
طور شخصی چنین حالی در عبادت دارد و من آن حال را ندارم.
مدتی مشغول شنیدن حال خواندن او بودم و خودم را سرزنش می کردم. به او خطاب کردم و از التماس دعا نمودم. او هم از من التماس دعا کرد. از مسجد بیرون آمدم و این قضیه را فراموش کردم. پانزده روز از این جریان گذشت. شب جمعه در همان مسجد، همان شخص را که اسم او مهدی بود، به همان حالت گذشته دیدم. از کثرت تعجب سؤال کردم: شما این دعا را که هر شب ماه رمضان خوانده می شود، از حفظ دارید، گفت: نه.
با خود گفتم: شاید اسم این دعا را نمی داند، لذا بعضی از فقرات آن را که از آن شخص شنیده بودم، خواندم که شاید به خاطر بیاورد. گفت: نه.
دانستم که خوانند. دعا در آن شب یا حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف یا یکی از اولیاء الله بوده است. (1)
اللهم ادخل علی اهل القبور السرور
اللهم اغن کل فقیر
اللهم اشبع کل جائع
اللهم اکس کل عریان
اللهم اقض دین کل مدین
ص:47
اللهم فرّج عن کل مکروب
اللهم رد کل غریب
اللهم فکَّ کل اسیر
اللهم اصلح کل فاسدٍ من اُمور المسلمین
اللهم اشف کل مریض
اللهم سدّ فقرنا بغناک
اللهم غیّر سوءَ حالنا بحسن حالک
اللهم اقض عنّا الدَّین
و اغننا من الفقر
انک علی کلّ شیٍ قدیر. (1)
دعای فوق، زمانی مستجاب می شود و به طور کامل جامه عمل می پوشد که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند؛ و آن هنگام:
وفور نعمت شود؛
اهل قبور خوشحال شوند؛
هر فقیری بی نیاز شود؛
هر گرسنه ای سیر شود؛
هر عریان و برهنه ای پوشیده شود؛
هر دَینی ادا گردد؛
هر غم زده ای خوشحال شود؛
هر غریبی به وطن برگردد؛
ص:48
هر اسیری آزاد شود؛
هر فسادی اصلاح گردد؛
هر مریضی شفا یابد؛
و هر سوئی و زشتی تبدیل به حسن و زیبایی گردد؛
در این جا به برخی از روایاتی که در رابطه با فرازهای این دعای عظیم الشان وارد شده می پردازیم.
اللهم ادخل علی اهل القبور السرور
خدایا خوشحالی و سرور را به اهل قبور وارد کن.
سرور و خوشحالی اهل قبور
مومنانی که یک عمر در فراق یوسف زهرا به سر بردند تا عمرشان به سر آمد خوشحال و سرور نمی شوند مگر زبانی که خبر دار شوند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نموده است.
امام صادق علیه السلام فرمودند: کانی بالقائم علیه السلام علی نجف الکوفه و قد لبس درع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و لایبقی مومن میت الا دخلت علیه تلک الفرحة فی قبره و ذلک حیث یتزاورون فی قبورهم و یتباشرون بقیام القائم. (1)
گویا می بینم قائم علیه السلام را بر پشت کوفه در حالی که زره رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم
ص:49
را پوشیده و در آن حال هیچ مومنی در قبر نمی ماند مگر این که داخل شود شادی و سرور در قبر او و این در حالی است که آن ها در قبر ها و عالم برزخ به دیدار هم می شتابند و ظهور قیام حضرت قائم علیه السلام را به یکدیگر بشارت می دهند.
خوشحالی همه موجودات
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: فیخرج من مکة متوجها الی الشام یفرح به اهل السماء و اهل الارض و الطیر فی الهواء و الحیتان فی البحر (1)
سپس امام زمان علیه السلام را مکه بیرون آمده به سوی شام حرکت می کند، اهل آسمان خوشحال می شوند اهل زمین نیز مسرور می گردند پرندگان هوا شادی می کنند ماهیان دریا خوشحالی می نمایند.
پس برای خوشحالی و شادمانی اهل آسمان و زمین حتی ماهیان دریا و پرندگان هوا و جهت تبدیل کردن حسرت اهل قبور و مردگان به مسرت برای فرج موفور السررو آن زبده عالم و آدم دعا کنیم.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من اعوانه و انصاره...
بالاخص برای خوشحالی اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و به ویژه برای سرور و خوشحالی خواجه کائنات رسول الله الاعظم صلی الله علیه و آله و سلم و هر روز
ص:50
دعای عهد این خواسته را از حضرت حق تعالی داریم:
اللهم و سر نبیک محمداً صلی الله علیه و آله و سلم برؤیته
خدایا با آمدن امام مهدی علیه السلام پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را خوشحالی و مسرور نما.
اللهم اغن کل فقیر
خدایا! هر فقیری را بی نیاز کن
بی نیازی فقیران
درد فقرا و مستمندان از نداری نیست بلکه از تبعیض نژادی و جناحی است و این معضل بزرگ اجتماعی حل نخواهد شد مگر در سایه عدالت واین عدالت در هیچ دولت و حکومتی به معنای واقعی اش اجرا نمی شود مگر در دولت کریمه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این زمینه می فرماید:
یتنعم امتی فی زمانه نعیماَ لم یتنعموا مثله قط. (1)
مردم در زمان حضرت مهدی از نعمت هایی بهره مند می شوند که در هیچ زمانی بهره مندنشده اند.
باز پیامبر عظیم الشان فرمودند: یکون فی امتی المهدی... المال یومئذ کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی اعطنی فیقول: خذ (2)
ص:51
در زمان حضرت مهدی اموال مانند خرمن انباشته شود هرکس (فقیر) به محضر حضرت مهدی آید و بگوید: به من مالی عطا کن آن حضرت بدون تامل می گوید: بگیر.
حقوق ماهیانه دو بار
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند:... و یعطی الناس عطایا مرتین فی السنة و یرزقهم فی الشهر رزقین. (1)
امام مهدی در سال دو بار مرحمتی و بخشش دارد و در هر ماه دوبار حقوق می دهد.
محتاج پیدا نشود
امام باقر علیه السلام فرمودند:
و یسوی بین الناس حتی لا تری محتاجاً الی الزکاة. و یجئُ اصحاب الزکاة بزکاتهم الی المحاویج من شیعته فلا یقبلونها فیصرونها و یدورون فی دورهم فیخرجون الیهم فیقولون: لاحاجة لنا فی دراهمکم.
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اموال را به طور مساوی تقسیم می کند تا آن جا که نیازمند به زکات را نیابی. و صاحبان زکات زکات خود را به نزد نیازمندان آورند ولی ایشان قبول نمی کنند پس آن ها زکات خود را در کیسه هایی می گذارند و خانه ها را دق الباب می کنند مردم از خانه ها بیرون می آیند و می گویند: ما نیازی به درهم و دینار شما
ص:52
نداریم.
لذا امام صادق علیه السلام فرمودند: تواصلوا و تباروا و تراحموا. فوالذی خلق الحبَّة و برا النسمة لیاتین علیکم وقت لایجد احدکم لدیناره و در همه موضعا یعنی لا یجد له عند ظهور القائم موضعاً یعرفه فیه لاستغناء الناس جمیعاً بفضل الله و فضل ولیه. (1)
به یکدیگر صله و نیکی و رحم کنید به محتاجان شیعه رسیدگی نمائید به آن خدایی که حبه و انسان را خلق کرد و سوگند که زمانی بر شما خواهد آمد که احدی از شما جایگاهی برای خرج کردن درهم و دینارش نیابد و آن در زمان ظهور قائم آل محمد علیه السلام خواهد بود زیرا همه مردم به فضل الهی و تفضل ولی الله الاعظم حضرت بقیة الله علیه السلام بی نیاز خواهند بود.
اللهم اشبع کل جائع
خدایا هر گرسنه ای را سیر نما.
یکی از علتهای وجوب روزه همان چشیدن طعم گرسنگی است تا انسان بیابد که در طول سال به گرسنگان چه می گذرد.
امام زمان علیه السلام در حکومت جهانی اش مال اندوزی را بر ثروتمندان حرام می کنند و صاحبان گنج ها را مامور می نمایند تا گنجها را نزد حضرت آورده تا در مصارف عمومی خرج شود.
ص:53
قال امیرالمومنین علیه السلام :... فاذا قام قائمنا حرم علی کل ذی کنزه حتی یأتوا به و یَستَعینُ به. (1)
تا جایی که در حکومت آن حضرت توسط عمال امام زمان لقمه غذا به دهان افتادگان و ضعیفان نهاده شود همان گونه که جد ایشان حضرت هاشم که نان را در کاسه های آبگوشت برای نیازمندان خرد و تکه تکه می کرد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: یلعق الزبد... (2) یعنی لقمه کره به دهان افتادگان می گذارد.
اللهم اکس کل عریان
خدایا برهنگان را بپوشان.
امام صادق علیه السلام می فرماید: المهدی سمح بالمال... رحیم بالمساکین (3)
مهدی علیه السلام بخشنده ای است که مال را به وفور می بخشد... بر بی نوایان بسیار رئوف و مهربان است که به طور کامل مساکین را تامین می کند از جهت خوراک، پوشاک، مسکن و...
و آن امام مهربان از خاندانی است که جدش رسول الله لباس خود را به سائل می دهد و با حصیری که به خود می پیچد نماز می خواند و
ص:54
نماز گزاران زمانی خبردار از این ایثار می شوند که حضرتش به نماز جماعت حاضر نمی شوند و عمار خبر می آورد که به علت نداشتن لباس حضرت به مسجد نیامده و جده اش حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است که پیراهن عروسی اش را در شب زفاف به سائل می بخشد. و در روایت امام سجاد علیه السلام آمده است: و من کسا مومنا کسا الله من الثیاب الاخضر. هرکس مومنی را لباس بپوشاند خداوند از لباس های بهشتی او را می پوشاند. (1)
اللهم اقض دین کل مدین
خدایا ادا کن دین هر مدیونی را.
دین هر مدیونی در زمان حضرت مهدی ادا می شود.
امیرالمومنین علیه السلام در این زمینه می فرماید:
... و لا غارماً الا قضی دینه. در روزگار ظهور بدهکاری نمی ماند مگر این که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آن را ادا می کند.
و لا مظلمة لاحد من الناس الا ردها. و مظلمه و حقی به گردن کسی باقی نمی ماند مگر اینکه به صاحب حق بر گردانده می شود.
و لا یقتل قتیل الا قضی عنه دینه و الحق عیاله فی العطایا. (2)
و کسی کشته نمی شود مگر این که دیه او را می پردازد و برای
ص:55
خانواده اش مستمری قرار داده می شود.
اللهم فرج عن کل مکروب.
خدای هرگرفتاری را گشایش عنایت کن.
یفرج الله بالمهدی عن الامة. (1)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خداوند به وسیله حضرت مهدی رفع گرفتاری از امت می نماید.
امام صادق علیه السلام فرمودند: هو المفرج الکرب عن شیعته بعد ضنک شدید و بلاءٍ طویل و جور فطوبی لمن ادرک ذلک الزمان.
او (حضرت مهدی) برطرف کننده رنجها و اندوه ها از شیعیان است و بعد از اندوهی سخت بلایی طولانی و ستمی جانکاه خوشا به حال آنان که آن زمان را درک کنند.
و خود امام زمان نیز فرمودند: انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله عن اهلی و شیعتی. (2)
من خاتم اوصیای پیامبرم و خداوند به وسیله من بلاها و گرفتاری ها را از خاندان و شیعیانم دفع می کند.
و در توقیعی از آن حضرت آمده است: اکثرواالدعاء بتعجیل الفرج
ص:56
فان ذلک فرجکم. (1)
برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید زیرا رسیدن فرج امام زمان علیه السلام و گشایش برای شماست.
اللهم رد کل غریب.
خدایا هر غریبی را به وطن برگردان.
داوود بن کثیر رقی گوید: به امام موسی بن جعفر علیه السلام در باره صاحب الامر سوال نمودم فرمودند:
هو الطرید الوحید الغریب الغائب عن اهله. (2)
و او طرد شده تنها و غریب و پنهان از نزدیکانش می باشد.
آری امام زمان علیه السلام که خود غریب و غربت کشیده بلکه غریب الغربا است یکی از دعاهایش در باره سامان یافتن غریبان است که فرمود: الهی بحق من ناجاک... و علی غرباء المومنین و المومنات بالرد الی اوطانهم سالمین غانمین بحق محمد و آله اجمعین. (3)
خدایا به حق کسانی که با تو مناجات می کنند... و غریبان مومنین و مومنات را سالم و غانم به وطنشان برگردان.
ص:57
اللهم فک کل اسیر، خدایا هر اسیری را رها کن.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:... یرد به سبی المسلمین حیث کانوا. (1)
به وسیله مهدی علیه السلام همه اسیران اسلامی را در هر جا که باشند آزاد می کند.
آزادی برگان
از آن جایی که اسلام طرفدار آزادی و آزاد منشی انسان هاست لذا با فرهنگ بردگی به طور جدی مبارزه کرده است و یکی از جریمه های روزه خواری را آزادی بردگان قرار داده است.
حضرات معصومین علیه السلام غلامان و کنیزان را می خریدند و مدتی آن ها را در خانه نگهداری می کردند و با تربیت آن ها به آداب و معارف اسلامی آن ها را آزاد می نمودند امام زین العابدین علیه السلام در هر عید فطری غلامان وکنیزان را برای رضای خداوند آزاد می کردند.
امیرالمومنین علیه السلام فرمودند:... فلا یترک عبداً الا اشتراه و اعتقه. (2)
در زمان ظهور هیچ برده ای نمی ماند مگر این که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف او را می خرد و آزاد می کند.
امام صادق علیه السلام فرمودند:... ثم یعتق کل مملوکٍ و یعوّض علی اصحابه. (3)
ص:58
آنگاه همه برگان را آزاد می کند و قیمت آن ها را به صاحبانشان می پردازد.
و امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت برای آزادی اسیران این گونه دعا می کنند: اللهم ارزقنا توفیق الطاعه... و علی الاسراء بالخلاص و الراحة (1) خدایا به اسیران آزادی و راحتی مرحمت فرما.
اللهم اصلح کل فاسد من امورالمسلمین.
خدایا هر فسادی و خرابی از امور مسلمانان را اصلاح بفرما.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ... لیصلح الاُمّة بعد فسادها. (2)
خدا بوسیله مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف این امت را بعد از گرفتاری به فساد، اصلاح می کند.
و نیز در زمینه احقاق حق مردم فرمودند:
َیبلُغُ رَدُّ المهدی المظالم حتی و لو کان تحت ضرس انسان شی انتزعه حتی یَردّهُ. (3)
حضرت مهدی علیه السلام چنان از ستمدیدگان رفع ستم می کند که اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد آن را می گیرد و به صاحبش بر می گرداند.
ص:59
و امام صادق علیه السلام فرمودند: و یذهب الزنا و شرب الخمر و یذهب الربا و یقبل الناس علی العبادات و تؤدی الامانات و تهلک الاشرار و تبقی الاخیار. (1)
روابط نا مشروع مشروبات الکی و رباخواری از بین می رود مردم به عبادت و اطاعت روی می آورند امانت ها را به خوبی رعایت می کنند اشرار مردم نابود می شوند و افراد صالح باقی می مانند.
و نیز فرمود: و لا یأخذ فی حکمه الرُّشی (2) در دولت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف رشوه راه ندارد.
و امیرالمومنین علیه السلام فرمودن: لَینزِعَنَّ عنکم قضاةَ السَّوء و لیقبضن عنکم المراضین و لَیعزِلَنَّ عنک اُمراء الجور و لیطهّرِنّ الارض من کل غاش. (3)
امام زمان علیه السلام قاضیان بد را بر کنار می کند و دست سازشکاری را از سرتان کوتاه می کند و حاکمان ستم پیشه را عزل می نماید و زمین را از هر انسان نیرنگ باز و فریبکار پاک می سازد.
اللهم اکشف کل مریض: خدایا همه بیماران را شفا مرحمت کن. امام حسین علیه السلام فرمود: و لا یبقی علی وجه الارض اعمی و لا مقعد و لا مبتلی الا کشف الله عنه بلاءه بنا. (4)
ص:60
هیچ نابینا، زمین گیر و دردمندی بر روی زمین نمی ماند مگر آن که خداوند به وسیله ما اهلبیت بیماری او را بر طرف می کند.
و در حدیث لوح وارد شده از قول خدای متعال که می فرماید: و اُبری به مِنَ العَمی و اَشفی به المرضی. (1)
و به دست مهدی کور را بینا و بیمار را شفا می دهم.
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: من ادرک قائم اهل بیتی من ذی عاهه بَرِئَ و مِن ذی ضعیف قَوِیَ. (2)
هرکس قائم اهل بیت مرا درک کند اگر به بیماری گرفتار شود شفا گیرد و اگر دچار ضعف و نا توانی باشد توانا و نیرومند گردد.
و نیز فرمود:
و تزول کل عاهة عن معتقدی الحق من شیعة المهدی. (3)
هر مریضی که اعتقاد به حق داشته باشد و از شیعیان مهدی علیه السلام باشد شفا می یابد.
مهدی است آن که از نظری بر جمال اوهر دردمند غمزده کسب شفا کند (4)
و در دعای امام زمان علیه السلام آمده:
وعلی مرضی المسلمین بالشفاء و الراحة خدایا! و به بیماران مسلمین شفا و راحتی مرحمت بفرما.
ص:61
اللهم سد فقرنا بغناک. خدایا به بی نیازی ات فقر و نیاز ما را بر طرف بفرما.
واژه فقر وغنا در این دعا می تواند به دو صورت باشد.
1. مادی و ظاهری
2. معنوی و باطنی
در حکومت مهدوی انسان از هردو جهت مادی و معنوی تامین و آباد می شود که فقر مادی به وسیله وجود نعمتی که خواهد بود و فقر معنوی هم به وسیله مناعت طبع و قناعتی که برای انسان حاصل می شود بر طرف خواهد شد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اذا خرج المهدی القی الله الغنی فی قلوب العباد. (1)
در عصری که امام مهدی قیام کند خدا در دل های همه بندگانش غنا و بی نیازی را قرار می دهد.
و در دعای امام زمان علیه السلام آمده است:... و تفضل علی فقراء المومنین و المومنات بالغنی والثروة (2)
خدایا به فقیران از مردان و زنان مومن بی نیازی و ثروت تفضل فرما.
ص:62
اللهم غیر سوء حالنا بحسن حالک.
خدایا بد حالی ما را به نیک حالی خودت تغییر ده.
زمانی انسان خوش حال می شود که مودب به آداب و اخلاق الهی شود و رنگ و بویی از انسان کامل که آئینه تمام نمای الهی است ببرد. و مملکت وجودش را از صفات نفسانی و شیطانی تخلیه و وجود خود را به صفات حمیده الهی مزین نماید آن هم در حد اعلی و اکمل و احسن.
که در دعای تحویل سال می گوئیم: «حوّل حالنا الی احسن الحال». (1)
حال ما را به بهترین حالات مبدل کن.
روزی انسان نیک حال می شود که صفات رحمانی جایگزین صفات شیطانی شود.
1. عدالت به جای تبعیض
2. امانت به جای خیانت
3. محبت به جای عداوت
4. شکر به جای کفر
5. تدیّن به جای توقّع
6. حسنه به جای سیئه
7. تدبر به جای تشتت
ص:63
8. تلقین مثبت به جای تلقین منفی
9. امید به جای یاس
10. قرآن به جای رمان
11. رضا به جای ریا
12 سعة. صدر به جای ضیق صدر
13. راز و نیاز به جای سازو آواز
14. توکل به جای تملق
15. توسل به جای تسائل
16. می توانم به جای نمی توانم
17. می شود به جای نمی شود
18. خدا به جای هوی
19. عبودیت به جای رقیت
20. خوشبینی به جای بدبینی، و...
اللهم اقض عنا الدین. خدایا دین ما را ادا کن.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اول ما یَبَتدِئ عَدلُ المهدی ان ینادی فی جمیع العالم. الا من کان له عند شیعتنا دین فلیذکر، حتی یردالثومة و الخردلة فضلاً عن القناطیر المقنطرة من الذهب و الفضة و الاملاک فیوفیه ایاه. (1)
ص:64
اولین چیزی که از عدالت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر می شود این است که در سرتاسر جهان اعلام می شود که هرکس از یکی از شیعیان ما بستانکار است یاد آوری کند. اگر کسی به مقدار یک دانه سیر و یا یک عدد خردل بستانکار باشد به او اعطا می کند تا چه رسد به کسانی که هزاران درهم و دینار از طلا و نقره طلبکار باشند، هرکس هر مقدار طلبکار باشد به او عطا می کند.
و اغننا من الفقر خدایا فقر و نیاز ما را به بی نیازی تبدیل نما.
در مدینه فاضله مهدوی بوی فقر مادی و معرفتی استشمام نمی شود.
در سایه آن دولت کریمه همه جوامع بشری در آسایش و آرامش بسر می برند تا جایی که مستحق زکات یافت نمی شود.
چهارده بند بودن این دعای شریف را به نام چهارده معصوم علیه السلام به فال نیک می گیریم امید است با فرج موفور السرور آن خورشید عالمتاب و رفع مشکلات مادی، معنوی، دنیوی، اخروی، ظاهری، باطنی، بشر به امنیت، حریت عدالت و عبودیت کامل نایل شود.
انک علی کل شیء قدیر. پایان بخش این دعا سخن از قدرت خداست که همراه با حکمت می باشد.
آن خدایی که بر هر چیز قادر است می تواند بنده صالح و ولی خودش حضرت بقیة الله الاعظم را برای قرون متمادی زنده و صحیح و سالم و با نشاط نگهداری کند و زمانی که مشیت او
ص:65
قرار گرفت برای نجات بشر او را ظاهر کند.
نکته: هرکس دعای مزبور را بخواند دو نتیجه دارد
1. خداوند گناهانش را می آمرزد
2. ضمناً برای فرج امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کرده است.
پیامبر عظیم الشان فرموده: من دعا بهذا الدعا فی شهر رمضان بعد المکتوبة غفر الله له ذنوبه الی یوم القیمة (1) هرکس این دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبی بخواند خداوند گناهان او را تا روز قیامت می بخشد.
در دعای هرشب دهه آخر ماه مبارک رمضان بعد از آن که خداوند را به اسماء و صفاتش می خوانیم هفده حاجت را مطرح می کنیم. بعد از صلوات بر محمد و آل محمد علیه السلام که رمز اجابت است از خدا می خواهیم:
خدایا!
1. از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود فرستی.
2. اسم مرا در این شب در زمرة سعدا قرار دهی.
3. روح و باطن مرا در زمره شهدا قرار دهی.
4. نیکوکاری مرا در اعلی علین قرار دهی.
5. گناه کاری مرا در این شب بیامرزی.
ص:66
6. یقینی عنایتم کن که در جان و قلبم جای گیرد.
7. ایمانی ارزانیم دار که شک را از من ببرد.
8. راضی به قسمت تو باشم.
9. در دنیا به ما حسنه عطا کن.
10. در آخرت به ما حسنه عطا کن.
11. ما را از آتش سوزان حفظ کن.
12. در این شب یاد خود را به من ارزانی دار.
13. در این شب شکر نعمتهایت را به من عطا کن.
14. در این شب شوق و رغبت به سویت به ما روزی کن.
15. در این شب حالت انابه و گریه به من عنایت کن.
16. در این شب مرا موفق به توبه واقعی کن.
17. در این شب مرا به آن چه که محمد و آل محمد را بر آن موفق کردی توفیق ده. (1)
رمز اجابت خواسته های مطرح شده در این دعا همان ولایت محمد و آل محمد علیهم السلام است. در ابتدا بر آن بزرگواران درود و صلوات می فرستیم بعد خواسته خود را مطرح می نمائیم و می دانیم یکی از آل محمد علیهم السلام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.
اگر می گوییم: «خدایا اسم مرا در این شب در زمرة سعدا قرار
ص:67
ده»، سعید چه کسی است؟ سعادت و شقاوت انسان به چیست؟ برای جواب به سراغ زیارت جامعه کبیره می رویم، که امام هادی علیه السلام فرمود:
سَعَدَ من والاکم و هَلَکَ من عاداکم؛ (1)
سعید کسی است که ولایت شما اهل بیت را دارد، و شقاوتمند کسی است که با شما عداوت دارد.
و اگر می گوئیم: «خدایا حسنه در دنیا و حسنه در آخرت به ما روزی کن»، حسنة دنیا و آخرت چیست؟ در روایتی آمده است:
«حسنه دنیا و آخرت همان ولایت و مودت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام می باشد و....» (2)
هر کسی جوید توسل بر امام
بی گمان در عافیت باشد مدام
دامنی را گر بگیرد در نجات
در رهائی باشد او را بر ثبات
از مهالک همچنان باشد به دور
چون زظلمت رهنما گردد به نور
رهنمایش سوی حق خواننده است
در ره ارشاد او پاینده است
گر شنیدی حکم او در هر مقام
کس نباشد اینچنین غیر از امام
اینکه بینی در محبت خاص و عام
عشق هر یک را گرفته بر دوام
زین جهت باشد که رمزش شد پدید
هر که یار گلرخان شد؛ شد سعید
من در این معنا کنم سوگند یاد
که بود تنها همینم رسم و داد
هر که با نیکو رخان گردید یار
هم سعادت یابد و هم رستگار
لیک اگر راه خصومت را گزید
در نجات خود هلاکت را خرید (3)
ص:68
موقع خواندن دعای سحر و اسماء جمال و جلال الهی یاد آور می شویم که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مظهر اسماء جمال و جلال الهی است.
وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا (1)
برای خدا اسمای حسنایی است، پس به وسیله آن ها خدا را بخوانید.
مصداق بارز اسم احسن و اسم اعظم الهی، وجود مقدس حجت ابن الحسن العسکری علیه السلام است که به واسطه او باید خدا را بخوانیم.
نیز در دعای کمیل می خوانیم: «یا من اسمه دواء و ذکرهُ شِفاء»؛ (2)
ای خدایی که اسمت دوا و ذکرت شفا است؛ آری؛ یاد و ذکر مهدی، یاد و ذکر مظهر کامل اسماء و صفات خداوند است.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: ان ذکرنا من ذکرالله؛ (3)
همانا یاد ما یاد خدا است.
در این دعای عظیم الشأن که از لسان درر بار حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا علیه السلام نقل شده است، خداوند را به صفات زیر می خوانیم:
ص:69
بهاء، جمال، جلال، عظمت، نور، رحمت، عزت، مشیّت، قدرت، علم، قول، شرف، سلطان، مُلک، علوّ، مَنَّ، آیات، جبروت.
اللهم انی اسألک من بهائک باَ بهاهُ و کل بهائک بهیُّ …. (1)
عجیب در این دعا این است که بعد از آن که خداوند سبحان را به این همه صفاتش می خوانیم، در پی آن چیزی طلب نمی کنیم؛ گویا خواسته اند به ما بفهمانند که در اوج شب های ماه رمضان، که همان سحرگاه است، خدا را بخوانیم، ولی نان و آبی نخواهیم، بلکه از جهت معرفت به جایی برسیم که از خدا، خدا را بخواهیم و بس و معرفت و ولایت او و امام زمان علیه السلام را که صرف خواندن خدا و معاشقه با او ملاک است. (2)
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:الدّعاء مخّ العبادة؛ (3) دعا کردن، مغز و روح عبادت است.
در این جا توجه می کنیم به یک روایت خیلی شیرین.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
ص:70
پدرم حضرت امام سجاد علیه السلام می فرمود:
روزی سخت بیمار شدم، پدرم امام حسین علیه السلام فرمود: چه میل داری؟ عرض کردم:
«اشتهی ان اکون ممن لا اقترح علی ربّی سوی ما یدبّره لی؛
دوست دارم چنان باشم که پیشنهادی به خداوند نداشته باشم (خواسته ای نخواهم) جز آن چه خدا برای من تدبیر فرماید».
پدر بزرگوارم فرمود: «آفرین بر تو! همانند حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام شده ای، وقتی جبرئیل به او گفت: آیا نیازی داری؟ گفت: در مقابل خداوند متعال اظهار نظری ندارم، بلکه او برای من کافی است و خوب وکیل و نگهبانی است». (1)
جواب سؤال
علامه طباطبایی رحمة الله در جواب درخواست راه حلّی که علامه حسن زاده آملی داشته است فرموده:
دعای سحر حضرت امام محمد باقر علیه السلام را فراموش نکن که در آن «بهاء و جمال و جلال و عظمت و نور و رحمت و علم و شرف» است و حرفی از «حور و غلمان» نیست، اگر بهشت شیرین است، بهشت آفرین شیرین تر است. (2)
ص:71
الف. اللهم انی اجِدُ سُبُلَ المطالب الیک مُشرِعةً؛ و مناهل الرّجاء الیک مترَعةً؛ و الاستعانة بفضلک لمن امّلکَ مباحةً؛ و ابواب الدعاءِ الیک للصّارخین مَفتوحةً؛
ای خدا! من راه حوایج خلق را به سوی تو باز می بینم و چشم های امید بندگان را به درگاهت پرآب می یابم و یاری جستن از فضل و کرمت، برای هر کس که آرزومند تو است، مباح و آسان است و درهای دعای فریادخواهان به سوی تو باز است.
یادآور می شویم امروز تنها راه رسیدن به حوایج (مادی، معنوی، دنیوی، اخروی، جسمی، روحی) و امید و آرزو و کمک کار بیچارگان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد. درهای دعا بدون معرفت و توسل به حضرتش بسته و مسدود است که با درود و صلوات بر مهدی عزیز و اجدادش باز می شود. امیر المومنین علیه السلام فرمود:
کلُّ دعاءٍ محجوب حتی یصلّی علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم ؛ (1)
هیچ دعایی به آسمان اجابت نمی رسد، مگر این که دعا کننده بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد.
ب. و اَنَّ الراحِلَ الیک قریب المَسافةِ؛
و هر کس به سوی تو سفر کند، راهش بسیار نزدیک است.
در صورتی مسافت سالک الی الله نزدیک می شود که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف او را «ارائه طریق» بلکه «ایصال الی المطلوب» کند و الاّ نه تنها مسافت
ص:72
دور است، بلکه به بیراهه می رود که هرگز به مقصد نمی رسد که خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در تشرف یکی از علما به محضرش فرمودند:
طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارنا؛ (1)
طلب کردن علوم و معارف از غیر طریق ما اهل بیت، مساوی با انکار ما است.
در زیارت نامه آن حضرت در سرداب مقدس نیز می خوانیم:
السلام علیک یا سبیل الله الذی من سلک غیره هلک؛ (2)
سلام بر تو ای راه خدا که هر کس غیر آن ره پوید، هلاک شود.
بود آثار تو هر جا پدیدار
نشانی دارد از تو هرچه آثار
خدا نشناس آن باشد که دارد
وجود باهرالنور تو انکار (3)
ج. و انک لا تحتجب عن خلقک....
خدایا! تو از خلق محجوب نیستی، همانا اعمال بد خلق است که بین آن ها و تو حجاب می افکند.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از ما غایب نشده و پشت پرده غیبت قرار نگرفته است، مگر به واسطه اعمال بد امّت.
خود حضرت مهدی علیه السلام فرمود:
فما یحبسنا عنهم الّا ما یتّصل بنا ممّا نکرهه و لا نؤثره منهم؛ (4)
ص:73
پس تنها چیزی که ما را از آنان [= شیعیان] پوشیده می دارد همان چیزهایی است ناخوشایند که از ایشان به ما می رسد و خوشایند ما نیست و از آنان انتظار نمی رود.
در این زمینه امام باقر علیه السلام فرمود:
زمانی که خدا بر خلق خود غضب می کند ما را از مجاورت ایشان دور گرداند. (1)
اصلی ترین علّت محرومیت و مهجوری ما از وجود مقدس عنصری و معنوی امامان معصوم علیهم السلام بی لیاقتی و اعمال ناشایست ما است؛ اعمالی که قهر و غضب الهی را برمی انگیزد و توفیق بهره گیری از برترین نعمت الهی را از ما سلب می کند. آری، گناه و رفتارهای ستم گونه انسان را از امام خود دور می کند.
خیالی بس واهی و بیهوده است که با آلودگی و گناه آرزوی ارتباط و دیدار با پاک ترین وجود هستی را در سر بپرورانیم.
استمرار گناه کاری و ارتکاب محرمات الهی، اگر با پشیمانی قلبی و اشک توبه پاک نگردد، به تدریج انسان را از امام زمان دور و دورتر می کند، تا جایی که خدای ناکرده او را در مقابل امامش به جنگ و ستیز وا می دارد، چنانچه در کربلا چنین شد. در این زمینه حضرت آیت الله بهجت می فرماید:
ص:74
ترک واجبات و ارتکاب محرّمات، حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است. اگر بفرمایید «چرا به آن حضرت دسترسی نداریم؟» جواب این است «چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید؟» او به همین از ما راضی است. (1)
دوری و مهجوری ما از امام زمان علیه السلام همه به سبب کوتاهی و ناقابلی ما است، وگرنه وجود مقدس او فیض مطلق است و در آن هیچ کوتاهی و بخلی نیست.
آن مرد صابون فروش را وعده وصل و دیدار دادند، در میانه راه چون باران گرفت، ناراحتی و نگرانی نیز او را گرفت که حالا صابون هایی که پشت بام پهن کرده ام، از بین می رود... در آستانه خیمه مولا ندایی شنید که فرمود: «رُدّوهُ انّه رجلٌ صابونی؛ (2) او را واگذارید و بازگردانید!! همانا او مردی صابونی است».
ای شیعه! اینک به دقت بنگر که تعلق اصلی دلت چیست؟ و آیا در ادعای محبت خویش نسبت به آن حضرت صادقی و آیا شوق دیدارت واقعی است یا آرزویی لحظه ای؟ برای نائل شدن به دیدار آن عزیز، باید دل را یکدله ساخت و پا بر تمام هواها و خواسته های نفسانی گذاشت.
فیض کاشانی چه زیبا سروده است:
گفتم که روی خوبت، از ما چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
ص:75
گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی
گفتم نفس همین است؟ گفتا سخن همان است
د. این مواهبک - الهنیئة این رحمتک الواسعة این صنایعک السنیة.... (1)
کجاست موهبت های گوارا، و رحمت واسعه تو و مرحمت های پر بهای تو؟
که همان مهدی عزیز است که بیش از 1170 سال عمر دارد و هنوز به مشیت الهی همچون جوانی رعنا و با طراوت است که موقع ظهور مانند مردی چهل ساله نمایان می شود.
بنا بر نقل مرحوم مجلسی یکی از اعمال شب اول ماه مبارک رمضان (2) خواندن «دعای جوشن کبیر» می باشد (3)این دعا، مشتمل بر هزار اسم خدای متعال است؛ چرا که صد فصل دارد و در هر فصلی ده اسم خداوند خوانده می شود.
که در آخر هر فصل باید گفت:
سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلّصنا من النار یا ربّ؛
پاک و منزّهی تو ای خدایی که جز تو خدایی نیست، به تو پناه آوردم، به تو پناه آوردم. ما را از آتش قهرت آزاد کن،ای پروردگار من.
ص:76
کلمة «الغوث» که به معنای «دادرس» است، سرتاسر این دعا، دویست بار تکرار می شود، به هدف آزادی از آتش جهنّم.
همین واژة «الغوث» در زیارت نامه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز به کار رفته است؛ زیرا امام زمان مظهر اسماء و صفات الهی است:
السلام علیک أیها... و الغوث و الرحمة الواسعة. (1) که امام زمان علیه السلام را مانند خداوند «فریادرس» می دانیم و در مشکلات، او را می خوانیم.
نکته:
در دعای جوشن کبیر برای جلب رحمت الهی دویست بار می گوییم «الغوث» همان طور که در نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دویست بار می گوییم: ایاک نعبد و ایاک نستعین.
آری «غوث» این امّت امام زمان علیه السلام است.
یادلیل المتحیّرین، یا غیاثَ المستغیثین، یا صریخ المستصرخین، یا جار المستجیرین، یا امان الخائفین، یا عون المؤمنین یا راحم المساکین، یا ملجأ العاصین، یا غافر المذنبین یا مجیب دعوة المضطرّین. (2)
همان طور که خدای متعال دارای صفات فوق است، حضرت
ص:77
مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم راهنمای متحیّران، (1) فریادرس بیچارگان، پناه دهنده پناهندگان، امان خائفان، کمک و یاور مؤمنان، رحم کننده بر فقرا، پناه گناه کاران، عفو کنندة گناهکاران و اجابت کنندة بی چارگان است؛ زیرا خودش هم دل شکسته و مضطر، از غیر وارسته و به خدا پیوسته و از دیگران دل کنده و به خدا دل بسته است:
این المضطر الذی یجاب اذا دعی؟ (2)
کجاست آن مضطر که هرگاه دعا کند، اجابت شود؟
دعای مجیر سوغاتی جبرئیل است برای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، زمانی که کنار مقام ابراهیم مشغول نماز بود. وارد شده است هر کس دعای مجیر را در ایام البیض ماه مبارک رمضان (15، 14 و 13) بخواند، گناهانش آمرزیده می شود؛ اگرچه به عدد دانه های باران و برگ درختان و ریگ بیابان باشد و برای شفای مریض و ادای دین و توانگری و رفع غم و غصه نافع است. (3)
مجیر به معنای پناه دهنده می باشد که همان خدای متعال است که از آتش جهنم به او پناه می بریم. در طول این دعای شریف هشتادو هشت بار می گوییم:
ص:78
اجرنا من النار یا مجیر.
همان طور که خدای متعال پناه دهنده است، در عصر و زمان ما حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باذن الله «پناه دهندة» امّت، بلکه هستی و ما سوی الله است و کسی که به امام زمان و آباء طاهرینش پناه ببرد به خداوند منّان پناه برده.
هر مسلمان در سحرگاه و در آستانه صبح صادق، برنامه ویژه ای را اجرا می کند از قبیل: خوردن سحری، دعا خواندن، قرآن خواندن و اقامه نماز؛ اما شیعه یک فوق برنامه، در هر صبحگاه دارد و آن، «عهد نامه» و «عقد نامه» و تجدید بیعت هر روزه است با حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف .
صادق آل محمد علیهم السلام فرمود:
من دعا بِهِ اربعین صباحاً کان من انصار القائم علیه السلام و اعطاهُ الله تعالی بکل کلمةٍ الفَ حسنةٍ و محی عنه الفَ سیّئةٍ؛ (1)
هر کس چهل صبح این دعا [= دعای عهد] را بخواند، از یاوران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون آورد، تا این که در خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی او را در مقابل هر کلمه هزار حسنه و پاداش کرامت کند و هزار گناه از او محو نماید.
اول آن دعا این است: اللهم ربّ النور العظیم...
ص:79
در همین دعای عهد آمده:
اللهم انّی اجدد له فی صبیحة یومی هذا و ما عشت من ایّامی عهداً و عقداً و بیعةً له فی عنقی لا احول عنها و لا ازوُل ابداً؛ (1)
خدایا! من در بامداد هر روز و تمام دوران زندگانیم، عهد و عقد و بیعتی را که از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر گردن دارم با او تجدید می کنم که هرگز از آن عهد و بیعت برنگردم و بر آن، پایدار بمانم.
یکی از مسائل مهم برای مؤمنان در هر زمان و مکان «وقت شناسی» می باشد، مخصوصاً در ماه مبارک رمضان برای رعایت حق روزه که برای امساک و افطار در هنگام طلوع صبح صادق و مغرب شرعی و انجام فریضة نماز باید مترصد «زمان» باشند.
یکی از کسانی که در زمان «غیبت صغری» بسیار مشتاق بود به محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف برسد، جناب زُهَری بود که این مهم با وساطت دوّمین نایب خاص آن حضرت، جناب محمد بن عثمان عملی شد.
وقتی زُهری به محضر حضرتش مشرف شد سؤالاتی بیان کرد و پاسخ شنید.
در لحظه جدایی، امام زمان علیه السلام مسأله مهمی را درباره «وقت شناسی» بدواً فرموده و وارد منزل شد:
ملعونٌ ملعونٌ من اخّرَالعشاء الی انْ تشتبک النّجوم، ملعون است، ملعون است کسی که نماز مغرب را به اندازه ای تأخیر اندازد که ستاره ها در هم فرو رود،
ص:80
ملعونٌ ملعونٌ من اخّرَ الغداة الی اّن تنقضی النّجوم؛ ملعون است، ملعون است کسی که نماز صبح را به قدری تأخیر اندازد که ستاره ها کاملا ناپدید شوند. (1)
شایان ذکر است نمازهای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در «اول وقت» می باشد چه خوب است که مؤمنان هم در «اول وقت» نماز بگذارند که علاوه بر تشابه به امام زمان، نمازشان همراه نماز آن حضرت نیز بالا رود و به طفیلی آن نماز واقعی، به درجه قبول برسد.
شب جمعه، شب دعا و استجابت دعا و توبه و ریزش رحمت واسعه الهی است. این شب، فرشته ای از طرف خدای سبحان بندگان را دعوت می کند که خدا را بخوانیم. امام محمد باقر علیه السلام فرمود:
همانا خداوند، هر شب جمعه، فرشته ای را امر می کند که از بالای عرش از سر شب تا پایان آن ندا بدهد:
آیا بنده مؤمنی هست که برای دنیا و آخرتش قبل از طلوع مرا بخواند، تا او را اجابت کنم؟
آیا بنده مؤمنی هست که قبل از طلوع فجر از گناهانش توبه کند، تا توبه اش را قبول کنم؟
ص:81
آیا بنده مؤمنی هست که روزی اش را بر او تنگ کرده باشم، پس قبل از طلوع فجر زیادی در رزق را از من بطلبد، تا بر او وسعت دهم؟
آیا بنده مؤمن بیماری هست که قبل از طلوع فجر از من شفا بطلبد تا او را عافیت بخشم؟
آیا بنده مؤمن زندانی ای هست که قبل از طلوع فجر، از من آزادی بطلبد، تا او را آزاد کنم؟
آیا بنده مؤمن مظلوم و گرفتاری هست که حقش را برده باشند و از من قبل از طلوع فجر طلب یاری کند، تا او را یاری کنم؟
(سپس امام فرمود): این نداها پیوسته تا صبح ادامه دارد. (1)
چه خوب است برای گرفتن حاجت، پناهنده به نماز شویم به دو سبب:
1. چون قرآن دستور می دهد در گرفتاری ها از نماز و صبر (روزه)
ص:82
کمک بگیرید.
«وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (1)
2. چون حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی که از ناحیه مقدسه صادر شده فرموده است:
من کانت له الی الله حاجةٌ فلیغتسل لیلة الجمعة بعد نصف اللّیل و یأتی مصلّاه... (2)
هر کس خواسته ای از خداوند دارد، باید شب جمعه بعد از نیمه شب غسل کند و در جایگاه نمازش قرار گیرد و دو رکعت نماز بخواند و هرگاه به آیة «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» رسید، صد بار آن را تکرار کند، سپس حمد را تمام کرده، بعد از آن یک بار سورة توحید بخواند. آن گاه رکوع و سجده به جای آورد و در هر کدام، هفت بار تسیح بگوید. رکعت دوم را مثل رکعت اول به جای آورد. بعد از نماز، به سجده رود و به درگاه خدا گریه و زاری کند. آن گاه حاجت خود را بطلبد.
هر کس از زن و مرد چنین کند و دعا را از روی اخلاص بخواند، درهای اجابت به روی او باز می شود و حاجت او هر چه باشد، برآورده می گردد، مگر آن که آن حاجت قطع رحمی باشد.
خدای متعال در طول شش روز همه موجودات را خلق نمود.
ص:83
«هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ …» (1)
روز جمعه که روز جمع الجمع است همة موجودات را جمع کرد و از همه آن ها اقرار گرفت بر وحدانیت خودش و نبوت انبیا و ولایت اوصیا. در طول هفته مهمان اجداد طاهرین امام زمان علیهم السلام هستیم. در زیارت نامه روزانه هر یک از امامان معصوم - که روزهای هفته منسوب به آن ها است- می خوانیم: «انا ضَیفُکَ فیه». (2)
ای مولا و امام من، من در این روز مهمان و پناهندة به شمایم.
جمعه، روز متعلق به امام زمان علیه السلام است و روز ظهور آن حضرت.
امام صادق علیه السلام فرمود:
یخرج قائمنا اهل البیت یوم الجمعة؛
قائم ما اهل بیت علیهم السلام روز جمعه قیام خواهد کرد. (3)
لذا جمعه روز میهمانی ما در خانه امام زمان علیه السلام و یاری کردن آن حضرت است.
در زیارت نامه می خوانیم:
هذا یوم الجمعة و هو یومُک المتوقَّعُ فیه ظهورُک و الفرج فیه للمومنین علی یدیک...
و انا یا مولای فیه ضیفک و جارُک و انت یا مولای کریم مِن اولاد الکرام و مأمورٌ بالضّیافه و الاجارة فاضفنی و اجرنی. (4)
ص:84
ای امام زمان! این روز جمعه است؛ آن روزی که در آن، انتظار ظهورت و یاری کردن مؤمنان به دست مبارکت می رود.
...ای امام زمان، مولای من! من در این روز جمعه میهمان و پناهندة به شمایم و تو ای آقای من! کریمی و از اولاد کریم زادگانی و مامور به ضیافت و میهمانی دادن و پناه دادنی.
پس ای آقای کریم مرا میهمان کن، مرا پناه ده.
بکَن با تیغ خود از بیخ و بنیاد
اساس ظلم و جور و کفر و بیداد
بیا تا قلب مظلومان تاریخ
شود از مقدم فرخنده ات شاد
***
الا ای میوة قلب پیمبر
فروغ دیدة ساقی کوثر
تو گر آیی شود خوشحال و مسرور
دل غمدیدة زهرای اطهر (1)
***
تاکنون روز خوشی شیعه به خود کی دیده است؟
شاد می گردد ولی، روز ظهور حضرتش
غم مخور ای تشنه ماء وصالش عن قریب
نوش جانت می شود ماء طهور حضرتش
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در تجلیل از روز جمعه فرمود:
اطرفوا اهلیکم کل یوم جمعة بشئٍ من الفاکهة و اللّحم حتی یفرحوا بالجمعة؛ (2)
ص:85
هر روز جمعه، مقداری میوه و گوشت به خانواده خود تحفه دهید، تا از آن جمعه شاد شوند.
گوییم: یا رسول الله! خوشحالی ما و خانواده ما و کل شیعیان و مستضعفان جهان، آن زمان است که نور چشمت و همنام و هم کنیه ات مهدی، یعنی ابوالقاسم محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور کند.
یا رسول الله! امروز، نه خوشحالیم، بلکه در ایام غیبت بالاخص جمعه ها در فراق «شمع جمع» هستی می نالیم و می سوزیم و می سازیم و فریاد فراق سر می دهیم که:
اَینَ اَینَ... اَینَ بقیة الله التی لاتخلو من العترة الهادیة؛ (1)
کجاست، کجاست... کجاست بقیة اللهی که از عترت هدایتگر پیامبر جدا نیست.
امام صادق علیه السلام فرمود:
روز قیامت خداوند، روزها را مبعوث می کند، در حالی که خلایق آن ها را می شناسند و روز جمعه از همه جلوتر می باشد. همانند عروسی با جمال و کمال که او را برای مردی متدیّن و متموّل می برند. روز جمعه بر درب بهشت می ایستد و سایر روزها از پشت سرش می ایستند و برای
ص:86
کسانی که بسیار صلوات می فرستادند بر محمد و آل محمد شفاعت می کنند و غیر این گروه را شفاعت نمی کنند.
شخصی عرض کرد: صلوات بسیار، چقدر است و چه زمان بهتر است.
فرمود: صد بار بعد از نماز عصر.
پرسید: چگونه صلوات بفرستم؟ فرمود: بگو: اللّهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم. (1)
آری، صلوات بر حضرت مهدی و آباء و اجدادش و دعا برای فرج آن حضرت با ضمیمة جمله «عجّل فرجهم» (2) موجب شفاعت روز جمعه از صلوات فرستنده می شود.
در خطبة شعبانیه که توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ایراد شد، حقوقی مطرح شده است که به حقوق امام معصوم علیه السلام پایان می پذیرد.
آری، یکی از وظایف مهم ادای حق امام زمان و اطاعت از فرامین آن حضرت است.
در دعای ندبه می خوانیم:
... و اعنّا علی تأدیة حقوقه الیه و الا جتهاد فی طاعته؛
ص:87
ما را در ادای حقوق امام زمان علیه السلام و جدیت و کوشش در راه اطاعتش کمک کن.
اینک جهت تذکر بعضی از حقوق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را برمی شماریم:
ص:88
بنا عبدالله؛ (1)
به واسطه ما خدا عبادت شد.
ص:89
به واسطه ولایت و پیشوایی شما اهل بیت، خدای متعال، معالم دین را به ما آموخت.
حضرت هادی علیه السلام فرمود:
و جعل صلوتَنا علیکم و ما خصّنا به من ولایتکم طیباً لخلقنا و طهارةً لاَنفسنا و تزکیةً لنا و کفارةً لذنوبنا؛ (1)
و صلوات و درود های ما را برای شما قرار داد و آن چه را که مخصوص ما کرد از نعمت ولایت شما، برای نیکویی فطرت و خلقت ما و پاکی نفوس ما بود و برای تزکیه و پاکیزکی ما و کفاره گناهان ما.
ص:90
شما اهل بیت ولی نعمت موجودات هستید.
در خصوص حضرت مهدی علیه السلام داریم، بیُمنه رزق الوری (1)؛ به یمن وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ماسوی الله روزی می خورند.
در دعای عدیله آمده است: و امام رضا علیه السلام فرمود: لو خلت الارض طرفة عین من حجه لساخت باهلها. اگر یک چشم به هم زدن زمین خالی از حجت باشد زمین در هم ریخته و خراب می شود.
بوجوده ثبتت الارض و السماء؛ (2)
به واسطه وجود حضرت مهدی علیه السلام آسمان و زمین برقرار است.
پیامبر ا کرم صلی الله علیه و آله و سلم خطاب به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
یا علی لو لا نحن ما خلق الله آدم و لا الحواء و لا الجنة و لا النار و لا السماء و لا الارض... (3)
ای علی! اگر ما نبودیم هرگز خداوند، آدم و حواء و بهشت و جهنم و آسمان و زمین را خلق نمی کرد...
ص:91
عقل انسان حکم می کند که برای ولی نعمت خود، ادای احترام کند که این ادای احترام ممکن است به دو صورت انجام شود:
1. قولی: یعنی ذکر حقوق و فضائل اولیای نعمت؛
2. عملی: یعنی حضور در حرم و زیارت آن ها.
که امام رضا علیه السلام فرمود:
اِنَّ لکل امام عهداً فی عُنُقِ اولیائه و شیعته و انّ من تمام الوفاء بالعهد و حسن الاداء زیارة قبورهم؛ (1)
هر امامی عهد و پیمانی بر گردن شیعیانش دارد و از مراتب عالی ادای این عهد و پیمان، رفتن به زیارت امامان علیهم السلام می باشد.
سوالی این جا پیش می آید که آیا صلوات فرستادن، موجب بالا رفتن مقام و مرتبه پیغمبر و اهل بیت اطهار او می گردد یا نه؟
جواب: علما در این باره، دو نظریه دارند:
1. عده ای گفته اند: آری؛ صلوات، باعث ترفیع درجه پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام است.
2. عده ای گفته اند: نه؛ به جهت این که خدای تبارک و تعالی کامل ترین مرتبه ای را که سزاوار نوع انسان باشد، به پیغمبرش صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت آن حضرت عنایت کرده و زیادتر از آن، تصور نمی شود.
بنابراین نظریه فایده صلوات، فقط به کسی که صلوات می فرستد برمی گردد؛ همان طور که فرمایش امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه ضمناً
ص:92
بر این مطلب دلالت دارد:
و جَعَلَ صلوتنا علیکم و ما خصّنا.... (1) به من ولایتکم طیباً لخلقنا و طهارة لِاَ نفُسِنا وتزکیةً لَنا و کفّارةً لذنوبنا
و صلوات و درود های ما را برای شما قرار داد و ولایت شما را مخصوص ما گردانید تا باعث طهارت و تزکیه جان ما و کفاره گناهان ما باشد.
در جملات پایانی دعای ابوحمزه ثمالی، سخن از ایمان قلبی و تسلیم و رضاست:
اللهم انّی اسئلک ایمانا تباشر به قلبی و یقینا حتی اعلم انه لن یصیبنی الّا ما کتبت لی و رَضِّنی من العیش بما قسمت لی یا ارحم الراحمین؛ (2)
خدایا! از تو ایمان قلبی و یقین صادق می خواهم، تا باور کنم که چیزی به من نمی رسد، مگر آن چه تو برایم نوشته ای و به آن چه که از زندگی برایم قسمت کرده ای، راضی کن.
اگر انسان بخواهد با خیال راحت و بدون دغدغه زندگی کند، باید تسلیم مقدرّات الهی باشد. حضرت مهدی علیه السلام هم فرمود:
قلوبنا اوعیة لمشیة الله فاذا شاءَ شِئنا و اللهُ یقول: و ما تشاؤونَ الّا ان یشاء اللهُ؛ (3)
ص:93
قلب های ما [امامان معصوم] ظروفی برای خواست خداوند است. اگر خدا چیزی را اراده کند و بخواهد، ما نیز اراده کرده و می خواهیم، چون خدای متعال می فرماید: «و شما نمی خواهید، مگر این که خداوند بخواهد».
ابو عَمر عثمان بن سعید عَمری (1) اولین نایب خاص و سفیر امام مهدی است. افتخارات جناب عثمان بن سعید به قرار ذیل است:
دوران جوانی خود را در محضر خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام بسر برده است.
ده سال پایانی عمر شریف امام هادی علیه السلام را به عنوان وکیل آن حضرت بوده است.
رهبری سازمان زیرزمینی وکالت را به عهده اشت
بعد از شهادت امام هادی علیه السلام وکیل خاص امام حسن عسکری علیه السلام شد و آن حضرت او را مورد مدح و ستایش خود قرار داد و فرمود:
ص:94
«هذا ابو عمر الثقة الماضی، و ثقتی فی المحیی و الممات فماقاله لکم فعنّی یقوله و ما اَدّی الیکم فعنّی یؤدیه (1)
این ابو عمر ثقه و امین است، مورد اطمینان گذشتگان و مورد اطمینان من در حیات و بعد از حیات من است. هر آنچه برای شما می گوید از من است و آن چه به شما می رساند از جانب من می باشد.
شیخ طوسی می نگارد: عثمان بن سعید عمری به دستور امام عسکری علیه السلام اموالی را که جمعی از شیعیان «یمن» آورده اند از آنان تحویل گرفت. امام علیه السلام در مقابل اظهارات حاضران که مبنی بر اینکه چقدر امام عسکری علیه السلام عثمان بن سعید را مورد اعتماد خود می داند فرمود:
اشهدوا علیّ ان عثمان بن سعید وکیلی، و ان ابنه محمد وکیل ابنی مهدیکم. (2)
گواه باشید که عثمان بن سعید عمری وکیل من است و پسرش محمد وکیل پسرم مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود.
امام حسن عسکری علیه السلام که مامور بود حضرت مهدی عزیز را از چشمان نا اهلان بپوشاند در این جو خفقان به چهل نفر از شیعیان
ص:95
خاص و مورد اعتماد حضرتش را ارائه و معرفی نمود مانند: حسین بن ایوب، علی بن بلال، احمد بن هلال، که از جمله چهل نفر جناب عثمان بن سعید عمری بودو و امام حسن عسکری علیه السلام به این گروه چهل نفره فرمود: دیگر قادر به رویت او نیستند و دستور داد در غیبت امام مهدی از عثمان بن سعید نماینده او اطاعت کنید. (1)
جناب عثمان بن سعید محرم اسرار امام حسن عسکری علیه السلام بود. زمانی که امام مهدی متولد شد. امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
پیکی دنبال عثمان بن سعید بفرستید. یک نفر اعزام شد و عثمان بن سعید تشریف آوردند. امام فرمود: ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخر و آن را تقسیم و خیرات کن و برای فرزند متولد شده ام حضرت مهدی چندین گوسفند عقیقه کن. (2)
عثمان بن سعید پنج سال و فرزندش محمد حدود چهل سال نیابت امام زمان علیه السلام را به عهده داشتند.
در سال 260 هجری امام حسن عسکری علیه السلام به شهادت رسید.
ص:96
عثمان بن سعید تمام امور تجهیز ایشان اعم از تغسیل و تکفین و... را به عهده داشت.
توضیح اینکه: شیعیان اعتقاد دارند که امر تجهیز امام را کسی نمی تواند به عهده بگیرد. مگر امام. لا یلی امر الامام الا الامام. همانگونه که حضرت سجاد از زندان کوفه به کربلا آمد برای تجهیز پدرش امام حسین علیه السلام و حضرت رضا علیه السلام از مدینه آمد به بغداد برای تجهیز پدرش امام موسی بن جعفر علیه السلام . و حضرت جواد علیه السلام از مدینه آمد به طوس جهت تجهیز پدرش امام علی بن موسی الرضا علیه السلام .
در این جا هم حضرت مهدی که امام زمان است متصدی تجهیز پدرش امام حسن عسکری علیه السلام بود.
و تصدی عثمان بن سعید امر تجهیز را به جهت مشتبه شدن امر بر طاغوت زمان بود.
نامه های مردم به حضرت مهدی توسط عثمان بن سعید به دست حضرت می رسید و جواب های توسط ایشان به شیعیان می رسید.
وجوهات شرعیه ای که شعیان به ناحیه مقدسه ارسال می کردند ایشان تحویل می گرفت.
وقتی جناب عثمان بن سعید عمروی رحلت نمود توقیعی از طرف
ص:97
امام زمان خطاب به فزندش محمد بن عثمان صادر شده و او را به عنوان دومین نایب خاص خود منصوب کرد.
علاوه بر عرض تسلیت، عرض تبریک نیز در آن آمده بود. چون عثمان بن سعید چنین پسری خلف صالح دارد.
اجزل الله لک الثواب و احسن لک العزاء رزئت و رزئنا و اوحشک فراقه و اوحشنا فسره الله فی منقلبه. و کان من کمال سعادته ان رزقه الله ولدا مثلک.
خداوند به تو ثواب جزیل عنایت کند و عزا داری تو را نیکو گرداند. هم تو و هم ما مصیبت زده شده ایم.
پس خداوند او را در جایگاه خود مسرور گرداند.
از کمال و سعادت پدرت این است که خداوند پسری مانند تو به او روزی کرده است. (1)
احمد بن اسحاق قمی می گوید: به امام هادی علیه السلام عرض کردم: با چه کسی معاشرت نمایم و احکام دینم را از او یاد بگیرم و سخنش را بپذیرم؟ فرمود: عثمان بن سعید عمری مورد اعتماد من می باشد. اگر چیزی برایت نقل کرد صحیح می گوید. حرفش را بشنو و اطاعت کن زیرا من به وی اعتماد دارم. (2)
ص:98
الف. مامقانی و بو علی نوشته اند: عثمان بن سعید موثق و جلیل القدر بوده احتیاجی به توصیف ندارد. وکیل امام هادی و امام حسن عسکری علیه السلام و امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بوده است. (1)
ب. علامه بهبهانی: عثمان بن سعید ثقه و جلیل القدر بوده است. (2)
عثمان بن سعید از سن یازده سالگی در عصر امام هادی علیه السلام مشغول کسب علم فقه و حدیث و معارف اسلامی بود.
شیخ طوسی می نویسد: از قم و حوالی آن. اموالی نزد عثمان بن سعید حمل شد. وقتی حامل خواست مراجعت کند عثمان فرمود: امانت دیگری هم بتو سپرده شده چرا تحویل ندادی؟ عرض کرد: چیزی باقی نمانده است فرمود: برگرد و جستجو کن. آن مرد پس از چند روز تفحص، برگشته اظهار داشت: چیزی را نیافتم، عثمان گفت: دو قطعه پارچه سردانی را که فلانی فرزند فلانی به تو سپرده بود که به ما برسانی چه شد؟ عرض کرد به خدا سوگند! فرمایش شما درست است لیکن من فراموش کردم و الآن اصلاً نمی دانم کجاست، باز هم
ص:99
به منزلش برگشته هر چه تفتیش کرد آنرا نیافت. نزد عثمان بن سعید برگشته جریان را اطلاع داد. گفت: برو پیش فلانی پسر فلانی پنبه فروش، که دوعدل پنبه به انبارش بردی، آن عدلی را که رویش چنین و چنان نوشته است باز کن پارچه امانتی را در آن خواهی یافت، آن مرد به دستورش عمل کرد و پارچه را یافته خدمتش برد. (1)
شیخ صدوق ره در کتاب شریف کمال الدین می نویسد: مردی از اهل عراق، مقداری اموال به عنوان سهم امام علیه السلام نزد عثمان بن سعید برد عثمان اموال را رد کرد و فرمود: حق عموزادگانت را که چهار صد درهم است از آن بیرون کن. مرد عراقی تعجب نمود وقتی به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد هنوز قسمتی از زمین زراعتی عموزادگانش را که در دست وی بوده به صاحبانش رد نکرده است، وقتی با دقت حساب کرد دید سهم آنان چهارصد درهم می شود پس آن مبلغ را از اموال خود خارج نمود و بقیه را پیش عثمان بن سعید برد، این دفعه مورد قبول واقع شد. (2)
در اینجا شایان ذکر است که دو مطلب باید مطرح گردد. اول: زمان رحلت، دوم: محل دفن.
ص:100
با همه نقش حیاتی که جناب عثمان بن سعید عمری در تاریخ شیعه از جهت وکالت و نیابت امامان معصوم علیهم السلام دارد ولی تاریخ دقیقی از زمان رحلت آن بزرگوار گزارش نشده است. مورخان سه تاریخ را ارائه داده اند:
1. هاشم معروف الحسنی گوید: سفارت عثمان بن سعید تا سال 265 هجری ادامه داشت.
2. دیگری گفته: درگذشت ابوعمرو عثمان بن سعید عمری بعد از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام و قبل از سال 267 هجری بوده است
3. جواد علی می نویسد: 20 سال پس از غیبت امام دوازدهم عجل الله تعالی فرجه الشریف نخستین سفیر در سال 280 هجری درگذشت.
سالنامه به سوی ظهور، روز رحلت عثمان بن سعید عمری را اول ماه مبارک رمضان ثبت کرده است. (1)
در جانب غربی بغداد شارع المیدان در محلی بنام «درب الجبله» داخل مسجد سمت قبله مسجد دفن شده است.
شیخ مفید رحمة الله در سنگر های مختلف به دفاع از تشیع پرداخت، از
ص:101
جمله
1. سنگر فتوا؛
2. سنگر قضاوت؛
3. سنگر ترویج ولایت؛
4. سنگر مناظره با معاندان شیعه؛
5. سنگر تالیف و تصنیف کتب مفید متعدد.
دو توقیع ارزشمند، از امام زمان علیه السلام خطاب به شیخ مفید صادر شده است که در آن، حضرت از او با القاب زیبایی یاد کرده است از قبیل:
1. برادر استوار (اللاخ السدید)؛.
2. دوست هدایت یافته... (والولیّ الرشید)؛
3. یاور حق... (ایها الناصرللحق)؛
4. مبلغ و مروج اعتقادات حقه... (الداعی الی کلمة الصدق)؛
5. دوست مخلص... (ایها الولی المخلص)؛
6. مجاهد در راه ولایت اهل بیت... (المجاهد فینا الظالمین)؛
7. راه بلد جاده حقیقت... (ملهم الحق ودلیله)؛
8. مخلص به اهل بیت... (المخصوص فی الدین)؛
9. موقن به اهل بیت... (المخصوص فینا بالیقین)؛
10. مفتخر ومشرف به نامه امام زمان... (انه قد اذن لنا فی تشریفک بالمکاتبه)؛
11. قاصد امام زمان به سوی شیعیان... (وتکلیفک ما تودیه عنا الی موالینا)؛
ص:102
12. صاحب سر امام زمان... (و اعمل فی مادیته الی من تسکن الیه بما نرسمه)؛
13. مخاطب سلام امام زمان... (سلام علیک ایهاالولی المولی... سلام علیک ایها الناصر للحق)؛
14. مناجاتش مورد نظر امام زمان... (فانا کنا نظرنا مناجاتک)؛
15. مشمول دعای امام زمان:
الف. خداوند توفیق تو را برای یاری حق دوام بخشد... اَدامَ الله توفیقک لنصرة الحق.
ب. خداوند پاداش سخنانی که با راستی از جانب ما می گویی بیافزاید... واجزل مثوبتک علی نطقک عنا بالصدق...
ج. خداوند با یاریش در برابر دشمنانی که از دین خارجند توفیقت دهد به آن چه ما یادآوری می کنیم... ایدک الله بعونه علی اعدائه المارقین من دینه علی ما نذکره.
د. خداوند تو را به راه رشد ملهم نموده و با رحمت خود به تو توفیق عطا کند... والله یلهمک الرشد و یلطف لکم التوفیق برحمته...
ه. خداوند با آن سببی که از اولیای خود به تو عنایت کرده و از مکر و حلیه و شناخت فقط کرده تو را محفوظ بدارد... عصمک الله بالسبب الذی و هبه لک من اولیائه و حرمتک به من کید اعدائه؛
ز. خداوند از رحمت خود تو را به اعمالی که موجب نزدیکی و قرب به ماست موفق بدارد... والله موفقک لذلک برحمته؛
ح. خداوند با دیده خود که هرگز به خواب نرود تو را حفظ کند.
ص:103
باید در برابر این فتنه، فتنه ای که باطل را در دل گروهی کاشته است با یستی تا باطل اندیشان را بترسانی که بدین وسیله مومنان به خاطر سرکوبی آنان خوش حال شده و مجرمان در غم و اندوه فرو روند... (فلتکن حرسک الله بعینه التی لا تنام ان تقابل لذلک فتنة تسبّل قوم حرست باطلا لاسترهاب المبطلین و تبتهج لذمارها المومنون و یحزن لذلک المجرمون)؛
ط. خداوند تو را با یاری خود تایید فرماید همان گونه که پیشینیان از دوستان شایسته ما را با یاری خود تایید فرمود.... (1) (ایدک الله بنصره الذی اید به السلف من اولیاء الصالحین؛
علمای اعلام از جمله قاضی نورالله شوشتری - که خود از شهدای راه ولایت می باشد - در کتب خود آورده اند که بعد از دفن شیخ مفید مردم روی قبرش چند بیت زیر که منسوب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است دیدند.
لاصوّت الناعی بفقدک انه یومٌ (2)
علی آل الرسول عظیمٌ
ان کنت قد غیبت فی جدث الثری
فالعلم والتوحید فیک مقیمٌ
والقائم المهدی یفرح کلما
تُلیت علیک من الدروس علومٌ (3)
مبادا ناعی (4) فقدان تورا خبر دهد، زیرا روز مرگ تو بر آل پیامبر روزی
ص:104
بس بزرگ و سنگین است. اگر تو ای شیخ مفید در میان خاک پنهان شدی، پس هرآینه علم و توحید در تو اقامت گزیده است. هرگاه تو از انواع علوم تدریس می کردی یا سخن شاگردان را استماع می کردی مهدی قائم شادمان می گردید.
مبلغان گرامی باید بدانند اگر خالصانه از امام زمان علیه السلام تبلیغ کرداری و گفتاری کنند، حتماً مورد عنایت های ویژه حضرت بقیة الله علیه السلام خواهند بود.
سوم ماه مبارک رمضان نجات حضرت یونس
از شکم ماهی و یاد مهدی
حضرت یونس بن متی یکی از انبیای مرسل است به دستور خداوند مامور شد مردم منطقه نینوی را از بت پرستی به حق پرستی دعوت نماید.
از آنجایی که روح و جان آن قبلیه با بت پرستی خود گرفته بود حضرت یونس را تکذب نمودند این چه دروغی است که برای ما آورده ای. پدران و مادران ما این بتها را می پرستیدند ما هم به پیروی از آنها بت ها را می پرستند و به هیچ قیمتی از آنها روی گردان نمی شویم.
حضرت یونس علیه السلام هرچه آنها را از این خرافه پرستیها نهی نمود و فرمود: این بتهای بی جان، هیچ نفع و ضرری به شما نمی رسانند اگر
ص:105
از عذاب خدا نمی ترسید لااقل به فکر نجات خود باشید قموش گفتند: ای یونس! بی خود خودت را خسته نکن ما ایمان به خدای تو نمی آوریم حضرت یونس دل شکسته شد و از قوم خود خارج شد.
خارج شدن یونس از قومش همان، آثار پدیدار شدن عذاب همان. هوا تیره و تار شد قوم متوجه خطای خود شدند که کاری کردند که جهت خدا بر آنها غضبناک شده لذا پشیمان شدند عالمی آن قوم را راهنمایی کرد که هرچه زودتر توبه کنید تا عذاب برگردد همه آن قوم از پیرو جوان به صحرا آندند بین بچه ها و مادرها جدائی انداختند صحرا یکپارچه ضجه و ناله شد تا خدای متعال عذاب را برگرداند.
همانطور که در حدیث آمده: دعا، قضای مبرم و حتمی را برمی گرداند.
قال الباقر علیه السلام : الدعا یَرُدّ القضاءَ و قد اُبروم ابراماً. (1)
آری دعا و ضجه قوم یونس، عذاب نازل شده را برگرداند و به احدی آسیبی نرسید.
از آیات قرآن درباره حضرت یونس علیه السلام برمی آید که علت گرفتاری قوم او و نزول عذاب به آنها همان مقابله با امام زمان خود و حجت الهی بود که یونس را تکذیب کردند و علت برطرف شدن عذاب همان ضجه و ناله و توبه خالصانه و ایمان به خداوند و پذیرش آموزه های امام زمانشان حضرت یونس علیه السلام بود. و علت گرفتار شدن حضرت یونس علیه السلام به
ص:106
شکم ماهی در دل دریا همان ترک اولایی بود که نمود بدون اذن الهی از قبیله خود قهر نمود و خارج شد.
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنْ الظَّالِمِینَ... (1)، به یاد آر صاحب نهنگ به یونس بن متی را هنگامی که خشمناک از میان قوم خود بیرون رفت، پس گمان کرد که ما هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت و علت نجات او از شکم ماهی بعد از مدتی همان حالت انابه و رجوع به پروردگار بود که در قرآن آمده: فنادی فی الظلمات ان لا اله الّا انت سبحانک انی کنت من الظالمین.
فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّیْنَاهُ مِنْ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ. (2)
... پس در میان تاریکی ها نداد در داد که (ای خدا) جز تو معبودی نیست، تو منزّه و پاکی، حقا که من از ستمکاران بودم. پس ما خواسته او را برآوردیم و او را از اندوه نجات بخشیدیم، و ما این گونه مؤمنان را نجات می دهیم.
آری یونس علیه السلام از قوم و قبیله خود غضبناک بیرون رفت پس از پیمودن مسافت زیادی به دریا رسید کشتی آماده حرکت بود از مسافران تقاضا نمود که او را هم سوار کنند مسافرین کشتی به خاطر جلالت و بزرگی که در سیمای یونس هویدا بود او را سوار کردن وقتی کشتی به وسط دریا رسید گرفتار طوفان شدید و خطر غرق شدن شد طبق
ص:107
برنامه ای که داشتند به قید قرعه بیاد یک نفر را به دریا بیاندازند قرعه بنام یونس درآمد. بالاخره او را به دریا انداختند خداوند حکیم ماهی عظیمی را مأمور کرد که او را ببلعد ولی هضم نکند و در درون خود سالم نگه دارد یعنی امانت خداست. یونس مدتی (از سه روز تا چهل روز نوشته اند) در شکم ماهی بود در آن زندان تاریک شکم ماهی با هزار غم و غصه ندا داد «اَن لا اِله الّا انت سبحانک انّی کنتُ من الظالیمن»
خداوند دعای حضرت یونس علیه السلام را مستجاب نمود و به ماهی دستور داد او را کنار دریا پیاده نماید چون بدنش تحمل آفتاب سوزان را نداشت بوته کدویی را رویانید تا بنده اش که از سفر دریا برگشته در کنار آن آرامش بیابد و از میوه آن استفاده کند.
یونس علیه السلام پس از تجدید قوا به دستور خداوند بزرگ به قوم و قبیله اش که از شرک و بت پرستی دست شسته و به دامن پاک توحید برگشته اند بعنوان پیامبر الهی اعزام شد.
سوژه ارتباط با مهدویت
در آیات 87 و 88 سوره انبیاء آمد که حضرت یونس در اثر اظهار عجز و ندامت از اینکه چرا امت را رها کرده و اقرار به پاکی و منزه بودند پروردگار از هر عیب و نقصی از غم و غصه و تنهایی و تاریکی دریا و شکم ماهی نجات یافت.
و در آیات 143 و 144 سوره صافات آمده که: فَلَوْلَا أَنَّهُ کَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِینَ، لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَی یَوْمِ یُبْعَثُونَ.
ص:108
اگر نه این بود که او در شکم ماهی از تسبیح گویان بود، حتماً تا روزی که (مردم) برانگیخته می شوند در شکم آن ماهی می ماند.
نتیجه اینکه اگرمعقول نباشد که انسانی بیشتر از عمر معمولی و متعارف، زنده بماند پس باید قبول کنیم که خداوند از یک امر معالی خبر داده است که در قرآن آمده: حضرت یونس علیه السلام در شکم ماهی، تا قیامت زنده می ماند.
در دعای ندبه که امام صادق علیه السلام تعلیم فرموده است که شیعیان در عصر غیبت امام زمان بخوانند در پی جویی و تفحص و تحسس از یوسف زهرا، از حضرت خدیجه علیها السلام یاد می کنیم. علاوه بر آنکه امام زمان را بعنوان پسر پیامبر و امیرالمومنین و حضرت زهرا می خوانیم. او را به عنوان فرزند خدیجه می خوانیم. و می گوئیم:
اَینَ ابنُ النبیِ المصطفی، و ابن علیٍ المرتضی، و ابن خدیجة الغَراّءِ، و ابن فاطمةَ الکُبری. (1)
کجاست فرزند محمد مصطفی، و فرزند علی مرتضی و فرزند خدیجه بلند مقام، و فرزند فاطمه زهرا بزرگترین زنان عالم.
ص:109
عرب برای «ماه» چند واژه دارد: هلال، قمر و بدر تمام.
هلال، به ماه سه شب اول و آخر ماه قمری گویند.
قمر، در همان شب هایی است که بین سه شب اول و سه شب آخر ماه است.
بدر تمام، ماه شب چهاردهم است که کامل می شود.
در روایات، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به «قمر» و «بدر تمام» و «ستاره فروزان» تشبیه کرده اند.
در زیارتنامه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم:
السلام علی البدر التمام؛ (1)
سلام بر بدر تمام.
در روایت آمده است:
المهدی طاووس اهل الجنة وجهُهُ کالقمر الدّرّی علیه جلابیب النور؛ (2)
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف طاووس اهل بهشت است؛ چهره اش مانند ماه درخشنده است و بر بدن مبارکش، جامه هایی است از نور.
ص:110
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
المهدی رجلٌ من ولدی وجهُهُ کالکوکب الدّرّی؛ (1)
مهدی مردی از فرزندان من است و چهره اش مثل ستارة تابناک است.
اگر از چهره ماهت فتد یکسو نقاب آن گه
نمی ماند دگر از ماه و از خورشید آثاری
اگر درک حضورت نیست تقدیرم چه می گردد
نقاب از چهره از بهر خدا یک لحظه برداری
در دعای ندبه می خوانیم که امام صادق علیه السلام چگونه نسبت به فرزند خدیجه کبری علیها السلام حضرت بقیة الله عجل الله فرجه اظهار محبت می نماید تا جائیکه می فرماید باَبی اَنت و اَمیّ، و نَفْسی لَکَ الوِقاءُ و الحِمَی. (2)
پدر و مادرم فدای تو، جانم نگهدار و حامی ذات پاک تو باد
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دستور خدا قرار شد برای چهل شبانه روز از حضرت
ص:111
خدیجه علیها السلام کناره گیری کند تا زمینه سازی انعقاد نطفة کوثر قرآن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها انجام شود لذا برای آنکه حضرت خدیجه علیها السلام گمان نکند که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قهر کرده توسط جناب عمار یاسر پیام فرستاده: به خدیجه بگو: نیامدنم به منزل چهل شبانه روز به دستور خداست تا امر خدا جاری شود و بدان که خدای متعال هر روز به تو در مقابل فرشتگان مباهات می کند (1)
الف: ما قام و لا استقام دینی اِلّا بِشَیئَین: مال خدیجه و سَیفُ علی بن ابی طالب علیهما السلام (2)
دین من قوام پیدا نکرد و استقامت نکرد مگر به دو چیز: مال حضرت خدیجه علیها السلام
و شمشیر امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام
ب: خدیجة! و اَینَ مثلُ خدیجة؟ صَدّقَتْنی حینَ کذّبنی الناس، و آزَرَتْنی علی دین الله، و اَعانَتْنی عَلَیهِ بِما لِها (3)
خدیجه! کجا مانند خدیجه پیدا می شود. زمانی که مردم مرا تکذیب کردند او مرا تصدیق کرد و ایمان آورد. و مرا برای اقامه دین خدا یاری کرد. و در پایداری دین خدا با مال خویش مرا کمک کرد.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: اِنَّ الله اختارَ مِنَ النّساءِ اَرْبَعْ: مَریَمَ و آسِیَةَ و
ص:112
خَدیجَة (1) و فاطمه. خدای متعال از میان زنان نمونه و تاریخ-ساز چهار زن را برگزید: مریم، آسیه و خدیجه و فاطمه.
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اَفضَلُ نِساءِ اَهل الجَنَّة خَدیجَةُ بِنْتُ خویلدٍ، و فاطمةُ بنْتُ محمد، و آسِیَةُ بِنتُ مُزاحِمٍ و مَریَمُ بِنتُ عِمرانَ. (2)
برترین و پرفضیلت ترین زنان بهشت اینانند: خدیجه دختر خویلد. فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم، آسیه دختر مزاحم، مریم دختر عمران.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: اِسْتاقَتِ الجَنَّةُ الی اَرْبَع مِنَ النّساء: مَریَمُ بِنتُ عِمرانَ، و آسِیَة بنَتُ مُزاحِم زَوجَةث فِرعَونَ و هِی زَوْجَةُ النبی فی الجنّةِ، و خَدیَجةُ بنتُ خَوَیلِدٍ زَوجَةُ النبّی فی الدنیا و الآخِرةُ و فاطمة بِنتُ مُحَمَّدٍ (3)
بهشت مشتاق چهار زن
1. مریم دختر عمران 2. آسیه دختر مزاحم همسر فرعون که در بهشت همسر پیامبر مکرم اسلام است 3. خدیجه دختر خویلد همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در دنیا و آخرت 4. فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آله و سلم
ص:113
پیامبر عظیم الشان السلام فرمودند: کَمُلَ مِن الرّجال کثیرٌ و لَمْ یَکْمُلْ مِنَ النّساءِ اِلّا اَربَع: آسیَةُ بنتُ مُزاحم امرأةُ فرعون، و مریم بنت عِمرانَ، و خدیجة بنتُ خٌوَیلْد و فاطِمةُ بنت مُحَمَّدٍ. (1)
بسیاری از مردان در کمال به نقطة اوج می رسیدند ولی از میان زنان فقط چهار زن به قلّه کمال رسیدند: آسیه، مریم، خدیجه و فاطمه.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: جبرئیل امین نزد من آمد و فرمود:ای پیامبر خدا! این خدیجه است بنده خاص و پراخلاص بارگاه پروردگار.
فَاقْرَأ علیهَا السلام مِن رَبّها و مِنّی و بَشِّرها بِبَیْتٍ فی الجنةِ مِنْ قَصَبٍ لاصَخَبٌ و لا نَصَبٌ (2)
هنگامی که خدیجه نزدت آمد. سلام پروردگارت را به او برسان. سپس سلام مرا به او برسان. و به او بشارت بده به خانه ای باشکوه از یک قطعه از زبرجد (3)در بهشت که هیچ رنج و نارامی در آن وجود ندارد.
ص:114
وقتی حضرت خدیجه علیها السلام با محمّد ازدواج نمود مردان قریش او را سرزنش کردند که با وجود خواستگارانی از سران قریش و بزرگان عرب و امراء چگونه شد که با یتیم ابوطالب که هیچ سرمایه و امکاناتی ندارد ازدواج کند و مهریه اش را از مال خودش قرار دهد لذا زنان قریش را به مهمانی دعوت کرد پس از پذیرایی اینگونه فرمود:
معاشر النساء بَلَغنی اَنّ بعولتکنّ عابوا عَلّیَّ فیما فَعَلْتُه، مِنْ اَنّی تزوَّجْتُ محمداً صلی الله علیه وآله و اَنَا اَسئلکُم هَلْ فیکم مِثلُه؟ اَو فی بَطْنِ مکة شکله مِنْ جَماله و کماله و فَضلِه و اخلاقه الرضیةُ و اَنَا قد اَخَذْتُهُ لِاجَلِ ما قد رأیت منه (1)
ای زنان قریش! به من خبر داده اند که همسران شما از من عیبجویی کرده اند در اینکه باحضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ازدواج کردم و مهریه ام را از مال خویش پرداخته ام! و من از شما می پرسم آیا در میان مردانتان همانندی برای او سراغ دارید؟ آیا در شهر مکه کسی در جمال و کمال و فضایل اخلاقی و نفسانی به پای او می رسد.
و من به جهت آن کمالاتی که از وی مشاهده کردم انتخاب نمودم.
حضرت خدیجه علیها السلام توسط کسی پیغام داد به پیامبر که
ص:115
نزد او بیاید وقتی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم حاضر شد حضرت خدیجه علیها السلام خطاب به او فرمود: یَابنَ عَم انّی رَغبتُ فیکَ لقرابتکَ منّی و شرفِکَ فی قَومِکَ، و امانتکَ عندهم، و حُسنِ خُلقِکَ، و صدق حدیثکَ (1)
ای پسرعمو! من به خاطر خویشاوندی، شخصیت، امانت داری، خوش اخلاقی و راستگویی تو در میان قوم، مشتاق و شیفته تو شده ام.
حضرت خدیجه سلام الله علیها خطاب به عمویش ورقة بن نوفل گفت:ای عمو! کلید تمام خزانه های اموالم را نزد حبیبم محمّد صلی الله علیه و آله و سلم ببر و از جانب من به او بگو:
ان هذه جمیعها هدیةٌ له و هی مِلکُه یتصرّف فیها کیف یشاء، انّ مالی و عبیدی و جمیع ما اَملِکُ و ما هو تَحْتَ یَدی فَقَدْ و هبتُه لمحمّد صلی الله علیه و آله و سلم اجلالاَ و اعظاماً له. (2)
تمامی اموالم هدیه است به محضراو تمامی آن ملک اوست که هرگونه تصرفی که می خواهد در آن بکند، آنچه از مال و برده گان و املاک دارم و آنچه که در آن تصرف می کنم، تمامی آن هبه است به محمّد صلی الله علیه و آله و سلم تا احترام و تعظیمی باشد از من به ساحت با عظمت او.
ص:116
و خودش را به عنوان «کنیز محمّد» معرفی نمود و اَنَا جاریتکَ (1)
هنگامی که بیماری ام المومنین حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها شدت یافت از پیامبر خواست تا به وصایای او گوش فرا دهند عرضه داشتند:
«یا رسول الله اسمع وصایایَ»
وصیت اول (طلب حلالیت): اعفنی یا رسول الله فَاِنّی قاصِرةٌ فی حقک.ای پیامبر خدا، مرا عفو کنید به خاطر کوتاهیم در ادای حقوقتان!! (2)
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: حاشا و کلّا. ما رأیتُ منکِ تقصیراً. فَقَدْ بَلَغْتِ جَهدَکِ و تَعبْتِ فی داری غایةَ التَّعَبِ، و هرگز چنین چیزی نیست، من از شما کوتاهی ندیده ام، شما آخرین توان و تلاش را در ادای حقوق رسالت انجام داده اید و بیشترین سختی ها را در زندگی با من متحمل شده اید و تمام اموالتان را در راه خدا صرف نموده اید
وصیت دوم (سفارش به فاطمه): اوُصیکَ بهذه و اشارت الی فاطمة سلام الله علیها فانها یتیمةٌ من بَعدی فلا یؤذیها اَحَدٌ من نساء قریش، و لا یلطمن خَدَّها، و لا یَصِحْنَ و جهِها، و لا یرینها مکروهاً. (3)
ص:117
وصیت می کنم شما را به دخترم فاطمه زهرا سلام الله علیها (که کنار مادرشان نشسته بود) ایشان پس از من یتیم و غریب و تنها می شود، پس کسی از زنان قریش او را اذیت نکند او را سیلی نزنند، و بر او فریاد نکشند و با او به سختی و درشتی رفتار نکنند.
وصیت سوم (طلب عبا): اما الوصیة الثالثه. فانی اقولها لِابنَتی فاطمة و هی تقول لکَ، فَاِنّی مُستَحیَةٌ منک یا رسول الله.
وصیت سوم را به دخترم فاطمه سلام الله علیها می گویم و ایشان به شما بازگو می کند زیرا ای رسول خدا! از شما خجالت می-کشم.
فقام النبی صلی الله علیه و آله و سلم و خَرَجَ من الحجرة، سپس خدیجه به حضرت زهرا علیها السلام فرمود: یا حبَیبَتی و قُرَّةَ عینی، قولی لابیک اِنّ اُمّی تَقول: انَاَ خائفَةٌ من القَبر. اُریدُ منکَ ردائک الذی تلبسه حین نزولِ الوحیِ، تکفّننی فیه.
ای حبییة من، و ای نور چشمانم، به پدرت بگو، مادرم می گوید: من از قبر در هراسم و از شما می خواهم آن ردایی که هنگام نزول وحی می پوشید، کفن من قرار دهید.
فخرجت فاطمة علیها السلام و قالت لاَبیها ما قالت اُمُّها خدیجة علیها السلام .
پس حضرت فاطمه وصیت مادرشان را به پیامبر بازگو کردند.
فقام النبی صلی الله علیه و آله و سلم و سَلَّمَ الرداء الی فاطمة سلام الله علیها و جاءت به اِلی اُمِّها فَسَّرتْ به سروراً عظیماً.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم برخواستند و ردائی که هنگام نزول وحی به شانة مبارک می افکندند را به صدیقه طاهره علیها السلام دادند و ایشان آن
ص:118
را برای مادرشان حضرت خدیجه آوردند حضرت خدیجه به شدت خوشحال شد.
وقتی روح مطهر خدیجه به ملکوت اعلی پیوست پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم او را غسل و حنوط کردند و خواستند که در همان رداء مخصوص کفن کنند که جبرئیل نازل شد و گفت: یا رسول الله! ان الله یُقرِئک السلام و یخصّک با التَّحیة و الاکرام و یقول لک یا محمد! ان کفن خدیجة من عندنا، فانها بذلت ما لَها فی سَبیلنا.ای رسول خدا! خدای متعال سلامت می رساند و تو را با بهترین و گرامی ترین درودها و احترام ها مخصوص می گرداند و به تو می گوید:ای حبیب ما! کفن خدیجه با ماست چون او همه دارائی اش را در راه ما بخشید.
فجاء جبرئیل بکفن و قال: یا رسول الله! هذا کفن خدیجة و هُو مِن اَکفانِ الجَنَّة اَهدیَ الله الیها.
پس حضرت جبرئیل کفنی آورد و گفت:ای رسول خدا، این کفن از بهشت است و خداوند آن را به حضرت خدیجه علیها السلام هدیه نموده است.
فکفَّنها رسول الله بردائه الشریف اَوَّلاً و بما جآءَ به جبرئیل علیه السلام ثانیاً، فکان لها کفنان، کفنٌ من الله و کفنٌ من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم . (1)
سپس رسول خدا حضرت خدیجه را ابتدا با رداء خودشان کفن
ص:119
کردند و سپس با کفنی که جبرئیل آورده بود پس حضرت خدیجه در دو کفن دفن شد یکی از الله یکی از رسول الله.
شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: منظور از حجاب بین بهشتیان و دوزخیان چیست و طبق آیه 46 سوره اعراف «و بَیَنَها حجابٌ و عَلَی الاعَراف رجالٌ یَعرِفٌونَ کُلاً بِسیماهُمْ...)
حضرت فرمود: «آن حجاب، سوری و دژی بلند است بین بهشت و دوزخ.»
پس فرمود: قائمٌ علیه محمّدٌ و علیٌّ و الحسنُ والحُسَین فاطمةَ و خدیجةَ علیه السلام .
فَیُنا دونَ: اَینَ مَحبَّونا؟ اَینَ شیعتُنا، فَیَقبِلُونّ اِلیهم. فیَعرِفُونَهم بِاَسمائهم و اَسماءِ آبائِهمِ.
بر فراز آن سور (اعراف) حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، حسن و حسین علیها السلام، فاطمه و خدیجه علیهما السلام قرار دارند. فریاد می زنند: دوستان ما کجایند؟ شیعیان ما کجایند؟ دوستان و شیعیان به سوی آنها روانه می گردند. آنها دوستان و شیعیان را با نامهای خودشان و نامهای پدرانشان می شناسند. آنگاه دست شیعیان و دوستان را می گیرند و آنها را از گذرگاه و گردنة اعراف و پل صراط عبور می دهند و روانة بهشت می کنند (1)
ص:120
آیات متعدد و حدود پانصد روایت دلالت بر رجعت دارند یعنی در عصر ظهور حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و بعضی از یاران آن حضرت و اولیاء الهی به دنیا مراجعه می کنند و مدتی در دنیا زندگی می کنند و از دشمنان انتقام می گیرند. امام صادق علیه السلام خطاب به مفّضل بن عمر فرمود: سپس امام حسین علیه السلام در حالیکه به خونش رنگین است همراه یاران شهیدش در کربلا ظاهر می شوند هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم او را با این وضع می بیند گریه می کند اهل آسمان ها و زمین در گریه او می گریند.
در جانب راست امام حسین علیه السلام حضرت حمزه، و در طرف چپ او حضرت جعفر طیار حرکت می کنند. در این هنگام حضرت خدیجه علیها السلام می آید در حالی که حضرت محسن فرزند شهید حضرت فاطمه، را در آغوش گرفته همراه فاطمه بنت اسد (مادر حضرت علی علیه السلام ) می آیند و بلند بلند گریه می-کنند. حضرت زهرا علیها السلام مادر محسن علیه السلام پشت سر آنها می آید و فریاد می زند: هذا یَومکم الذی کُنتم تُوعَدوُنَ، این همان روزی است که به شما وعده داده می شد. (1)
آنگاه امام صادق علیه السلام گریه کرد به طوری که محاسنش از اشک چشمش خیس شد، مفضّل نیز گریه طولانی نمود. (2)
آری رحلت شهادت گونه حضرت خدیجه علیها السلام در سال دهم بعثت
ص:121
دهم ماه مبارک رمضان در مکه معظم واقع شد و در قبرستان ابوطالب در دامنه کوه حَجون مدفون گشت.
ای خو گرفته با نَفَست عطر احمدی
ای پیشتر ز بعثت احمد محمّدی
ای بارها سلام ترا بر رسول خود
ابلاغ کرده ذات خداوند سرمدی
چون شمع در فروغ نبوت گداختی
پیش از نزول وحی نبی را شناختی
ای بر تو لحظه لحظه سلام پیمبران
خاک دَرِ تو سجده گه خیل سروران
پیش از پیمبریِّ پیمبر به روی او
چشم تو دید آنچه ندیدند دیگران
در قلب تو کتاب کمالش نوشته شد
سر خط مادریت به آلش نوشته شد
بی دامن تو ختم رسل کوثری نداشت
نخل بلند آروزی او بری نداشت
حتی علی که جان عزیز پیغمبر است
در ملک بی حدود خدا همسری نداشت
ای همدم رسول خدا در نزول وحی
ای دامن تو مرکز نور بتول وحی
تو وصل بر رسول و زهستی جدا شدی
تو آفتاب بیت سراج الهدی شدی
نیزار وحی مثل علی شیرمرد داشت
ای شیرزن تو تالی شیر خدا شدی
دارایی تو هدیه به پروردگار شد
در جنگ اقتصاد نبی ذوالفقار شد
تو دیگر و زنان جهان جمله دیگرند
سادات عالمت پسرانند و دخترند
دارایی تو، تیغ علی، خلق مصطفی
در پیشبرد فتح نبوّت برابرند
دامان پاک تو ثمرش یازده ولیست
ص:122
این رتبه ات بس است که داماد تو علیست
در دور بت پرستی و تاریکی حجاز
بودت رخ نیاز به درگاه بی نیاز
پیش از نزول وحی الهی تو و علی
خواندید با رسول خدا در حرم نماز
چون تو که با رسول خدا همسری کند
دُرّ یتیم آمنه را مادری کند
ای تکیه گاه خواجه ی لولاک شانه ات
ای لحظه لحظه ذکر محمّد ترانه ات
به یازده ستاره ی توحید، آسمان
روی منیر فاطمه خورشید خانه ات
در بیت آفتاب مه تام کیست، تو
اول زن مجاهد اسلام کیست، تو
پیغمبر خدا به تو عرض اراداتش
زهراست هم کلام تو پیش از ولادتش
گویی که با تو گرم سخن بود فاطمه
حتی به لحظه های غروب شهادتش
با آنکه سالها ز جهان چشم بسته ای
انگار دور بستر زهرا نشسته ای
ای اُمّ پاک نبی ام مومنین
ای مادر بزرگ امامان راستین
روزی که یار هر دو جهان یاوری نداشت
روزی که آن معین بشر بود بی معین
مردانه ایستادی و کردی حمایتش
تا جاودانه ماند چراغ هدایتش
ای قامتت به قائم توحید قائمه
دشمن شدند با تو دغل دوستان همه
از هست خویش دست کشیده و ذات حق
بخشید گوهری به تو مانند فاطمه
الحق تویی تو که کغو پیمبری
شایسته ای که بهر نبی کوثر آوری
آزرد ای فرشته فرشته حق اهرمن ترا
زخم زبان زدند به هر انجمن ترا
ص:123
از بس که ریخت عطر قداست پیکرت
پیراهن رسول خدا شد کفن ترا پیکرت
از بس بلند بود مقام و جلال تو
گردید سال حزن نبی ارتحال تو
روح مقدّست چو در بهشت به پرواز می شود
درهای غم به قلب نبی باز می شود
در فصل خردسالی و آغاز زندگی
بی مادری فاطمه آغاز می شود
اشک نبی برای تو ای جان پاک ریخت
بادست خویش بر تن پاک تو خاک ریخت
با رفتن تو یار محمد ز دست رفت
خورشید روزگار محمد ز دست رفت
شد حمله ور به گلشن دین لشکر خزان
تو رفتی و بهار محمد ز دست رفت
زیبد که با هزار زبان در ثنای تو
«میثم» دُر قصیده بریزد به پای تو (1)
رفتی و داغت مانده بر دلم خدیجه
تاریک از این غم گشته محفلم خدیجه
دردم ندارد مرهمی
احمد ندارد همدمی
ای همسر من
ای یاور من
ای اولین مومن به آیینم خدیجه
کردی فدا جان در ره دینم خدیجه
ای غمگسار مسلمین
با رفتنت گشتم حزین
ای همسر من
ای یاور من
خون چشم زهرا دخترت در این عزا شد
در کودکی با درد غربت آشنا شد
با قلب پرخون دخترت
در بر کشیده پیکرت
ای همسر من
ای یاور من
ص:124
ترسم که از داغ تو زهرا جان سپارد
او طاقت هجران رویت را ندارد
تادیدگانت بسته شد
از غصه دل شکسته شد
ای همسر من
ای یاور من
حیدر شده نوحه سرای ماتم تو
زانوی غم در برکشیده از غم تو
محزون ز هجرانت علی
گردیده گریانت علی
این همسر من
ای یاور من (1)
غربت بی مادری
حرم گرید برای رحمه للعالمین امشب
فضای مکه دارد ماتم بانوی دین امشب
حریم وحی حق
شده ماتم سرا
رسول هاشمی
شده صاحب عزا
نشسته فاطمه در غربت بی مادری امشب
گرفته گرد غم آیینه پیغمبری امشب
حریم وحی حق
شده ماتم سرا
رسول هاشمی
شده صاحب عزا
خدیجه رفت و شد صدیقه اطهر یتیم امشب
نبی سر در گریبان آل پیغمبر یتیم امشب
حریم وحی حق
شده ماتم سرا
رسول هاشمی
شده صاحب عزا
کنار تربتش چشم رسالت گریه کرد امشب
ز داغ رحلت بانوی عصمت گریه کرد امشب
حریم وحی حق
شده ماتم سرا
ص:125
رسول هاشمی
شده صاحب عزا
به عام الحزن محنت تازه شد داغ نبی امشب
خزانی شد گل نیلوفر باغ نبی امشب
حریم وحی تو امشبشده ماتم سرا
رسول هاشمی
شده صاحب عزا (1)
امشب زمین و آسمان را غم گرفته
زهرا برای مادرش ماتم گرفته
ای آسمان خون گریه کن در ماتم او
زیرا که امشب گریه کرده همدم او
امشب شب هجران دو دلداده باشد
شام وداع هسمری آزاده باشد
گرد یتیمی بر رخ زهرا نشیند
از بعد مادر رنگ شادی را نبیند
آئینه مهر و وفا و عشق بشکست
امشب علی گویا که مادر داده از دست
امشب خدیجه می رود از خانه وحی
تاریک شد در ماتمش کاشانه وحی
چشم از خدیجه برنمی دارد پیمبر
خون جگر از دیده می بارد پیمبر
یارب خدیجه عاشق و همراز من بود
در راه قرآن چون علی جانباز من بود
ای در غریبی آشنایم ای خدیجه
ای جان نثار باوفایم ای خدیجه
در موج طوفان ها فداکاری نمودی
با مال و جان خود مرا یاری نمودی
در راه من زخم زبان ها را شنیدی
هر دردو محنت را به جان خود خریدی
ای هرنگاهت در خزان غم بهاران
در حفظ جانم پیکرت شد سنگباران
ص:126
لرزانده اشک دخترت عرش خدا را
سوزانده تنهایی او دل های ما را
13 ماه رمضان نزول کتاب انجیل و یاد مهدی
«انجیل» نام کتاب حضرت عیسی بن مریم علیه السلام می باشد.
نام این کتاب دوازده بار در قرآن مجید ذکر شده است قرآن، انجیل را کتاب خدا می داند ولی آن انجیلی را کتاب آسمانی می خواند که مشتمل بر احکام و تکالیف بشر باشد، زندگی او را تنظیم کند و سر و سامان بخشد، چنان که شأن ادیان الهی است گویند: انجیل های کنونی نزد مسیحیان چهار است: انجیل مَرقُس که از همة اناجیل، قدیم تر است و به احتمال قوی در شهر انطاکیه در حدود سال های 65 _ 70 میلادی به تحریر درآمده است. انجیلِ متی و لوقا پس از مَرقُس و انجیل یوحَنّا. شصت سال پس از مسیح یعنی سال 93 میلادی نوشته شده است، لازم به ذکر است که مسیحیان در کنار چهار انجیل، به مجموعه ای دیگر مکتوبات و رسالات اعتقاد دارند که
ص:127
به آن مجموعة آن ها «عهد جدید» اطلاق می نمایند. به هر تقدیر آن چه که برای هدایت آدمیان توسط حضرت عیسی علیه السلام آورده شده، از دسترس ما خارج است و آن چه که به نام اناجیل در کتاب مقدس دیده می شود، محصول تلاشِ مسیحیان و رسولان دوره ی اول مسیحیت می باشد. (1)
حضرت عیسی علیه السلام مبعوث شد تا مردم را بشارت دهد کلمة «انجیل» از لغت یونانی گرفته شده و به معنای «خبر خوش» و بشارت به رهایی آمده است. این بشارت همان قیام سکوت خداوند و یا به تعبیر دیگری می توان از آن به حکومت توحیدی در سطح کرة زمین یاد نمود.
در کتاب مقدس می خوانیم: «بر من واجب است تا تمام شهرها را به ملکوت خدا بشارت دهم و برای این امر فرستاده شده ام». (2)
در انجیل متی آمده است: «حضرت عیسی در جمیع شهرها و دهات سیر می کرد و در مجامع آنها مردم را تعلیم و به ملکوت بشارت می داد. (3)
در کلمات حضرت مسیح کلمة «فرزند انسان» را یا به چشم می خورد، در انجیل متی آمده است: «به حق می گویم که از میان
ص:128
حاضرین در این مکان کسانی هستند که مرگ را نمی چشند تا اینکه «فرزند انسان» را مشاهده نموده که در ملکوتش می آید. (1)
و نیز می خوانیم: «به همین جهت آماده باشید، در ساعتی که انتظار آن را نمی کشید «فرزند انسان» خواهد آمد. (2)
مسیحیان درصدد آن هستند که بر حضرت مسیح منطبق سازند، ولی از قرائن و شواهد موجود استفاده می شود که مقصود از «فرزند انسان» شخصی غیر از مسیح است که همان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.
الف: در انجیل یوحنا از حضرت مسیح می خوانیم: «من طالب مسجد و عظمت خود نیستم در آنجا کسی است که آن را می طلبد و حکم می کند. (3)
ب: از عباراتی که در انجیل متی آمده به خوبی استفاده می شود که «فرزند انسان» در آن عبادات غیر از حضرت مسیح است که در آخر الزمان به جهت پیاده کردن ملکوت خداوند ظهور کرده و عیسی بن مریم او را متابعت و مشایعت خواهد نمود.
از برخی عبادات اناجیل به دست می آید که وقت ملکوت آسمان ها
ص:129
که همان حکومت عدل جهانی توحیدی در روی زمین است، «آخر الزمان» معین شده است.
حضرت عیسی علیه السلام در مورد مقدمات برپایی ملکوت خداوند می فرماید: «و زود است که خبر از جنگ ها و شایعات بشنوید، مبادا که فزع کنید، زیرا حدوث آن ها حتمی است، ولی نهایت عالم نخواهد بود. (1)
و نیز می فرماید: «... آنکه تا نهایت باقی می ماند اوست کسی که خلاصی می یابد» (2)
در این مطلب موافق روایاتی است که از رسول اکرم صلی الله علیه و آله رسیده اشاره دارد به اینکه «المهدی یخرج فی آخر الزمان» (3) «مهدی در آخر الزمان خروج خواهد کرد».
در انجیل متی آمده است: «... و در آن هنگام که عیسی در باغ زیتون نشسته بود شاگردانش به نزد او آمده و با او خلوت کردند و از او سؤال نمودند: به ما بگو: در چه زمانی این امور تحقق خواهد یافت و علامت و نشانة آمدن تو و پایان عالم چیست؟ (4)
و نیز می خوانیم: «و زود است که خبر از جنگ هایی می شنوید...
ص:130
مبادا که فزع کنید زیرا وقوع آنها حتمی است» (1)
و نیز آمده است: «و هنگامی که فرزند انسان در مجد و عظمتش می آید و در حالی که ملائکه او را همراهی می کنند بر روی مرش عظمتش می نشیند و جمیع امّت ها نزد او محشور خواهند شد». (2)
در انجیل لوقا آمده است: «فریسیّون از او سؤال نمودند: چه زمانی ملکوت خداوند می آید؟ او در جواب فرمود: ملکوت خداوند غیر مترقبّه می آید». (3)
و نیز می خوانیم: «و هنگامی که خبر از جنگ ها و فتنه ها شنیدید نزع نکنید زیرا این امور باید در ابتدا تحقق یابد ولی این پایان عالم نیست. آن گاه به آنان فرمود: زود باشد که اُمتی بر اُمتی و مملکتی بر مملکتی قیام کند و زلزله های شدید و گرسنگی ها و قحطی ها در مکان های زیادی به وقع پیوندد و زود است که امور خوفناک و نشانه های بزرگی حادث گردد». (4)
در اناجیل مسیحیان اوصافی برای یاران منجی بشریت ذکر شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. اطاعت: در انجیل مرقس آمده است: «به حق به شما می گویم:
ص:131
هرکس که همانند طفل، ملکوت خدا را نپذیرد در آن داخل نخواهد شد». (1)
مثال به طفل اشاره به اطاعت مطلق است.
2. عمل به احکام: در انجیل متی آمده است: «این گونه نیست که هرکس یا ربّ یا ربّ بگوید داخل در ملکوت آسمان ها شود، بلکه هرکس به خواست پروردگار عمل کند در آسمان هاست» (2)
3. استضعاف: در انجیل لوقا آمده است: «خوشا به حال شما ای فقرا، زیرا برای شماست ملکوت خداوند. خوشا به حال شما ای گرسنگان در امروز، زیرا در آینده سیر خواهید شد. خوشا به حال شما ای گریه کنندگان، زیرا در آینده خندان خواهید شد.
این در حالی است که در جای خود «ملکوت آسمان» به عصر ظهور تطبیق شده است». (3)
وسعت حکومت حضرت مهدی در اناجیل از عهد جدید استفاده می شود که حکومت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که از آن به ملکوت آسمان ها یا ملکوت خداوند برای فرزندانشان تعبیر شده تمام روی زمین را فرا خواهد گرفت.
در انجیل لوقا آمده است: «در آینده مردی از شرق و غرب و شمال و جنوب زمین آمده و بر سر سخره، در ملکوت خداوند خواهند
ص:132
نشست». (1)
و در انجیل مَرقُس می خوانیم: «و واجب است که قبل از آن به جمیع عالم بشارت داده شود». (2)
در احادیث اسلامی نزی به این موضوع اشاره شده است: امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«القائم منّا... یبلغ سلطانُه المشرف و المغرب»، (3) قائم از ما... حکومت او مشرق و مغرب عالم را فرا خواهد گرفت.»
ابو داوود به سندش از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده که فرمود: «و یَهلک الله فی زمانه المل کلَّها اِلَّا الاِسلام»؛ (4) خداوند در زمان او (مهدی) اهل هه ملت ها به جز اسلام را هلاک خواهد نمود.»
بازگشت حضرت عیسی به زمین در اناجیل مطابق نصّ آیات قرآن و اناجیل، حضرت عیسی علیه السلام به آسمان ها رفت و در پایان تاریخ به زمین باز می گردد.
در انجیل یوحنّا می خوانیم: «از من شنیدید که به شما گفتم: من می روم و دوباره به سوی شما باز می گردم». (5)
در قرآن نیز به نزول حضرت عیسی علیه السلام اشاره شده است:
1. خداوند متعال می فرماید: « وَیُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکَهْلًا وَمِنْ
ص:133
الصَّالِحِینَ» (1) و او (عیسی) در گهواره و به هنگام پیری با مردم سخن می گوید.»
می دانیم که حضرت عیسی علیه السلام سی سالگی به آسمان ها رفت، پس مقصود به پیری همان زمان نزول او از آسمان در آخرالزمان است.
2. و نیز خداوند می فرماید: « وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَیَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیدًا» (2) «و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر اینکه پیش از مرگش به او (مسیح) ایمان می آورد و روز قیامت بر آنها گواه خواهد بود.»
ضمیر «به» و «موته» به حضرت عیسی علیه السلام باز می گردد. از این آیه به خوبی استفاده می شود که حضرت عیسی در آخر الزمان از آسمان نزول کرده و مردم به او ایمان خواهند آورد. (3)
3. و نیز می فرماید: « وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا» (4) «و همانا عیسی نشانه روشنی برای قیامت است پس در آن شک نداشته باشید.» (5)
و نیز روایات شیعه و سنّی به نزول حضرت عیسی اشاره کرده است.
بخاری به سند خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است که فرمود:
ص:134
«کیفَ انتم اذا نزل ابن مریم فیکم و امامکم منکم»؛ (1) «شما را چه می شود هنگامی که فرزند مریم در میان شما فرود آمده در حالی که امام شما از بین شماست.»
شیخ صدوق رحمة الله به سندش از محصد من مسلم ثقفی نقل کرده که از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمود: «القائم منا منصور بالرعب... و ینزل روح الله عیسی بن مریم، فیصلّی، خلفَه»، (2) «قائم از ماست که با رعب و وحشت (که در قلوب مردم می افتد) یاری خواهد شد... و روح الله عیسی بن مریم فرود آمده و پشت سر او به نماز خواهد ایستاد.»
محل فرود آمدن حضرت عیسی
از روایات اسلامی استفاده می شود که مکان نزول حضرت عیسی علیه السلام در آخر الزمان سرزمین «دمشق» است.
طبرانی به سند خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده که فرمود: ینزل عیسی بن مریم علیه السلام عند المنارة البیضاء شرقی دمشق»؛ (3) «عیسی بن مریم کنار منارة سفید قسمت شرق در سرزمین دمشق فرود خواهد آمد.»
ابن کثیر می گوید: «مسیح دجال خروج می کند، آن گاه مسیح از آسمان بر زمین فرود می آید و محل فرود او کنار مناره سفید شرقی
ص:135
در دمشق هنگام نماز صبح است». (1)
علت زنده ماندن حضرت عیسی تا کنون
حکمت بقا و زنده ماندن حضرت مسیح علیه السلام خصوصیاتی یافت می شود که در سایر انبیاء نبوده است، از قبیل ولادت بدون پدر، زنده کرده مردگان، به آسمان ها رفتن و دیگر خصوصیات.
2. زنده بودن و بقای او برهان و دلیل و شاهدی بر غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهد بود، زیرا بقای مسیح با عمری بیش از دو هزار سال، دلیلی بر امکان وجود و حیات حضرت مهدی علیه السلام در کمتر از این مقدار سال است، همان حکمتی که در روایات برای طول عمر حضرت خضر بیان شده است.
شیخ صدوق رحمة الله در «کمال الدین» به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل می کند که فرمود: «... بلی، ان الله تبارک و تعالی لمّا کان فی سابق علمه ان یقدّر من عمر القائم علیه السلام فی ایام غیبته ما یقدّر، و علم ما یکون من انکار عباده بمقدار ذلک الغمر فی الطول، طوّل عمر العبد الصالح فی غیر سبب یوجب ذلک الّا لعلة الاستدلال به علی عمر القائم علیه السلام و ثیقطع بذلک حجة المعاندین لئلا یکون للناس علی الله حجة»؛ (2) «... آری، از آنجا که در علم سابق خداوند مقدّر شده بود که عمر قائم را در ایام غیبتش طولانی می گرداند و می دانست که این مقدار طول عمر را بندگانش انکار می کنند، لذا عمر بنده صالحش را تنها به
ص:136
جهت استدلال و شاهد آوردن عمر قائم علیه السلام طولانی کرد، و تا اینکه حجت و دلیل معاندین قطع گردد و برای مردم حجت و استدلالی بر خدا نباشد.»
حکمت مشارکت حضرت مسیح در تشکیل حکومت جهانی
شرکت حضرت مسیح علیه السلام در تشکیل حکومت عدل توحیدی جهانی و مساعدت حضرت مهدی علیه السلام در این امر مهم جهاتی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1. از آنجا که مسیحیان جماعت زیادی را از مردم عالم تشکیل می دهند، لذا با نزول او از آسمان و مشاهده معجزه از او، ایمان آورده و در حقیقت به جهت پیروی و اقتدای او به حضرت مهدی علیه السلام مسیحیان نیز تسلیم حضرت مهدی می شوند.
2. در نتیجه جهت اول، فتح و پیروزی حضرت بر عالم سریع تر و آسان تر خواهد شد. و لذا به جهت ایمان مسیحیان به امام مهدی علیه السلام بدون جنگ و خونریزی بخش عظیمی از عالم تحت اختیار حضرت قرار خواهد گرفت.
در انجیل و ملحقات آن از عهد جدید، پنجاه مورد از مصلح و نجات دهنده ای سخن می گوید که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد، آن موعود جهانی پس از تشکیل حکومت، با اقتدار عدلت و سعادت عمومی را برای جهانیان به ارمغان می آورد. تا جایی که موجودات دیگر نیز از برکت عدالت گستری او بهره مند می گردند و درندگان
ص:137
وحشی نیز خوی وحشیانة خود را از دست می دهند و با دیگر حیوانات سازشی عادلانه می یابند. (1)
فرازی از انجیل متی: «آن گاه بر کرسی جلال خود خواهد نشست، ... به اصحاب سمت راست خواهد گفت: «بیایید و ملکوتی را که از ابتدای عالم برای شما آماده شده است به میراث گیرید». (2)
در چهاردهم ماه مبارک رمضان - که از ایام البیض و نورافشانی است- چند مطلب و واقعه قابل یادآوری است:
1. شهادت مختار ثقفی و همسر با ایمان او به دستور مصعب بن زبیر در سال 67 ق.
2. انتقام گیرنده اصلی و کلی امام حسین علیه السلام که «ثارالله» است، حضرت «بقیة الله» می باشد. در دعای ندبه می خوانیم:
این الطالب بدم المقتول بکربلا.
در تفسیر آیه:
«و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه سلطاناً فلا یسرف فی القتل انّه کان منصوراً». (3)
هرکس مظلوم کشته شود، پس برای ولی او سلطنت (حق قصاص قرار دادیم)، نباید در قتل زیاده روی کند.
ص:138
از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:
ان الآیة نُزلت فی الحسین علیه السلام لو قُتل ولیّه اَهلَ الارض به ما کان سرفا و ولیه القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف . (1)
این آیه، در شأن امام حسین علیه السلام نازل شده است. او کسی است که مظلوم کشته شده. ولی او قائم علیه السلام است که حق قصاص به او داده شده است. اگر همه اهل زمین را به سبب این جرم بزرگ بکشد، اسراف نکرده است.
3. حال که انتقام اصلی به دست ید اللهی حجت ابن الحسن علیه السلام با پرچم «یا لثارات الحسین (ای خون خواهان حسین)» می باشد، از خدا بخواهیم که ما را هم در رکاب آن حضرت قرار دهد.
در زیارت عاشورا این خواسته را به درگاه خدای متعال عرضه می نمائیم.
فاسئلُ الله الّذی اکرم مقامک و اکرمنی بک ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصورمن اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم . (2)
پس از خدایی که مقام تو را بلند و گرامی داشت و مرا هم بواسطه دوستی تو عزت بخشید از او درخواست می کنم که روزی من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله خون خواه تو باشم. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: قسم به خدا که البته من و این دو فرزندم حسن و حسین کشته می شویم و البته خداوند مردی از فرزندانم را در آخرالزمان بر می انگیزد که خون های ما را مطالبه می کند، البته او
ص:139
از نظر مردم غایب می شود تا اهل ضلالت از آنان جدا شوند به طوری که جاهلان بگویند: خدای را در آل محمد نیازی نیست. (1)
طبرسی در کتاب احتجاج از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر نقل کرده است که فرمود:
اگاه باشید! خاتم امامان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد، آگاه باشید، اوست چیره شونده بر همه دین، اوست انتقام گیرنده از ظالمین، اوست فاتح و منهدم کننده دژها، اوست که تمام قبائل اهل شرک را نابود می سازد، اوست که خونبهای تمام اولیای حق را می گیرد، اوست که از دریای ژرف می نوشاند، اوست که هرکسی را بر اساس فضل و شایستگی سمت می دهد، او برگزیده و منتخب خداوند است، او وارث همه علوم و محیط بر همه آن هاست، او ست که از پروردگار خود خبری میدهد و حقائق ایمان به او را مطلع می سازد، اوست که صاحب رشاد و سداد در رای و عمل می باشد، امور دین به او تفویض و واگذار شده و پیغمبران و امامان پیشین به او مژده داده اند، او حجت باقی است و بعد از او حجتی نیست و حقی نیست مگر با او، و نوری نیست جز نور او، کسی بر او غالب و منصور نمی شود. او ولی خداوند در زمین و حاکم الهی بر خلایق و امین پروردگار در ظواهر و اسرار است... (2)
ص:140
در نیمه ماه مبارک رمضان که ولادت با سعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی علیه السلام است، یاد اور چند مطلب می شویم:
امام حسن علیه السلام شبیه ترین مردم به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از جهت صورت و سیرت بوده است. (1)
همانطور حضرت مهدی علیه السلام این گونه است که جدش پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
مهدی علیه السلام در شکل و شمایل و اخلاق و رفتار شبیه ترین مردم به من است. (2)
این هلال از طرف باغ جنان می آید هوش باشید که ماه رمضان می آید
در شب اول این ماه پی ماه، مرو ماه این ماه شب نیمه آن می آید
ولادت امام حسن علیه السلام ولادت «کرامت» و صلح و صفاست؛ همان گونه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف صلح و صفا را بر سراسر گیتی حاکم می کند و
ص:141
آن قدر کرامت دارد که مال را به وفور و بی محابا می بخشند.
حضرت مهدی علیه السلام سیّد حسنی و حسینی می باشند؛ چون از حیث پدر، به امام حسین علیه السلام می رسد و از جهت مادر هم به فاطمه بنت الحسن می رسد که همسر امام زین العابدین و مادر امام محمد باقر علیه السلام بوده اند. محدث قمی از قول امام صادق علیه السلام در عظمت این بانوی بزرگوار فرموده اند: «کانت صدیقة (1) لم یدرک فی آل الحسن مثلها»؛ جده ام صدیقه بود و در خاندان امام حسن مجتبی علیه السلام زنی همانند این بانو یافت نشد.
در اینجا می پردازیم به برخی از روایاتی که از امام حسن علیه السلام درباره حضرت مهدی و زمان ظهور رسیده است.
امام حسن علیه السلام در پاسخ به تعجب کنندگان از عمر طولانی حضرت
ص:142
حجت بن الحسن فرمود:
«لو قام المهدی لا نکره الناس یرجع الیهم شاباً و هم یحسبونه شیخاً کبیراً» (1)
وقتی مهدی قیام کند، مردم او را نمی شناسند، زیرا وی به صورت جوان بر آن ها ظاهر می شود، در حالی که مردم او را پیری سال خورده می پندارند.
امام حسن مجتبی علیه السلام به سفیان بن ابی لیلی در بارة تحقق حاکمیت آن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «یا سفیان ابشر فان الدنیا تتسع البر و الفاجر حتی یبعث الله امام الحق بین آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم »
ای سفیان، مژده ات باد چه آن که دنیا نیکوکار و بدکار را در بر می گیرد و آنان را به خود مشغول کند» تا آن که خداوند امام حق را از آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را بر انگیزد.
عن ابی سعید عقیصا قال: لما صالح الحسن بن علی علیهما السلام معاویه ابن ابی سفیان دخل علیه الناس، فلامه بعضهم علی بیعته، فقال علیه السلام ویحکم ما تدرون ما علمت والله الذی عملت خیر لشیعتی مما طلعت علیه الشمس او غربت. الا تعلمون اننی امامکم مفترض الطاعه علیکم و احد سیدی شباب اهل الجنه بنص رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم علی؟ قالو: بلی قال: اما علمتم ان
ص:143
الخضر علیه السلام لما خرق السفینه و اقام الجدار و قتل الغلام کان ذلک سخطا لموسی بن عمران اذن خفی علیه وجه الحکمة فی ذلکو کان ذلک عندالله تعالی ذکره حکمة و صواباً امام علمتم انه ما منا الا و یقع فی عنقه بیعه لطاغیه زمانه الا القائم الذی یصلی روح الله عیسی بن مریم علیهما السلام خلفه. فان الله عزوجل یخفی ولادته، و یغیب شخصه لئلا یکون لاحد فی عنقه بیعه اذا خرج ذلک التاسع ولادته من ولد اخی الحسین ابن سیدة الاماء، یطیل الله عمره فی غیبته ثم یظهره بقدرته فی صوره شاب دون اربعین سنه، ذلک لیعلم ان الله علی کل شی، قدیر. (1)
ابوسعید عقیصا می گوید: زمانی که امام حسن مجتبی علیه السلام با معاویه مصالحه کرد، مردم به نزد او آمدند و بعضی از آن ها امام را به واسطه بیعتش مورد سرزنش قرار دادند. امام علیه السلام فرمود: وای بر شما چه می دانید که چه کردم؟ به خدا سوگند این عمل برای شیعیانم از آنچه آفتاب بر آن بتابد و غروب کند بهتر است. آیا نمی دانید که من امام واجب الطاعه برشما هستم؟ و به نص رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم یکی از دو سروران جوانان بهشتم؟ گفتند: آری، فرمود: ایا می دانید که وقتی خضر علیه السلام کشتی را سوراخ کرد و دیوار را ساخت و آن جوان را کشت، این اعمال موجب خشم موسی بن عمران گردید چون حکمت آن ها بر وی پوشیده بود؟ آن اعمال نزد خدای متعال عین حکمت و صواب بود؟
ص:144
آیا می دانید که هیچ یک از ما ائمه نیست جز آن که بیعت سرکش زمانش را بر گردن اوست مگر قائمی که روح الله عیسی بن مریم پشت سر او نماز می خواند؟
خداوند ولادت او را مخفی سازد و شخص او نهان می شود تا آن گاه که خروج کند بیعت احدی بر گردن او نباشد.
او نهمین از فرزندان برادرم حسین است و فرزند سرور کنیزان.
خداوند عمر او را در دروان غیبتش طولانی می کند سپس با قدرت خود او را در صورت جوانی که کمتر از چهل سال دارد ظاهر می سازد تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست.
میرزا محمد باقر اصفهانی می گوید:
شبی در خواب امام حسن مجتبی علیه السلام را دیدم که فرمود: «روی منبرها به مردم بگویید: توبه کنند و برای فرج و تعجیل ظهور حضرت حجت دعا نمایند و بگویید: این دعا مانند نماز میّت نیست که «واجب کفایی» باشد، بلکه مانند «نماز یومیه» است؛ یعنی به عهدة همه است».
فیض کاشانی چه زیبا سروده درباره مهدی علیه السلام
علم دانایان عالم یک سخن از علم او است
جود و بخشش های حاتم یک نم از دریای او است (1)
ص:145
صاحب کتاب تاریخ قم حسن بن محمد بن حسن قمی معاصر شیخ صدوق به نقل از کتاب مونس الحزین فی معرفة الحق و الیقین. نوشته محمد بن بابویه قمی شیخ صدوق در مورد چگونگی بنای مسجد جمکران چنین نقل می کند:
شیخ صالح و عفیف، حسن بن مثله جمکرانی گفت: شب سه شنبه ای که مصادف بود با هفدهم ماه مبارک رمضان سال سیصدو نود و سه هجری در خانه ام خوابیده بودم در حالی که شب از نیمه گذشت بود. نا گهان صدای عده ای از مردم که در پشت خانه گرد آمده و مرا صدا می زدند به گوشم رسید. وقتی بیدار شدم خطاب به من گفتند: برخیز که حضرت مهدی صاحب الزمان تو را به نزد خود می خواند.
حسن بن مثله گوید: به آن شخص گفتم اجازه بدهید تا مهیا شوم و لباس هایم را بپوشم. صدایی از طرف در خانه به گوشم رسید که آن پیراهن از تو نیست. «هو ما کان قمیصک». لذا از پوشیدن آن صرف نظر کردم و بعد شلوارم را با برداشتم تا بپوشم باز هم صدا بلند شد که «لیس ذلک منک، فخذ سرا ویلک». آن شلوار مال تو نیست. شلوار خودت را بردار. آن را به زمین انداختم و شلوار دیگری را که مال خودم بود پوشیدم و سپس دنبال کلید درب خانه می گشتم تا آن را باز کنم باز از طرف در خانه همان صدا به گوشم رسید که «الباب مفتوح»، در خانه باز است وقتی به نزدیک در آمدم با
ص:146
جماعتی از بزرگان مواجه شدم. به آن ها سلام کردم آن ها بعد از جواب سلام این پیشامد را به من تبریک گفتند. سپس مرا همراه خود به محلی که هم اکنون مسجد در آن بنا شده است آوردند. در آنجا وقتی خوب دقت کردم تختی را دیدم که فرش زیبایی روی آن انداخته شده بود و جوانی در حدود سی ساله در روی آن به بالشی تکیه زده بود و پیرمردی مطلبی را از روی کتاب برای او می خواند و بیش از شصت مرد که بعضی از آن ها لباس سبز و بعضی دیگر لباس سفید به تن داشتند در گوشه و کنار آن محل مشغول خواندن نماز بودند. آن پیرمرد که حضرت خضر علیه السلام بود مرا در کنار خود جای داد. آنگاه همان جوان نورانی که بعد معلوم شد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند بعد از تفقد و احوالپرسی مرا به اسم خودم صدا زده فرمودند: نزد حسن بن مسلم برو و به او بگو مدت پنج سال است که تو این زمین را آماده ساخته کشت می کنی ولی ما آن را خراب می کنیم و امسال قصد داری در آن زراعت نمایی در حالی که تو چنین اجازه ای نداری باید سود این چند سال کشت را رد کنی تا در این جا مسجدی بنا شود.
سپس فرمودند: به حسن بن مسلم بگو: این جا زمین شریفی است که خداوند آن را از بین سایر زمین ها برگزیده است ولی تو آن را به زمین خود ملحق کردی و خداوند به خاطر این کار خلاف دو پسر جوان تو را از دست تو گرفت. ولی باز متنبه نشدی. اگر باز هم بخواهی به این کار ادامه دهی کیفر الهی دیگری که نتوانی آن را برگردانی بر تو متوجه خواهد شد.
ص:147
حسن بن مثله گوید: به آن حضرت عرض کردم: مولای من برای این که مردم سخن مرا بپذیرند نشان و علامتی در این باره برای من تعیین بفرمائید.
امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در پاسخ فرمودند: ما در این جا نشانه ای قرار می دهیم تا سخن شما را مردم تصدیق کنند. تو آن چه را که بیان شد انجام بده به نزد سید ابوالحسن برو و به او بگو بیاید و حسن بن مسلم را حاضر کند و سود چند ساله زمین را از او بگیرد و آن را به مردم بدهد تا با آن مسجد را شروع کنند و بقیه مخارج آن را از منافع قریه رهق که ملک ما در ناحیه اردهال است به اتمام برساند. ما نصف در آمد رهق را وقف این مسجد نموده ایم تا همه ساله درآمد آن را بیاورند به این جا و صرف عمارت و آبادانی و سایر مخارج این مسجد بنمایند.
سپس حضرت فرمودند: «قل للناس لیرغبوا الی هذا الموضع و یعزّروه و یُصلّوا هنا اربع رکعات فمن صلّاها فکانما صلیّ فی البیت العتیق».
به مردم بگو به این مکان با میل و رغبت روی آورند و آن را عزیز و گرامی دارند و در آن چهار رکعت نماز بگذارند که به جا آورندة آن گویی درون کعبه این نماز را به جا آورده است.
به این ترتیب که در هر رکعت: اول سوره حمد را یک بار و بعد سوره قل هو الله را هفت بار ودر ادامه هر یک از ذکر های رکوع و
ص:148
سجود را هم هفت بار تکرار کنند و نماز را به پایان ببرند.
و دو رکعت بعد را به نیت نماز امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به جا آورند.
به این ترتیب که در هر رکعت بعد از نیت وقتی سوره حمد را شروع کردند به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که رسیدند آن بخش را صد بار تکرار می نمایند و در ادامه سوره حمد را می خوانند و آنگاه سوره «قل هو الله احد» را یک بار و هر یک از ذکر های رکوع و سجود را هفت بار تکرار می کنند و در ادامه هم تسبیحات حضرت زهرا علیها السلام را که عبارت از سی و چهار مرتبه الله اکبر و سی و سه مرتبه الحمد لله و سی و سه مرتبه سبحان الله است. ذکر می نمایند و آن گاه به سجده رفته صد بار بر پیامبر و آل پبامبر درود و صلوات می فرستند.
حسن بن مثله می گوید: وقتی این سخنان را شنیدم با خود گفتم گویی آن مکان مورد نظر این جاست که مسجد با شکوه امام زمان علیه السلام خواهد شد. بعد حضرت به من اشاره ای کردند که: برو.
چون به راه افتادم و مقداری رفتم دوباره آن حضرت مرا صدا زدند و فرمودند: در گلّه جعفر کاشانی «که یک نفر چوپان بود» بزی هست که اگر مردم پول آن را دادند با پول آن ها و اگر ندادند با پول خودت آن را خریداری کن و آن را به این جا بیاور و ذبح کن و در روز چهار شنبه که برابر با هجدهم ماه مبارک رمضان است گوشت آن را در شب آینده برای بیماران و کسانی که گرفتاری دارند انفاق کن. خداوند همه آن ها را شفا می دهد. نشانی و علامت آن بز این است که
ص:149
ابلق است و موی بسیار دارد و در ضمن هفت علامت سیاه وسفید در بدن آن بز هست که سه تای آن ها در یک طرف بز و چهار تا در طرف دیگر آن است که هر یک از آن ها به اندازه یک درهم هستند.
بعد وقتی مجدداً به راه افتادم برای سومین بار مرا صدا زد و فرمودند:
در این جا هفت یا هفتاد روز اقامت می کنی. اگر هفت روز اقامت کنی آن مصادف است با شب قدر. یعنی بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود و اگر هفتاد روز بمانی مطابق با شب بیست و پنجم ذی قعده است که هر دو شب بسیار گرانقدر هستند.
حسن بن مثله می گوید: سپس برگشته و به خانه آمدم و تمام آن شب را در اندیشه آن چه که واقع شده بود به سر بردم. وقتی صبح شد نماز را به جای آوردم و بعد نزد علی بن منذر آمده و ماجرا را به وی بازگو کردم به همراه او به محلی که دیشب مرا به آن جا برده بودند رفتیم.
حسن بن مثله ادامه می دهد:
سوگند به خدا علامت هایی را که حضرت فرموده بودند که از جملة آن، میخ ها و زنجیرهایی بود که با آن ها حدود مسجد را مشخص نموده بودند در آن جا مشاهده کردیم. سپس به همراه علی بن منذر به طرف منزل سید بزرگوار ابوالحسن الرضا راه افتادیم. وقتی به در منزل رسیدیم خدمتکاران او را دیدیم که در کنار در خانه منتظر ما هستند. وقتی ما را دیدند به ما گفتند: آیا شما از اهالی جمکران هستید؟ گفتم آری. گفتند: سید ابوالحسن از اول
ص:150
صبح در انتظار شماست. وارد خانه شدیم ضمن اظهار تواضع خدمت سید عرض کردم و او به گرمی و احترام کامل جواب سلام را داده و مرا در کنار خود جایداد و پیش از آن که سخنی بگویم خطاب به من گفت:ای حسن بن مثله من خوابیده بودم در خواب شخصی به من گفت: صبح زود مردی از اهالی جمکران که او را حسن بن مثله می نامند نزد تو خواهد آمد آن چه که او به تو گفت آن تصدیق را کن. چرا که سخن او سخن ماست. از خواب بیدار شدم و تا این ساعت منتظرت بودم.
در ادامه حسن بن مثله جریان شب گذشته را به طور مفصل بیان می کند. سید ابوالحسن دستور می دهد تا اسب ها را آماده سازند و بعد سوار شوند و به طرف آن محل حرکت می کنند. در نزدیکی روستای جمکران به گلّه جعفر کاشانی برخورد می کنند حسن بن مثله برای پیدا کردن آن بز ابلق که حضرت فرموده بودند وارد گله می شود و می بیند آن بز در عقب گله است. وقتی بز متوجه حسن بن مثله می شود به سرعت خود را به او می رساند و حسن او را می گیرد و نزد جعفر کاشانی می آورد تا آن را از او بخرد. جعفر کاشانی سوگند یاد می کند که من این بز را هرگز در میان گله ندیده ام. ولی وقتی امروز آن را در عقب گله دیدم خواستم که او را بگیرم ولی هرچه تلاش کردم موفق نشدم. اما حالا شما را دید به نزد شما آمد و این امر بسیار شگفت دیگری است. بعد آن ها بز را به محل مسجد می آورند و در آنجا ذبحش می کنند و همان طور که حضرت دستور داده بود گوشت آن را بین مریض ها تقسیم می کنند. سپس سید ابوالحسن
ص:151
حسن بن مسلم را احضار می کند و سود چند ساله را از او می گیرد و سود املاک روستای رهق را هم می آورند و مسجد جمکران را بنا می کنند و سقف آن را با چوب می پوشانند.
در ضمن سید ابوالحسن زنجیرها و میخ ها را به منزل خود در قم برد و از آن به بعد هرکس بیمار می شد به آن جا می رفت و به آن زنجیرها تبرک می جست و خداوند تبارک و تعالی تفضلی نموده و به واسطه آن ها ایشان را شفا می داد.
ابوالحسن محمد بن حیدر می گوید: شنیدم که سیدابوالحسن الرضا وقتی وفات یافت او را در محله ای که موسویان نامیده می شود دفن کردند. بعد ها وقتی یکی از فرزندان او مریض می شود به سراغ صندوقی که زنجیر ها و میخ ها در آن نگهداری می شد می رود ولی هنگامی که در صندوق را باز می کند اثری از زنجیر ها و میخ ها در آن نمی بیند.
پس از مسجد سهله که شب های چهار شنبه اهالی نجف اشرف به آنجا مشرف می شوند. مسجد مقدس جمکران بهترین مکان هاست که منتسب به حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.
حقیر خودم مکرر کراماتی را در آن جا مشاهده کرده ام و چهل شب چهار شنبه مکرر موفق شدم که در آن مسجد بیتوته کنم و
ص:152
جای تردید نیست که از مکان هایی است که مورد توجه و منزل برکات الهی است. (1)
در اواخر جنگ تحمیلی بین ایران و عراق در حالی که شهرهای ایران بمب باران هوایی می شد مردم به ستوه آمده و به روستا ها می رفتند. آیت الله گلپایگانی برای رفع جنگ مشغول نوشتن عریضه به محضر صاحب الامر می شوند و با جمعی از علما و خویشان به مسجد مقدس جمکران می شتابند و پس از سه روز در اثر توجه و عنایت آن امام مهربان از طرف عراق اعلان آتش بس یک طرفه می شود و جنگ رو به پایان می یابد.
ایشان بارها محضر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مشرف شده اند و سهم به سزایی در رونق دادن مسجد مقدس جمکران داشته اند و مقسم شهریه حضرت آیت الله شیخ عبد الکریم حائری بوده اند.
آیت الله گلپایگانی نقل کرده اند: در زمان حاج شیخ عبدالکریم طلاب حوزه علمیه قم به چهار صد نفر رسیده بود طلاب از شیخ محمد تقی بافقی تقاضای عبای زمستانی می کنند و ایشان از حاج شیخ عبدالکریم حائری خواستند. آیت الله شیخ عبدالکریم حائری فرمودند: چهار صد عبا از کجا بیاورم؟ گفت: از صاحب الزمان بگیر.
ص:153
فرمود: راهی ندارم. شیخ محمد تقی بافقی فرمود: من انشاء الله می گیرم و شب جمعه به مسجد مقدس جمکران روانه شد و روز جمعه آمد و به حاج عبدالکریم گفت: آقا صاحب الزمان وعده دادند فردا که شنبه است چهار صد عبا مرحمت کنند.
روز شنبه به وسیله مردی از تجار چهار صد عبا رسید و بین طلاب تقسیم شد.
در دوران طلبگی من خیلی به مسجد مقدس جمکران می رفتم. شاید بیشتر از پانصد مرتبه باشد و کرامات زیادی در این مسجد مقدس دیده و شنیده ام.
هر وقت برای حضرت آیت الله بروجردی مشکلی پیش می آمد مرحوم پدرم که خود از عاشقان امام زمان و علاقه زیادی به مسجد مقدس جمکران داشت به محضر آقا عرض کردند: یک قربانی برای مسجد جمکران بفرستید تا رفع مشکل شود.
حقیر از طفولیت که در خدمت مرحوم آیت الله والد مشرف به قم می شدم به سعادت تشرف به مسجد مقدس جمکران نایل می گشتم مرحوم پدرم که از ارداتمندان به آستان حضرت بقیة الله ارواح العالمین له الفدا بودند اصرار داشتند که حتی المقدور پیاده به مسجد مقدس جمکران مشرف شوند.
ص:154
حجت الاسلام سید صادق شمس می گوید: روزی حدود سال1362 ش در محضر آیت الله بهجت بودم فرمودند: طلبه مبتدی به نام سید حسین یزدی در مسجد جمکران توفیق زیارت حضرت حجت را پیدا کردند. خانه ای از حضرت می خواستند که آن حضرت مرحمت کردند و سفارش کرده بودند:
1. به مجلس دعای ندبه ای که آن سید طلبه می رفتند ادامه دهند.
2. مصائب عمه بزرگوارش حضرت زینب را در آن مجلس و مجالس دیگر ذکر کنند.
از آیت الله بهجت سوال شد چه کنیم که به دیدار امام زمان نایل شویم؟
فرمود: صلوات. فراوان بفرستید و به مسجد جمکران بروید و اعمال را به طور کامل انجام دهید و در مسجد اصلی نماز بخوانید که حال و هوای دیگری دارد.
بعد از حرم امام رضا علیه السلام در ایران جایی را به معنویت و نورانیت مسجد جمکران نداریم.
آن مرجع تقلید شیعیان با درشکه به مسجد مقدس جمکران مشرف شدند و به یکی از علما فرمودند: به مسجد مقدس جمکران
ص:155
رغبت نمائید. اگر برای من مقدور بود نماز های واجب روزانه را در مسجد جمکران ادا می کردم و نیز فرمود: اگر موفق بشوم در قم دو کار انجام خواهم داد، یکی راه مسجد جمکران را باز خواهم کرد، دوم بیمارستانی در قم بنا خواهم نمود.
آن مرجع عظیم الشأن در خشکسالی 40 نفر از طلاب حوزه علمیه قم را انتخاب کردند و دستور دادند به مسجد جمکران بروند و در آنجا بعد از نماز صاحب الزمان زیارت عاشورا بخوانند و دعا کنند تا باران ببارد.
طلاب محترم صبح پیاده عازم مسجد جمکران شدند و بعد از انجام دستورات روانه قم شدند در بین راه چنان بارانی بارید که قابل تحمل نبود و لباس ها و عمامه های آقایان طوری خیس شده بود که وقتی فشاری می دادی آب جاری شد و آقا دستور داده بود جهت ناهار گوسفندی قربانی و آبگوشتی جهت سربازان امام زمان تهیه کنند.
از برکات مسجد جمکران و عنایت صاحب الزمان به سربازان خود بارندگی مفصلی در آن روز شد.
حواله شهریه طلاب از جمکران
حضرت آیت الله حجت شهریه طلاب را مرحمت می کردند. زمانی روز آخر ماه بود برای فردا که اول ماه بود شهریه نداشند به خادم فرمود:
ص:156
مرکب را آماده کن تا به مسجد جمکران بروم. به مسجد مشرف می شوند و بعد از نماز و توسل به آقا امام زمان می فرمایند:
آقا امام زمان! این حوزه علمیه مال شماست این طلبه ها سربازهای شما هستند، آبروی ما مربوط به شماست، راجع به شهریه حوزه عنایتی فرمایید.
وقتی معظم له به منزل تشریف می آورند خادم می گوید: دو نفر آمدند و منتظر شما هستند. مقداری پول به عنوان وجوهات شرعیه می پردازند وقتی آقا می شمارند می بینند که درست به اندازه شهریه همان ماه است.
حضرت آیت الله احمدی میانجی فرمود: از جمله بزرگانی که به مسجد جمکران خیلی علاقه داشت حضرت آیت الله سید محمدتقی خوانساری بود که با حضرت آیت الله اراکی پیاده به مسجد مقدس جمکران مشرف می شدند.
آن بزرگوار که خلف صالح آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس فیضیه قم می باشد می نویسد: مسجد جمکران یکی از آیات باهرات عنایت آن حضرت است و توضیح این مطلب در ضمن چند جهت که شاید خیلی ها از آن غافل باشند ذکر می شود:
1. داستان مسجد جمکران که در بیداری واقع شده در کتاب تاریخ قم که کتاب معتبری است از صدوق علیه الرحمه نقل شده
ص:157
است.
مرحوم آقای بروجردی که مردی دقیق و ملایی بود می فرمود: این داستان در زمان صدوق علیه الرحمه واقع شده و او نقل کرده است، دلالت بر کمال صحت آن دارد.
2. داستان مشتمل بر جریانی است که مربوط به یک نفر نیست، برای این که صبح که مردم بیدار می شوند می بینند که با زنجیر علامت گذاری شده است که مردم باور کنند و این زنجیر مدتی در منزل سید محترمی ظاهراً به نام سید ابولحسن بوده است و مردم استشفاء به آن نموده اند و بعداً بدون هیچ جهت طبیعی مفقود می شود.
3. جای دور از شهر و در وسط بیابان جایی نیست که مورد جعل یک فرد جمکرانی بشود آن هم تنها در یک شب ماه رمضان.
4. نوعاً مردم عادی به واسطه خواب یک امام زاده را معین می کنند و مسجد از تصور مردم عادی دور است.
5. اگر پیدایش این مسجد روی احساسات مذهبی و علاقه مفرط به حضرت صاحب الامر بود می بایست سراسر توسل به آن بزرگوار باشد چنانچه دراین عصر مردم بیشتر زیارت حضرتش را در آن مسجد می خوانند و متوسل به آن حضرت می شوند در صورتی که دراین دستور معنوی اصلاً اسمی از آن حضرت نیست حتی تا به حال هم بیشتر معروف به مسجد جمکران است نه مسجد صاحب الزمان.
6. متن دستور موافق با ادله دیگر است، برای این که هم نماز تحیت مسجد وارد شده است و هم نماز صدبار ایاک نعبد و ایاک
ص:158
نستعین و هم تهلیل و تسبیح فاطمه الزهراء علیها السلام
7. این دو داستان که نقل شده مشهور و یا مثل مشهود خودم بود و داستانهای دیگری هست که فعلاً تمام خصوصیات آن را در نظر ندارم بعداًَ انشاء الله تحقیق نموده و در این دفتر به اذن خدای تعالی ذکر می کنم.
8. در آن موقع که زمین آن قدر بی ارزش بوده است فقط یک مساحت کوچکی را مورد این دستور قرار داده اند که ظاهراً حدود سه چشمه از مسجد فعلی است که در زمان ما خیلی بزرگ شده است ظاهراً آن چشمه ای که در آن محراب است و دو چشمه طرفین باشد.
نگارنده که خالی از وسوسه نیست و خیلی به نقلیات مردم خوش بین نبوده ام از این عبارت به صحت این مسجد مبارک قطع دارم والحمد لله علی ذلک و علی غیره من النعم التی لا تحصی.
سید حسن نصر الله رهبر حزب الله لبنان می گوید در زمانی که قسمتی از خاک لبنان در اشغال اسرائیل بود و رژیم صهیونیستی مشکلاتی را برای حزب الله لبنان را بیان کردم و ابراز ناراحتی نمودم ایشان به من فرمودند:
برای ما هم مشکلاتی در اداره کشور به وجود می آید و هرگاه این مشکلات زیاد می شود به مسجد مقدس جمکران پناه برده و با حضرت مهدی درد دل می کنیم پس از بازگشت از آن مکان مقدس
ص:159
مشکلات به طرز عجیبی حل می شود. (1)
طبق آماری که تولیت مسجد مقدس جمکران سالیان پیش ارائه دادند. سالیانه 15 میلیون زائر از نقاط مختلف ایران و جهان به این مکان مقدس مشرف می شوند این در حالی است که زائران مسجد الحرام حدود 10 میلیون نفر می باشد...
ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانة پیغمبران را
(آغاسی)
شباهت هایی که بین دو لشکر بدر و مهدی علیه السلام در صدر اسلام و آخرالزمان می باشد:
الف. تعداد لشکر اسلام 313 نفر بودند و یاران خاص حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم 313 نفرند.
ب. بخشی از فرشتگانی که برای یاری حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نازل می شوند همان فرشتگانی هستند که در جنگ بدر نازل شدند.
ج. جنگ بدر، اولین جنگ پیروز مندانه مسلمین بعد از طلوع خورشید اسلام بود. همچنین اولین فتح و پیروزی بعد از ظهور، به دست با کفایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران با وفایش حاصل می شود.
د. طرف مقابل لشکر اسلام در صدر، مشرک و بی ولایت بودند؛ در زمان ظهور امام زمان علیه السلام هم این گونه خواهد بود.
ص:160
ه. خبر پیروزی جنگ بدر و قیام حضرت مهدی علیه السلام و فراگیر شدن دین اسلام، هر دو در قرآن آمده است. در سوره آل عمران آیه 123 خبر پیروزی جنگ بدر با صراحت مطرح شده است:
«وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ»؛
همانا خداوند شما را در جنگ بدر درحالی که ناتوان بودید یاری کرد.
خبر جهانی شدن دین اسلام به دست با کفایت حضرت حجت علیه السلام نیز در سوره صف آیه 9 آمده است:
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ».
او خداوندی است که رسولش را با هدایت و دین حق ارسال کرد، تا دینش را بر همه ادیان غلبه دهد؛ اگرچه مشرکان بد بدارند.
و. شهدا و ایثارگران در هر دو معرکه دارای اجر عظیم هستند.
ز. جهاد در هر دو صحنه «جهاد ابتدایی» است.
ح. جهاد در هر دو معرکه زیر نظر شخص معصوم است.
ط. هدف از جهاد در هر دو معرکه، منقاد شدن بشر به دین حق و اقامه عدل است، نه کشور گشایی.
ی. در هر دو معرکه، عده قلیل به واسطه مسلح بودن به سلاح ایمان بر عده ای کثیر غالب و پیروزند.
که فرمود: «کَم مِّن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثِیرَةً»؛ (1)
ص:161
چه بسا گروهی اندک که با اذن خدا برگروهی بسیار پیروز شدند.
در سال 58 هجری شب هفدهم ماه رمضان در مدینة الرسول عایشه دختر ابو بکر به دست معاویه کشته شد. (1)
کیفیت قتل: معاویه چون خواست برای پسرش یزید بیعت بگیرد عایشه انکار کرد و معاویه را تهدید نمود و گفت: برادرم محمد را کشتی و برای یزید بیعت می گیری؟ معاویه ترسید که مبادا او ایجاد فتنه کند لذا در خانه خود چاهی کند و آن را پر از آهک کرد و فرشی قیمتی بر روی آن پهن نمود و تختی بر آن نهاد و عایشه را وقت نماز عشاء به خانه خود خواند وقتی عایشه وارد شد معاویه او را بر آن تخت تعارف کرد. همین که روی آن نشست، فرو رفت و به چاه افتاد و هلاک شد. معاویه در چاه چندین نیزه مسموم تعبیه کرده بود و هنگامی که عایشه در چاه افتاد فوراً کار او را ساخت.
قال ابو جعفر الباقر علیه السلام : اما لو قد قام قائمنا لردت الیه الحمیراء حتی یجلدها الحد و حتی ینتقم لابنة محمد فاطمه علیهاالسلام منها قلت: جعلت فداک و لم یجلدها الحد؟ قال: لفریتها علی ام ابراهیم صلی الله علیه، قلت: و کیف اخره الله للقائم؟ فقال له: ان
ص:162
الله بعث محمداً رحمةً و بعث القائم نقمةً. (1)
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند حمیرا را زنده کرده و اقامه حد بر او کند و انتقام حضرت زهرا علیها السلام را از او بگیرد. راوی عبدالرحیم قصیر عرض کرد: برای چه گناهی بر او اقامه حد می کند؟ امام فرمود: به جهت افترا و تهمتی که به ماریه قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم زد. عرض کرد: چرا اجرای این حد تا زمان، قائم به تاخیر افتاده است؟ فرمود: زیرا خداوند محمد صلی الله علیه و آله و سلم را برای رحمت فرستاد و قائم را برای عذاب و نقمت. (2)
حاج شیخ محمد کوفی شوشتری فرمود:
حدود سال 1335 هجری، در شب هیجدهم ماه مبارک رمضان قصد کردم به مسجد کوفه مشرف شوم و شب نوزدهم، یعنی شب ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و شب بیست و یکم که شهادت ایشان است، را در آن جا بیتوته کنم و در این مساله و حادثه بزرگ تفکر نمایم و عزاداری کنم.
ص:163
نماز مغرب و عشاء را در مقام مشهور به مقام امیرالمؤمنین علیه السلام به جا آوردم و برخاستم تا به گوشه ای از اطراف مسجد رفته و افطار کنم. افطارم در آن شب نان و خیار بود. به طرف مشرق مسجد به راه افتادم وقتی از طاق اول گذشتم و به طاق دوم رسیدم. دیدم بساطی فرش شده و شخصی عبا به خود پیچیده، بر آن فرش خوابیده است و شخص معمّمی در لباس اهل علم نزد او نشسته است. به او سلام کردم. جواب سلامم را داد و گفت: بنشین نشستم. سپس از حال تک تک علماء و فضلاء سئوال نمود و من در جاب می گفتم: به خیر و عافیت است. شخصی که خوابیده بود کلمه ای به او گفت که من نفهمیدم و او هم دیگر سؤالی نکرد.
پرسیدم: این شخص کیست که خوابیده است؟ گفت: ایشان سَیّد عالَم است. (سَرور تمام مخلوقات است) جملة او را سنگین دانستم و گمان کردم که می خواهد این شخص را بدون جهت بزرگ شمارد. با خود گفتم: سید عالَم، آن حجّت منتظر علیه السلام است، لذا گفتم: این سید عالمِ است (این آقا شخص دانمشندی است).
گفت: نه، ایشان سَیّدِ عالَم است. ساکت شدم و از کلام او متحیّر گشتم و ازاین که می دیدم در آن شب تاریک، نور بر دیوارها ساطع است، مثل این که چراغهایی روشن باشد، با این که اول شب بود، در حیرت بودم ولی با وجود این موضوع و همچنین با وجود کلام آن شخص که می گوید: ایشان سَیّدِ عالَم است، باز ملتفت نشدم.
در این هنگام شخصی که خوابیده بود، آب خواست، دیدم مردی در حالی که در دستش کاسة آبی بود، ظاهر شد و به طرف ما آمد
ص:164
ظرف آب را به او داد و ایشان آشامید و بقیه اش را به من داد گفتم: تشنه نیستم. آن شخص کاسه را گرفت و همین که چند قدمی رفت، غایب شد. من هم برای نماز خواندن در مقام و تفکر در مصیب عظمای امیرالمؤمنین علیه السلام برخاستم که بروم آن شخص از قصد من سئوال کرد من هم جوابش را دادم. او مرا تشویق و اکرام نمود و برایم دعا کرد. به مقام آمدم و چند رکعت نماز خواندم، اما کسالت و خواب بر من غالب شد، لذا خوابیدم و وقتی بیدار شدم که دیدم هوا روشن است. خود را به خاطر فوت شدن عبادت و کسالتم سرزنش نمودم و می گفتم امشب که بایددر مصیبت امیرالمؤمنین علیه السلام محزون باشم، چرا خوابیدم آن هم در چنین حالی که تمام بهرة من، در بیداری و در این مقام بود. ولی در آن جا دیدم جمعی دو صف ترتیب داد، و نماز می خواندند و یک امام جماعت فرمود: او دو امتحان در پیش دارد: یکی در سال چهل و دیگری در سال هفتاد. در این جا من برای گرفتن وضو به خارج مسجد رفتم و وقتی برگشتم، دیدم هوا تاریک است و اثری از آن جماعت نیست تازه متوجه شدم که:
1. آن سیدی که خوابیده بود، همان حجت منتظر امام عصر روحی فداه بوده است.
2. و نوری که بر دیوارها ساطع می شد، نور امامت بود.
3. و خود حضرت، امام جماعت آن عدّه بوده اند.
4. و باز معلوم شد که آن جمعیت، خواص حضرت بود ه اند.
5. و آب آوردن و برگشت آن شخص، از معجزات حضرت بقیة الله
ص:165
اوراحنا فداه بوده است. (1)
18 ماه رمضان نزول زبور بر داود و یاد مهدی (2)
محدث قمی در کتاب سفینة البحار گوید: کتاب زبور در ماه رمضان به حضرت داوود پیامبر نازل شد که در آن اخبار توحید، تمجید، دعا، و اخبار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین و امامان معصوم علیهم السلام و همچنین اخبار رجعت، و اخبار قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است. (3)
در قرآن کریم آمده است: «ٍوَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ» (4)
«ما علاوه بر ذکر (تورات) در زبور نیز نوشتیم که در آینده بندگان صالح من وارث زمین خواهد شد.
نویدهای زبور درباره موعود فراوان است. در زبور خطی، بیش از 35 بخش از فرامین 150 گانه، نویدبخش ظهور موعود و منجی عالم است. (5)
ص:166
قرآن کریم، از بشارت تورات و زبور داوود به «ظهور موعود» و «میراث رسین زمین به صالحان» خبر داده است که عین این نویدها و بشارت ها در زبور فعلی موجود است.
فرازهایی از زبور داوود:
1. «شریران منقطع می شوند و متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد، شریر، نیست می شود امّآ متواضعان زمین را به ارث خواهند برد و از کثرت سلامتی متلذذ خواهند شد، خداوند به او (موعود) متبسّم است، چون که می بیند روز او خواهد آمد». (1)
2. «صالحان و صدیقان، زمین را به ارث خواهند برد، و برای ابد در آن ساکن خواهند شد، امّا دشمنان و ملعونان خدا منقطع خواهند شد... به خداوند پناه بر و راهش را نگه دار که تو را به وراثت زمین بلند خواهد کرد. (2)
بین ماه های سال، ماه رمضان یک وقت طلایی است که شب قدر، اوج آن است. در شب قدر می توانیم یاد حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف را تداعی کنیم؛ زیرا:
الف. شب قدر، قلب ماه رمضان است و حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم قلب
ص:167
عالم امکان است. (1)
ب. شب قدر، مخفی و برای هر کسی معلوم نیست. حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هم غایب و از دیده ها مخفی است.
ج. تعیین سرنوشت و تقدیر ماسوی الله باید به امضای حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف برسد.
«...فیها باذن ربهم من کل امر».
ه. نزول ملائکه و روح در شب قدر، با وجود انسان کامل و ولی الله الاعظم است که همان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.
تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ. (2)
و. نزول الهامات ربّانی بر «قلب الله الواعیة» می باشد که همان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
1. امام باقر علیه السلام فرمود:
شب قدر بر ما پوشیده نمی ماند، فرشتگان در آن شب گرد ما می چرخند. (3)
2. به امام باقر علیه السلام گفته شد: «شب قدر را می شناسید؟» فرمود:
چگونه شب قدر را نشناسیم، در حالی که فرشتگان در آن شب بر
ص:168
گرد ما می چرخند. (1)
3. ابن بکیر گوید: از امام صادق علیه السلام است که فرمود:
شب قدر، آن چه از خیر و شر، مرگ و زندگی و یا باران در آن سال تا سال بعد خواهد شد، نوشته می شود. آن شب، گروه حاجیان نوشته می شود؛ سپس آن تقدیر به زمینیان رسانده می شود. گفتم: «به چه کسی از زمینیان؟» فرمود: «به کسی که می بینی، (یعنی خود حضرت صادق علیه السلام ». (2)
4. داود بن فرقد از قول یعقوب گوید: شنیدم که مردی از امام صادق علیه السلام درباره شب قدر می پرسید که مرا خبر بده آیا شب قدر بوده است یا هر سال خواهد بود امام فرمود:
اگر شب قدر برداشته شود، قرآن هم برداشته می شود. (3)
ص:169
طبق حدیث فوق، وجود نازنین حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ثابت می شود؛ چون:
1. به نص حدیث ثقلین حضرت مهدی علیه السلام همسنگ و عِدل قرآن است و شریکی است برای قرآن که از آن جدا نشود، تا حوض کوثر.
2. قوام و برقراری شب قدر، به وجود انسان کامل و امام زمان هر عصر می باشد. در این زمان، برقراری شب قدر و نزول فرشتگان، به وجود ذی جود بقیة الله الاعظم حجة ابن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشد.
در نتیجه الآن که قرآن هست و شب قدر هر ساله ساری و جاری است، پس حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد.
به دیوار دلم نقش جمالت
منقّش شد زلطف بی زوالت
همه فکر شب قدرند، امّا
شب قدرم بود روز وصالت (1)
***
ای شب قدر نهان فاطمه
مهدی صاحب زمان فاطمه
ای بهار روزه ام از جام تو
عشق بازی می کنم با نام تو (2)
1. هر دو زمان، موقع نزول ملائکه است. (3)
ص:170
2. در هر دو «تجلّی اعظم» به واسطه بقیة الله الاعظم رخ می دهد.
3. هر دو شب، هنگام رحمت و تصفیه امت است.
4. هر دو از عظمت خاصی برخوردارند.
5. عظمت هر دو شب، به واسطه حضور حضرت بقیة الله در کرة خاکی است.
خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم عرض شد: «اگر درک کردم شب قدر را از خداوند چه چیزی بخواهم؟ فرمود: «عافیت را». (1)
پیمبر گفت از حق، عافیت را
شب قدر از خدا بنما تقاضا
مگر ای مونس جان، عافیت چیست؟
به غیر از انس دائم با تو مولا (2)
محدث قمی در اعمال شب بیست و سوم ماه رمضان گوید:
محمدبن عیسی از معصومان علیهم السلام روایت کرده است که دعای «اللهم کن لولیک...» را در هر حال! قیام، قعود. رکوع، سجود، بعد از حمد خدا و صلوات بر پیامبر بخوان؛ به ترتیب زیر:
ص:171
بسم الله الرحمن الرحیم _ الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه السّاعة و فی کلّ ساعة ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و عیناً حتّی تسکنه ارضک طوعاً و تمتّعه فیها طویلا. (1)
ابوبصیر می گوید: از امام محمّد باقر علیه السلام شنیدم که فرمودند:
در وجود صاحب این امر (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف چهار سنّت از چهار پیامبر الهی می باشد. سنّتی از موسی علیه السلام، و سنتی از عیسی علیه السلام، و سنّتی از یوسف علیه السلام، و سنی از محمد صلی الله علیه و آله
اما سنتی که از موسی داود همان «خوف و ترسی» است که از دشمن دارد. و امّا سنتی که از یوسف دارد همان «زندان» است، و امّا سنّتی که از عیسی دارد این است که می گویند: (مهدی) «مرده» است در حالیکه نمرده است. (2) و امّا سنّتی که از محمد صلی الله علیه و آله دارد «شمشیر» است. (3)
ص:172
در اینجا برخی از شباهت هایی که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به حضرت موسی علیه السلام طبق آیات و روایات دارد متذکر می شویم:
1. حمل
حضرت موسی علیه السلام حملش مخفی بود.
حضرت مهدی علیه السلام نیز ولادتش مخفیانه انجام گرفت.
3. غیبت
موسی علیه السلام از قومش دو غیبت داشت که یکی از دیگری طولانی تر بود. غیبت اول از مصر بود که طبق روایتی که شیخ صدوق درکمال الدین از امام صادق علیه السلام نقل می کند، بیست و هشت سال طول کشید. (1)
محمد بن عماره از پدرش روایت کند که به امام صادق علیه السلام عرض کردم:
مرا از وفات موسی بن عمران علیه السلام آگاه کن، فرمود: چون اجلش فرا رسید و مدت عمرش به پایان آمد و روزیش به پایان رسید، مَلَک الموت علیه السلام به نزد او آمد و گفت: سلام بر تو ای کلیم الله! موسی گفت: و علیک السلام تو کیستی؟ گفت: من ملک الموتم، گفت: برای چه آمدی؟
گفت: آمده ام تا تو را قبض روح کنم.
ص:173
موسی به او گفت: از کجا روحم را می گیری؟
گفت: از دهانت.
موسی گفت: چگونه چنین می کنی در حالی که با دهان با خدایم تکلم کرده ام؟
ملک الموت گفت: از دستت.
موسی گفت: چگونه چنین می کنی در حالی که با آن تورات را برگرفته ام؟
ملک الموت گفت: از پایت.
موسی گفت: چگونه چنین می کنی در حالی که با آن ها بر طور سینا گام نهاد ه ام؟
ملک الموت گفت: از گوشتت.
موسی گفت: چگونه چنین می کنی در حالی که با آنها کلام پروردگار را شنیده ام؟
خدای تعالی به ملک الموت وحی فرمود: جانشین را میگر تا آنچه را می خواهد درخواست نماید و ملک الموت بیرون آمد و موسی تا زمانیکه خداوند اراده فرمود زنده بود و یوشع بن نون را طلبید و به او (به عنوان جانشنین) وصیت کرد و گفت: که امرش را مکتوم بدارد و پس از خود به جانشینش وصیت نماید.
سپس حضرت موسی علیه السلام از میان قوم خود غایب شد و در دوران غیبتش (در سرزمین تیه) مردی را دید که به کندن گودی مشغول بود، به او گفت: آیا می خواهی در این کار کمکت کنم؟
آن مرد گفت: آری، و او را کمک کرد تا گور را کند و لحد را آماده
ص:174
کرد. سپس موسی در آن خوابید تا بنگرد چگونه است. فکشف الله له الغطاء فرأی مکانه فی الجنّة، پس خدای متعال پرده ها را کنار زد و او جایگاه خود را در بهشت دید.
فقال: یا ربّ اقبضنی الیک. موسی گفت: ای خدای من! مرا قبض روح کن، و ملک الموت جانش را همانجا گرفت و دفنش کرد و خاک برر او ریخت.
آری، آن که به حفر قبر مشغول بود کسی جز ملک الموت نبود که به صورت آدمی در آمده بود و این در صحرای تیه بود، فصاح صائحٌ من السماء: مات موسی کلیم الله، و ایُّ نفس لا تموتٌ؟ و فریاد کنند. ای از آسمان ندا در داد که موسای کلیم درگذشت، و کیست که دارفانی را وداع نکند؟
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد که قبر حضرت موسی علیه السلام کجاست؟ فرمود: هو عند الطّریق الاعظم عند الکتیب الاحمر. آن بر کنار راه بزرگی پهلوی تلّ سرخ است. (1)
و مدت دومین غیبت چهل شب بود، خداوند فرمود: فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً. (2) که میقات (وعده گاه) پروردگارش چهل شب به پایان رسید.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز دو غیبت داشته که یکی طولانی تر است.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: ... و ان للقائم منا غیبتین احدیهما اطول
ص:175
من الاخری اما الاولی فیستة ایام، او ستة اشهر، او ستة سنین، و اما الاخری فیطول امدها حتی برجع عن هذا الامر اکثر من یقول به فلا یثبت علیه الا من قوی یقینه، و صحت معرفته، و لم یجد فی نفسه حرجا مما قضینا و سلم لنا اهل البیت و برای قائم ما دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی تر است، اما غیبت اول شش روز یا شش ماه یا شش سال به طول می انجامد (1) و اما دومی مدتش آنقدر طولانی می شود تا اینکه بیشتر آن هایی که معتقد به این امر هستند از آن برگردند پس بر این امر ثابت نمی ماند مگر کسی که یقینش قوی و معرفتش صحیح باشد و در دلش از آنچه ما قضاوت کردیم ناراحتی پیش نیاید و تسلیم ما اهل بیت باشد. (2)
4. هم سخن با خدا
موسی علیه السلام خداوند با او سخن گفت و چنین فرمود: « وَبِکَلَامِی فَخُذْ مَا آتَیْتُکَ وَکُنْ مِنْ الشَّاکِرِینَ » (3) همانا من به وسیله رسالت ها وکلام خودم
ص:176
تو را بر مردم برتری دادم پس آنچه به تو دادم بگیر و از سپاسگزاران باش.
حضرت مهدی علیه السلام نیز همین طور، خداوند متعال با او سخن گفت هنگامی آن حضرت را به سرا پردة عرش بالا بردند.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: هنگامی که پروردگار من، مهدی ایی امّت را به من موهبت فرمود، دو فرشته فرستاد. او را به سرا پردة عرش بردند تا اینکه او را در پیشگاه خداوند عزوجل نگه داشتند، از جانب خداوند خطاب آمد: مرحبا به تو ای بندة من، برای یاری دینم و آشکار نمودن امر و راهنمایی بندگانم برگزیده شده ای.
سوگنده خوردم که به خاطر تو بگیرم و به راه تو بدهم و به تو ببخشایم و به تو عذاب کنم. (1)
5. فرج
حضرت موسی علیه السلام، بنی اسرائیل منتظر قیامش بودند چون که به آنها خبر داده شده بود که فَرَج آنها به دست اوست.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به ابراهیم علیه السلام وحی فرستادد که: «به زودی صاحب فرزندی خواهی شد» ابراهیم علیه السلام این مطلب را به همسرش ساره فرمود. ساره گفت: «آیا من فرزندی بیاورم، در حالی که پیرزنی بیش نیستم (مطلب به نظرش حتی برای خداوند هم غیرممکن رسید).
ص:177
خداوند فرمود: به زودی فرزندی به دنیا می آورد و فرزندان او (بنی اسرائیل) تا چهارصد سال مغذّب و گرفتار خواهند شد به خاطر این که کلام مرا رد کرد. «فَلَّما طالَ عَلی بنی اسرائیل العذاب، ضَحّوا و بَکَوا اِلی الله اربعین صباحاً»، وقتی عذاب ها بر بنی اسرائیل طولانی شد، چهل روز ضجه و زاری کردند، پس خدای متعال به موسی و هارون وحی فرستاد که «آنها را از دست فرعون رهایی می بخشد». و صد و هفتاد سال از عذاب چهارصد ساله آنها را تخفیف داد.
«فقال ابوعبدالله الصادق علیه السلام : هکذا اَنتم، لو فَعَلتُم لَفَرج الله عَنّا فَامّا اذا لم تکونوا فان الاَمر یَنتَهی الی مُنتَهاه»
همین طور هستید شما شیعیان، که اگر این کار را بکشید (گریه و ضجه به درگاه الهی) خدای متعال فرج ما را می رساند. و امّا اگر این کار را نکنید، امر غیبت تا آخرین مدت خود به طول خواهد انجامید. (1)
حضرت مهدی علیه السلام نیز شیعیان منتظرش هستند، زیرا که به آنها خبر داده اند که فَرجَشان بر دست آن حضرت است.
دلیل بر این، عبارتی است که در توقیع شریف مروی در کتاب احتجاج طبرسی آمده که:
اَکثِروا الدُّعاء بتعجیل الفَرَجِ فَاِنَّ ذلک فَرَجَکُم؛ (2) و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج زیرا که آن فَرَجِ شماست.
و نیز در زیارت روز جمعه می خوانیم: «و هذا یَومٌ الجُمُعَةِ و هُوَ
ص:178
یَومُکَ المُتَوَقَّعُ فیه ظُهُورُک و الفَرجُ فیه للمومنین علی یَدیْک و قَتلُ الکافرین بِسَیغِکَ» (1)
«و امروز روز جمعه است که آن روز توست و ظهور تو و فرج مومنان بر دست تو، و کشته شدن کافران به شمشیر تو در این روز انتظار می رود».
6. عصا
موسی علیه السلام، خداوند متعال او را عصایی عنایت فرمود، و آن را معجزة آن حضرت قرار داد.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به همان عصا اختصاص یافته است.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: عصای موسی از آن آدم بود، سپس به شعیب رسیده بود، و آنگاه به موسی بن عمران رسید، آن عصا نزد ماست و من آن را پیشتر دیده ام سبز رنگ است به همان وضعی که از درخشش گرفته شده، و اگر استنطاق شود سخن می گوید، برای قائم ما آماده شده است، به وسیله آن همان کارها را انجام دهد که حضرت موسی انجام می داد، و هر چه مأمور شود انجام می دهد، و هر کجا افکنده شود با زبان خود نیرنگ های دشمنان را بر می گیرد. (2)
اوصاف عصا
آورده اند که: عصای موسی علیه السلام دو سر داشت که // هر یک از آنها کژی داشت و نیزه آهنینی در انتهایش بود.
ص:179
1. هرگاه موسی علیه السلام شب هنگام به بیابانی وارد می شد و مهتاب نبود و سر عصا تا آن جا که چشم کار می کرد روشنایی می داد.
2. هرگاه با کمبود آب مواجه می شد آن را در چاه وارد می کرد که تا ته چاه امتداد می یافت و از آن سر آن مانند لو آب بیرون می ریخت.
3. هر وقت به غذا نیاز داشت، با عصای خود به زمین می کوفت و خوردنی ها از آن بیرون می آمد.
4. هرگاه میوهای اشتها می کرد در آن ظاهر می شد و همان موقع میوه می داد.
5. هرگاه می خواست از نهری برون کشتی عبور کند، عصا را بر آن می زد و راه وسیعی برایش باز می شد.
6. هرگاه در راه خسته می شد بر آن می نشست که بر هر کجا که می خواست بدون دویدن و پا زدن او را می رساند.
7. هرگاه به بوی خوشی نیازمند می شد از آن عصا بوی خوش بیرون می زد تا جایی که لباس های او را خوشبو می کرد.
8. اگر در راهی بود که دزدانی داشت که مردم از آنها ترس داشتند، عصا با او تکلم می کرد و به او می گفت: به فلان سمت راهت را تغییر بود و... . (1)
7. هلاکت دشمن
موسی علیه السلام، خداوند دشمنش قارون را به زمین فرو برد چنانکه
ص:180
خداوند می فرماید:
« فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ» (1) پس او و خانه اش را در زمین فرو بردیم.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز خداوند دشمنانش _ لشکر سفیانی _ را به زمین فرو خواهد برد.
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: ... و سفیانی گروهی را به مدینه می فرستد پس مهدی علیه السلام از آنجا به سوی مکه فرار می کند به امیر ارتش سفیانی خبر می رسد که مهدی علیه السلام به مکّه رفته، لشکری در تعقیب آن حضرت می فرستد ولی به آن جناب نمی رسند، تا اینکه قائم علیه السلام هراسان و ترسان _ به روش موسی بن عمران _ وارد مکّه می شود و امیر ارتش سفیانی در بیابان بَیداء فرود می آید، و جارچی از سوی آسمان به آن بیابان خطاب می کند که: «یا بَیداء اَبْیِدی القَومَ» ای صحرای بَیداء این گروه را نابود کن. پس زمین آنها را فرو می برد و فقط سه نفر از آنها باقی می ماند که خداوند چهره هایشان را به پشت باز می گرداند، و آنها از قبیلة کعب هستند، (2) و دربارة آنها این آیه نازل شده: « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَی أَدْبَارِهَا»، (3) ای کسانی که کتاب به ایشان داده شده، به آنچه فرو فرستاده ایم و تصدیق کنندة نشانه هایی
ص:181
است که همراه شماست ایمان آورید پیش از آنکه چهره هایی را محو کنیم آنگاه به پشت سر باز گردانیم.
8. یَد بَیضا
موسی علیه السلام چون دستش را بر می آورد، می درخشید و سفیدی آن ببیندگان را خیره می ساخت. « وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذَا هِیَ بَیْضَاءُ لِلنَّاظِرِینَ». (1)
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز نورش می درخشد تا جایی که مردم از نور آفتاب و ماه بی نیاز شوند.
علی بن ابراهیم قمی نَوَرَّ الله مرقده در تفسیر خود مُسنداً از مفضل بن عمر روایت کرده که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم که درباره آیة « وَأَشْرَقَتْ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» (2) و زمین به نور پروردگارش روشنی یافت، می فرمودک رَبُّ الارض یعنی اِمامُ الاَرضِ. پروردگار (مربّی) زمین یعنی امام زمین.
عرض کردم: هرگاه امام ظهور کند چه می شود؟ فرمود: آن هنگام مردم از نور آفتاب و نور ماه بی نیاز می شوند و به نور امام اکتفا می کنند. (3)
9. جوشش آب و غذا از سنگ
موسی علیه السلام : دوازده چشمه از سنگ برایش جوشید.
« وَإِذْ اسْتَسْقَی مُوسَی لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاکَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا
ص:182
عَشْرَةَ عَیْنًا قَدْ عَلِمَ کُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ کُلُوا وَاشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ» (1) و زمانی که موسی برای قوم خود آب طلبید، گفتیم: عصای خود را بر آن سنگ بزن، پس دوازده چشمه از آن جوشید ابرای دوازده بسط از نسل یعقوب).
مهدی علیه السلام : نیز برایش این چنین رخ دهد.
ابی الجارود گوید امام محمد باقر علیه السلام فرمود: اذا فرج القائم من مکه یناید منادیه: اَلا لا یَحیملنّ اَحدٌ طعاماً و لا شراباً، و یحمل معه حجر موسی بن عمران و هو وقر بعیر، فلا ینزل منزلاً اِلّا بنعت من عیون، خمس کان جائعاًُ شبع، و من کان ظآناً روی،و رَوابّهم حتی نیزلوا النجف من ظهر الکوفه. (2)
هرگاه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف از مکه خروج کند، منادی آن حضرت ندا دهد: احدی خوردنی و آشامیدنی با خود بر ندارد، و با خود سنگ موسی بن عران را بر می دارد که بار شتری است و هیچ منزلی فرود نیآید مگر آن که از آن سنگ چشمه بجوشد، پس هرکس که گرسنه باشد سیر، و هرکه تشنه باشد سیراب خواهد شد، چهارپا نشان هم سیر و سیراب می شود تا به نجف در پشت کوفه فرود آیند.
10. اصلاح امر در یک شب
موسی علیه السلام : خداوند امرش را در یک شب اصلاح فرمود
مهدی علیه السلام : نیز، خداوند امرش را در یک شب اصلاح خواهد فرمود.
ص:183
امام جواد علیه السلام فرمودند: ... و ان الله تبارک و تعالی لَیَصِلحُ له امرَه فی لَیلةٍ، کما اَصْلَحَ اَمَر کَلیمه موسی علیه السلام اِذ ذهب لِیَقْتبِسَ لِاَهله ناراً فَرَجَعَ و هو رَسولٌ نَبِیٌّ. (1)
«خداوند تبارک و تعالی امر او را در یک شب اصلاح خواهد کرد، همانطور که امر کلیم خود موسی را در یک شب اصلاح نمود که برای گرفتن آتش برای خانواده رفت امّا در حالی برگشت که به رسالت و پیامبری مبعوث شده بود.
11. انتظار فرج و رفع غم و غصه
موسی علیه السلام : بنی اسرائیل در اثر جور و ستم فرعونیان به تنگ آمده بودند و منتظر قیام او بودندن زیرا به آنها خبر داده شده بود که فَرَج و گشایش کارشان به دست اوست، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف : نیز شیعیان منتظرش هستند چرا که به آنها خبر داده شده که فرجَشان بدست با کفایت اوست.
در حدیث آمده: و اَکثروا و الدعا بتعجیل الفَرَج فان ذلک فرجُکم. (2)
بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج زیرا که آن فرج شماست.
ابراهیم کرفی گوید: وارد بر امام صادق علیه السلام شدم در محضرش بودم که حضرت موسی بن جعفر در حالی که خردسال بود وارد شد به احترام او برخاستم و او را بوسیدم و نشستم. حضرت صادق علیه السلام به من فرمود: «یا ابراهیم! اَما اَنّه صاحبِکُ مِن بَعدی، اَما لَیَهلٍکَنَّ فیه اَقوام، و
ص:184
یَسعَدُ آخَرون، فلعن الله قاتلَه و ضاعَفَ عَلی روحهِ العذابَ...»
«ای ابراهیم! آیا می دانی که پس از من او امام توست، بدان که اقوامی درباره او به هلاکت افتاده (ماند واقفیه) و اقوام دیگری به سعادت رسند (مانند شیعه). لعنت خدا بر قاتل او باد و خدا عذاب روحش را دو چندان گرداند... و خداوند از صلب فرزندش (امام رضا) امام مهدی را که کامل کننده امامان دوازده گانه است خارج سازد... .
یا ابراهیم هُوَ المَفّرجُ لِلْکَربِ عن شیعته بَعدَ خَنکٍ شدیدٍ، و بِلاء طویلِ و جَزَعٍ و خَوفٍ فطوبی لِمَن اَدرکَ ذلک الزَّمان.
ای ابراهیم! او (مهدی) کسی است که پس از سختی شدید و بلای طولانی و جزع و خوف ظاهر شده و غم و غصه را از شیعیانش برطرف سازد و خوشا به حال کسی که آن زمان را درک کند. (1)
12. آزمایش پیروان
موسی علیه السلام : خداوند به منظور امتحان و آزمایش قومش، ظهور آن حضرت را تأخیر انداخت تا کسانی که «گوساله پرست» شد از کسانی که «خداپرست» شدند جدا شوند.
مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف : نیز به همین جهت ظهور موفورالسرورشان تأخیر افتاده است.
13. فراز از دیار
موسی علیه السلام : با هول و هراس (خائفاً یترقَّب) از مصر فرار کرد، که در قرآن آمده: «فَغَررتث مِنکُم لَمّا خِفتُکُم، پس آنگاه که از شما ترسیدم
ص:185
از شما فرار کردم.
مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف : نیز از شهرها گریخت و به صحراها و بیابان های آب و علف سکنی گزید.
امام محمد علیه السلام فرمود: سفیانی، گروهی را به مدینه می فرستد پس مهدی علیه السلام از آنجا به مکّه فراری کند به امیر ارتش سفیانی خبر داده می شود که مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به سوی مکه رفته. لشکری برای تعقیب حضرت می فرستد ولی به آن حضرت نمی رسند. تا اینکه مهدی علیه السلام، ترسان و هراسان _ به روش موسی علیه السلام وارد مکه می شود و امیر ارتش سفیانی در بیابان بیداء فرود می آید.
در این هنگام منادی از طرف خداوند قهّار خطاب به بیابان ندا می دهد: «یا بَیداء اَبیدی القَومَ» ای بیابان بیدا! این گروه را نابود کن. پس زمین آنها را فرو می برد... . (1)
بیست و یکم. رحلت آیت الله شیخ حُرّ عاملی
شیخ حرّ عاملی صاحب کتاب گران سنگ «وسائل الشیعه» که از علمای برجسته و مراجع عالیقدر شیعه بود و در سال 1104 هجری قمری در مشهد الرضا علیه السلام رحلت کرد و در مدرسه میرزا جعفر جنب صحن رضوی دفن گردید.
ایشان در یکی از تالیفات خود به نام «اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات» می فرماید: «ده ساله بودم و به بیماری سختی گرفتار شدم
ص:186
به گونه ای که دوستان و آشنایان جمع شده و گریه می کردند و آمادة عزاداری برای من شدند و یقین کردند که همان شب خواهم مرد.
همان شب در عالم بین خواب و بیداری (مکاشفه) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ودوازده امام علیهم السلام را زیارت کردم که در کنار بسترم حاضرند، بر ایشان سلام کرد. و با یک یک آنها مصافحه نمودم و میان من و امام صادق علیه السلام سخنی به میان آمد، ولی فراموش کردم جز آنکه یادم هست، آن حضرت برای من دعا کرد. تا اینکه بر حجة بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فرجه الشریف سلام کردم و مصافحه نمودم و در حال گریه به حضرتش عرض کردم!ای مولای من! می ترسم که با این بیماری بمیرم و به هدفی که در علم و عمل دارم نرسم. پس به من فرمود: لا تخف فَاِنّکَ لا تَموتُ فی هذا المرض بَل یشفیک الله و تَعْمُرُ عمراً طویلاً. نترس! زیرا که تو نخواهی مرد در این مرض، بلکه خداوند تبارک و تعالی تو را شفا می دهد و عمر طولانی خواهی داشت سپس کاسه ای که در دست مبارک داشت به من داد من از آب آن کاسه آشامیدم در همان لحظه سلامتی و عافیت خود را یافتم و بیماری به طور کلی از من زایل شد. بعد از آن نشستم و خانواده و دوستان و آشنایانم همه تعجب کردند و ایشان را از واقعه نورانی و ملکوتی که مشاهده کرده بودم خبر ندادم مگر بعد از چند روز. (1)
ص:187
در ماه مبارک رمضان در تعقیب هر نماز می خوانیم:
اللهم ارزقنی حجّ بیتک الحرام فی عامی هذا و فی کلّ عام؛ (1)
خدایا! حج خانه خودت را امسال و هر سال روزی من کن.
باید از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف که خود روح مناسک حج است بخواهیم که در شب قدر «حج» را برای ما امضا کند.
حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف هر سال موسم حج در مراسم حج حضور دارد و حج بدون زیارت امام و یاد امام زمان علیه السلام کامل نیست.
امام محمد باقر علیه السلام فرمودند: تمام الحج لقاء الامام؛ (2)
تمامیت حج همان ملاقات با امام است.
ص:188
ای حریم کعبه محرم بر طواف کوی تو
من به گرد کعبه می گردم به یاد روی تو
گرچه بر محرم بود بوئیدن گل ها حرام
زنده ام من ای گل زهرا ز فیض بوی تو
اشک ها از هجر تو نم نم چو زمزم شد روان
کی رسد این تشنگان را قطره ای از جوی تو
یکی از نشانه های حتمی در آستانه ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف «ندای آسمانی» است که با واژه های مختلف در روایات مطرح شده است مانند: نعم و النداء من المحتوم، قبل قیام القائم خمسُ علامات محتومات، و...
امام محمّد باقر علیه السلام می فرماید:
«... الصّیحَةُ لا تکونُ الّا فی شهر رمضان، لان شهرَ رمضان شَهر الله، و الصَّیحَةُ فیه هی صَیْحَة جبرائیل الی هذا الخَلق، ثم قال: ینادی مناءٍٍ من السماء باسم القائم فیسمعُ مَن بالمشرق و مَن بالمغرب، لا یبقی راقدٌ الّا الستَیقَظَ، و لا قائمٌ اِلّا قَعَدَ، و لا قاعدٌ اِلّا قام عَلی رِجلَیه فَزِعاً مِن ذلک الصّوت، فرحم الله مَن اعتبر بذلک الصّوت فاَجابَ، فانّ الصوت الاوّل هو صوت جبرئیل الروح الامین علیه السلام .
ثمّ قال علیه السلام : یکون الصوت فی شهر رمضان فی لیلة جمعة لیلة ثلاث و عشرین فلا تشکوّا فی ذلک، و اَسمعوا و اَطیعوا.
و فی آخر النهار صوت الملعون ابلیس اللعین ینادی: اَلا اِنّ فلاناً قُتل مظلوماً لِیُشکک الناس و یفتنهم، فکم فی ذلک الیوم مِن شاکٍ متحیّر قد هوی فی النار، فاذا سمعتُم الصوت فی شهر رمضان فلا تشکوّا فیه انّه صوت جبرئیل. و علامة ذلک اَنّه ینادی
ص:189
باسم القائم و اسمه ابیه علیهما السلام حتی تسمعه العذرا فی خدرها فتحرّض اباها و اخاها علی الخروج، و قال: لابُدَّ مِن هذین الصوتین قبل خروج القائم علیه السلام : صوت من السماء و هو صوت جبرئیل باسم صاحب هذا الامر و اسم ابیه، و الصوت الثانی فی الارض هو صوت ابلیس اللعین ینادی باسم فلان انّه قّتل مظلوماً، یرید بذلک الفتنة، فاتّبعوا الصوت الاوّل، و ایّاکم و الاخیر ان تفتنوا به» (1)
«صیحه و ندای آسمانی سر داده نمی شود مگر در ماه رمضان، چراکه ماه رمضان، ماه خداست، و صیحه، صیحة جبرئیل است به سوی خلق. سپس فرمود: ندا کننده ای از آسمان نام قائم علیه السلام را ندا می کند، پس هر کس در شرق و غرب است، آن را می شنود، از وحشت این صدا، خوابیده ها بیدار، ایستادگان نشسته و نشستگان بر دو پای خویش می ایستند. رحمت خدا بر کسی که از این صدا عبرت بگیرد و ندای وی را اجابت کند، زیرا صدای نخست، صدای جبرئیل روح الامین است.
آنگاه می فرماید:
این صدا در بیست و سوم ماه رمضان خواهد بود. در این هیچ شک نکنید و بشنوید و فرمان برید
در آخر روز، شیطان فریاد می زند که «فلانی مظلومانه کشته شد» تا مردم را بفریبد و به شک اندازد. پس چه انسانهای شک کنندة حیرت زده که در آن روز اهل آتش است. پس هرگاه صدا را در ماه
ص:190
رمضان شنیدید شک نکنید که آن صدای جبرئیل است و علامت حقانیت آن این است که به اسم قائم و اسم پدرش ندا می-دهد. حتی دختران پرده نشین پدران و برادران خود را تشویق می-کنند به خروج از منزل تا بدانند این صدای عظیم چه صدایی بود
و فرمود: از شنیدن دو صدا پیش قیام قائم ناچاریم: صدای از آسمان و آن صدای جبرئیل است که به اسم صاحب الامر و اسم پدرش (امام حسن عسکری) ندا می کند، و صدای دوم از ابلیس ملعون است که از زمین ندا دهد به اسم فلانی که مظلومانه کشته شد، از آن صدا اراده فتنه انگیزی دارد.
پس، صدای اول را تبعیت کنید و از صوت دوم بپرهیزید تا گرفتار فتنه نشوید.»
ص:191
عالم آن ندا را می شنوند
(فلایبقی شیءُ خَلَقَ الله فیه الروح اِلّا یسمع الصیحة) (1)
چیزی از مخلوقات خدا که روح دارد نمی ماند جز اینکه صیحه آسمانی را می شنود.
(زراره می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: النداء حَقّ‘؟ قال: ابی والله حتی یَسمعه کلُّ قوم بلسانهم) (2) آیا ندای آسمانی حق است؟ فرمود: بله بخدا سوگند، حتی هر قوم و هر گروهی به زبان خودش می شنوند مانند: زبان عربی، فارسی، هندی و...
ص:192
وقتی ندای آسمانی را می شنوند، مانند کسانی خواهند بود که پرنده ای بر سرشان نشسته باشد.
«فیو من اهل الارض جمیعاً للصوت الاول» (1)
تمامی اهل زمین به صدای اول (ندای جبرئیل) ایمان می آْورند.
«حتی تسمعه العذرا فی خدرها فتحّرض اَباها و اَخاها علی الخروج» (2)
آن صدا را حتی دختران پشت پرده می شنوند و پدران و برادران خود را به خروج از منزل تشویق می نمایند.
«لا یبقی راقدٌ اِلّا استیقَظَ فزعاً من ذلک الصوت» (3)
هیچ انسان خوابی نمی ماند مگر اینکه از وحشت آن صدا، بیدار می شود.
ص:193
«تفزغ الیقظان» (1) افراد بیدار را به وحشت می اندازد.
«و لا قائم الّآ قَعَدَ، و لا قاعدٌ الّا قام علی رجلیه فزعاً من ذلک الصوت» (2)
و نه ایستاده ای مگر می نشیند، و نه نشسته ای مگر بر دو پایش می ایستد از ترس آن صدا.
امام صادق علیه السلام فرمود: «و یخرج القائم ممّا یسمع و هی صیحةُ جبرئیل» (3)
زمانی که حضرت قائم صدای آسمانی را می شنود، ظاهر می شود و آن صدای جبرئیل است.
قال امیر المومنین علیه السلام لحذیفه بن الیمان:... اَلا ذلک یوم فیه
ص:194
سرور وُلد علی علیه السلام و شیعته (1)
امیرالمؤمنین علیه السلام به حذیفه فرزند یمان فرمود: آگاه باشید! آن روز، روز خوشحالی فرزندان علی علیه السلام و شیعیان اوست.
زمانی که جبرئیل به نام نامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ندا داد کفار و معاندان تاب شنیدنش را ندارند لذا با حضرت مقابله می کنند و به همراهی رهبرشان شیطان به سمت حضرت نابود می شوند.
اگر آن ماه نمونه
روی خود را بنمونه
همه گرگهای جهان را
سرجاشون می نشونه
شیطان نیز با شنیدن صدای آسمانی و الهی جبرئیل به تکاپو می افتد تا کسی تسلیم راه حق و امام بر حق نشود.
زرارة بن اعین می گوید: قلت لابی عبدالله علیه السلام : عجبت اصلحک الله و انی لاعجب من القائم کیف یقاتل مع ما یرون من العجائب من خسف البیداء بالجیش و من النداء الذی یکون من السماء؟ فقال: ان الشیطان لا یدعهم حتی ینادی کما نادی برسول الله یوم العقبة (2)
به حضرت صادق علیه السلام گفتم تعجب می نمایم خدا شما را به سلامت
ص:195
بدارد و تعجب من از این است که با وجود عجائبی چون خسف بیداء، سپاه سفیانی و ندای آسمانی، چگونه با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می جنگند؟ فرمود: همانا شیطان آن ها را رها نمی کند تا این که ندا دهند همانگونه که بر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در روز عقبه دوم ندا داد.
امام باقر علیه السلام فرمود: فکم من ذلک الیوم شاک متحیر قد هوی فی النار (1)
چه بسا شک کنندگان سر گردانی که در آن روز به آتش در افتند.
و امام صادق علیه السلام فرمودند: و یرتاب یومئذ الذین فی قلوبهم مرض و المرض و الله عداوتنا (2)
در آن روز کسانی که در دلهایشان مرض است به شک می افتند و مرض به خدا قسم دشمنی با ماست.
امام صادق علیه السلام فرمود: فیرجع من ارادالله عزوجل بهم سوء و یقولون هذا سحر الشیعة و حتی یتناولونا و یقولون: هو من
ص:196
سحرهم (1)
و هو قول الله عزوجل: و ان یروا آیةً یعرضوا و یقولو سحر مستمر (2)
کسانی که خداوند (به سبب اعمالشان) بدی می خواهد از ندای آسمانی رحمانی بر می گردند و می گویند: آن از جانب شیعه است و حتی جرات می کنند که بگویند: آن از سحر اهلبیت علیهم السلام است و این مصداق کلام خداوند است که می فرماید:
زمانی که معجزه و آیه ای می بینند روی گردان می شوند و اظهار می دارند که این سحر پایدار است.
مؤمنین زمانی که صدای جبرئیل را بشنوند دیگر ندای شیطان در آن ها هیچ اثری ندارد.
امام صادق علیه السلام فرمود: فیثبت الله الذین آمنوا بالقول الثابت علی الحق و هو النداء الاول. (3)
خدای متعال مومنین را بر قول ثابت بر حق ثابت قدم نگهدارد و آن همان ندای اول است.
ص:197
در تعقیب نماز مغرب که معروف است به دعای «طلب حج» می خوانیم:
اللهم انی بِکَ و منکَ اطلُبُ حاجتی...؛ (1)
ای خدا! من به تو مؤمنم و از تو طلب حاجت می کنم...
و اسئلک ان تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک تحت رایة نبیّک مع اولیائک؛
از تو می خواهم که مرگ ما را شهادت در راه خودت زیر پرچم لا اله الّا الله، محمد رسول الله، علیّ ولی الله در رکاب حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار دهد.
یکی از عنایات حضرات معصومین علیهم السلام به شیعیان این بوده است که مدال افتخاری را به سینه بعضی از آن ها می زده اند به بهانه سرودن شعر یا نوشتن کتابی.
در شعر همانند جریان محتشم کاشانی که وقتی فرزند جوانش می میرد در باره او مرثیه می سراید تا شبی پیامبر عظیم الشان اسلام را در خواب می بیند که می فرماید: چرا در باره پسرت شعر سرودی ولی در باره فرزند من حسین علیه السلام شعر نگفتی؟ محتشم گفته باشد یا رسول الله متحیرم که از کجای کربلا و مصائب فرزندت حسین علیه السلام شعر بگویم؟ حضرت فرموده باشد این گونه بگو:
ص:198
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
وقتی بیدار می شود موفق می شود 12 بند را بسراید که در بین شیعیان معروف به 12 بند محتشم است. اگرچه محتشم دیوان بزرگی دارد ولی شهرت او به خاطر این قصیدة ولایی کربلایی است.
نمونه دیگر- عنایت به نسیم شمال
نسیم شمال می گوید: در خواب دیدم که به حرم علی موسی الرضا علیه السلام مشرف شده ام تا چشمم به ضریح منور آن حضرت افتاد امام رضا علیه السلام این مصراع را به من تلقین نمود که:
با آل علی هرکه در افتاد بر افتاد
وقتی از خواب بیدار شد قصیده نغز زیر را سرود:
دیشب به سرم باز هوای
دگر افتاددر خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد
چشمم به ضریح شه والاگهر افتاد
این شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد
اولاد علی شافع یوم عرصاتند
دارای مقامات رفیع الدرجاتند
در روز قیامت همه اسباب نجاتند
ای وای بر آن کس که به این دوده در افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد
این قبر غریب الغربا خسرو طوس
استاین قبر مغیث الضعفا شمس شموس است
خاک در او مرجع ارواح و نفوس است
باید ز ره صدق بر این خاک در افتاد
با آل علی هر که در افتاد بر افتاد
ص:199
این کتاب دایرة المعارف روایی است در باره امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف . شیخ صدوق انگیزه خود را از نگارش این کتاب این گونه اعلام می دارد:
ان الذی دعانی الی تالیف کتابی هذا... انگیزه من از تالیف این کتاب آن بود که چون آرزویم در زیارت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر آورده شد به نیشابور برگشتم و در آن جا اقامت گزیدم و دیدم بیشتر شیعیانی که به نزد من می آیند در امر غیبت حیران ا ند و در باره قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف شبهه دارند و از راه راست منحرف گشته و به رای و قیاس روی آورده اند پس با استمداد از اخبار وارده از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار تلاش خود را در ارشاد ایشان به کار بستم تا آن ها را به حق و صواب دلالت کنم.
تا این که خداوند مرا به ملاقات عالم بزرگی از قم که از بخارا بر ما وارد شد موفق نمود. خدای را شکر نمودم آن عالم خوش فکر و راست کردار جناب شیخ نجم الدین محمد بن حسن ین محمد بن احمد بن علی بن صلت بود.
روزی ایشان کلامی از یکی از فلاسفه بزرگ بخارا نقل کرد که بواسطه آن کلام در باره امام قانم علیه السلام حیران شده و بواسطه طول غیبتش در شک و تردید افتاده بود.
من روایاتی که در اثبات وجود آن حضرت از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار برایش بیان کردم تا آن که آرام شد و شک و شبهه او برطرف
ص:200
شد و از من در خواست کرد که در این موضوع کتابی برایش تالیف کنم. من نیز به او وعده دادم که هرگاه خداوند وسایل مراجعتم به وطنم شهر ری را فراهم کند آن کتاب را بنویسم.
تا این که شبی در باره آن چه در شهر ری واگذاشته بودم از قبیل خانواده و فرزندان و برادران فکری کردم که ناگاه خواب بر من غلبه کرد و در خواب دیدم گویا در مکه هستم و به گرد بیت الله الحرام طواف می کنم و در شوط هفتم به حجر الاسود رسیدم آن را استلام کرده و بوسیده این دعا را می خواندم:
امانتی اَدّیتُها و میثاقی تعاهدته لتشهد لی بالموافاة. این امانت من است که آن را تادیه می کنم و پیمان من است که آن را تعاهد می کنم تا به ادای آن گواهی دهی.
آنگاه مولایمان صاحب الزمان علیه السلام را دیدم که بر در خانه کعبه ایستاده است و من با حالی پریشان به ایشان نزدیک شدم آن حضرت در چهره من نگریست و راز درونم را دانست. بر او سلام کردم و او پاسخم را داد. سپس فرمود: لم لا تُصنِّف کتاباً فی الغیبة حتی تکفی ما قد هَمَّک؟ چرا در باب غیبت کتابی تالیف نمی کنی تا اندوهت را زایل سازد؟ عرض کردم یابن رسول الله! در باره غیبت پیشتر رساله هایی تالیف کرده ام. فرمود: لیس علی ذالک السبیل. آمُرُکَ ان تصنف الان کتاباً فی الغیبة و اذکر فیه غیبات الانبیاء علیهم السلام .
نه به آن روش اکنون تو را امر می کنم که در باره غیبت کتابی تالیف کنی و غیبت انبیاء را در آن بازگویی. سپس از نظرم غایب شد وقتی از خواب بیدار شدم تا طلوع فجر به گریه و زاری پرداختم،
ص:201
چون صبح شد به منظور انجام امر ولی الله و حجت خدا شروع به نوشتن این کتاب کردم. (1)
آیة الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی می گوید: چون ما نمی توانیم حقوق حضرت مهدی علیه السلام را اداء کنیم و شکر وجود فیوضاتش را آن طور که شایسته است به جای آوریم. بر ما واجب است آن مقدار از ادای تکلیف حقوق آن حضرت را که از دستمان ساخته است انجام دهیم که اگر اصل دشوار و مشقت بار باشد در صورتی که مقداری از آن میسور آسان است همان مقدار را باید انجام داد.
1. انتظار فرج آن بزرگوار
2. دعا کردن برای تعجیل فرج او
3. اهتمام به آن چه مایه خشنودی آن جناب و مقرب در آستان او است.
در همین راستا بود که در کتاب ابواب الجنات فی آداب الجمعات هشتاد و چند فایده از فواید دنیوی و اخروی دعا کردن برای فرج آن حضرت صلوات الله علیه را ذکر کردم.
سپس به فکر افتادم کتاب جدا گانه ای در این باره بنگارم ولی
ص:202
حوادث زمان واقع شد تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف نمود یعنی مولی و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز فرمود:
این کتاب را بنویسد و عربی هم بنویس و نام او را بگذار: «مکیال المکارم فی فواید الدعاء للقائم»
همچون تشنه ای از خواب بیدار و در پی اطاعت امرش شدم ولی توفیق یاریم نکرد تا آن که در سال 1330 ه ق به مکه معظمه سفر کردم و چون آن جا را مرض و با گرفت با خداوند عهد بستم که هر گاه مرا از مهلکه ها نجات دهد و باز گشتم را به سوی وطن آسان گرداند تالیف این کتاب را شروع می نمایم. (1)
سپس خداوند به من منت نهاد و مرا به سلامت به وطن باز گرداند پس به تالیف اقدام نمودم تا به عهدی که با خداوند بسته بودم عمل کرده باشم که خداوند می فرماید:
و اَوْفُوا بعهدالله اذا عاهدتم (2) و به پیمانی که با خداوند می بندید، وفا کنید.
نویسنده همین کتاب «مکیال المکارم فی فواید الدعاء للقائم»
ص:203
حضرت آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی می گوید:
یکی از دوستان صالحم حضرت حجت بن الحسن را در خواب می بیند که فرمود:
«انی لادعو لمؤمن یذکر مصیبة جدی الشهید، ثم یدعو لی بتعجیل الفرج والتأیید.» (1)
«همانا من برای هر شیعه ای که مصیبت جد شهیدم رایاد کند و سپس برای نزدیک شدن فرج و تأیید امر من دعا کند، دعا خواهم کرد». (2)
زمان رحلت
در ماه رجب سال 1348 ق برای زیارت به عراق رفت و چون بازگشت شب سه شنبه اواخر ماه شعبان بعد از همان سال بیمار شد و در بستر افتاد و تا در 25 ماه رمضان دو ساعت و نیم بعد از تو مغرب رفت از جهان بر کشید، و در قبرستان تخت فولاد کنار پدر شریفش به خاک سپرده شد.
بیست و هفتم ماه رمضان علاوه بر آن که شرافت شب قدر و روز آن را دارد متذکر امام زمان هم می شویم از آن جهت که میرزای
ص:204
شیرازی اعلی الله مقاله الشریف در چنین روزی، با فتوای خود که ملهَم از امام زمان علیه السلام بود مبنی بر لغو امتیاز توتون و تنباکو به انگلیس فرمود: «الیوم، استعمال تنباکو و توتون بایِّ نحوٍ کانَ در حکم محاربة با امام زمان علیه السلام است.» (1)
پس از انتشار این فتوا در بلاد اسلامی، دولت قاجار، قرارداد را فسخ نمود.
این اقتدار مرجع دینی شیعی نبود، مگر به امر عنایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف . چرا این گونه نباشد و حال آن که خود امام زمان علیه السلام فرمود:
الف. اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا؛ (2)
در زمان غیبت به مراجع تقلید جامع الشرایط مراجعه کنید.
ب. در توقیع خطاب به شیخ مفید فرمودند: ولا ناسین لذکرکم؛ (3)
ما همیشه به یاد شما شیعیان هستیم.
ج. خطاب امام زمان به میرزای نائینی
در جریان جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روس و انگلیس و هجمه به ملت ایران شیعی، مرحوم میرزای نائینی به حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف متوسل می شود؛ همان شب در عالم خواب می بیند که دیواری به شکل نقشه ایران در حال سقوط است در حالی که عده ای
ص:205
زن و بچه زیر این دیوار نشسته اند. نائینی در خواب فریاد می زند: خدا یا چه می خواهد بشود؟ در این حال می بیند که حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف تشریف آوردند و با انگشت به دیوار اشاره کردند، دیوار خم شده سرجایش برگشت و سپس فرمودند:
این جا ایران، شیعه خانه ماست، می شکند، خم می شود، خطر هست، ولی ما نمی گذاریم سقوط کند، مانگهش می داریم. (1)
د. هدایت ها و حمایت های امام زمان علیه السلام از مرجع بزرگ شیعه حضرت امام خمینی رحمة الله در طول انقلاب و جنگ تحمیلی و شکست قدرت پوشالی پهلوی و شرق و غرب، از همین مقوله است.
29 ماه رمضان تولد علامه حلّی و یاد مهدی
ابومنصور حسن بن سدید الدین یوسف بن زین الدین علی بن مطهّر حلی، ملقب به آیت الله جمال الدین و فاضل و معروف به «علّامه» و نیز «علّامة الدّهر» در شب 29 رمضان سال 648 قمری از خاندانی پاک سرشت در شهر حلّه در عراق به دنیا آمد.
پس از فراگیری مقدمات، به محضر عالمانی بزرگواری همچون محقق حلی، خواجه نصیر الدین طوسی، کاتبی قزوینی و سید بن طاووس و... راه یافت و به مدارج عالی علمی رسید.
وی پس از درگذشت محقق حلی، در حالی مرجعیت مسلمانان را به عهده گرفت که تنها 28 سال از عمر شریف او می گذشت و این امر
ص:206
حاکی از نبوت و شخصیت والای اوست که در این سنین، تمام دانش ها و فضایل اخلاقی و کرامت های معنوی را کسب کرده و به مقام مرجعیت نایل گشته بود.
مورخان، عصر علامه حلّی را دورة توسعه فقه شیعه و پیشرفت دانش در سراسر جهان اسلام دانسته اند. زیرا وی «اُلجایتو» فرمانروای مغولی را به پذیرش مذهب تشیع تشویق کرد که این امر در رواج مذهب تشیع بسیار موثر بود.
علامه حلّی برای نشر علوم اسلامی، تلاش خستگی ناپذیری انجام داد. او نخستین فقیهی بود که ریاضیات را وارد فقه نمود و فقه استدلالی را تکامل بخشید، کشف المقال فی اموال الرجال، تبصرة المتعلّمین، تذکرة الفقهاء، الآسرار و ده ها کتاب ارزشمند دیگر از آثار وی می باشد. علامه حلّی در 21 مرحم 726 قمری در 78 سالگی بدرود حیات گفت و در نجف اشرف (ایوان طلا) مدفون شد. (1)
در اینجا دو تشرف علامه حلی را به محضر حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف نقل می نمائیم:
تشرف اول: استفتاءات علامه و جواب امام زمان
در کتاب شریف قصص العلماء آمده است که: علامه حلّی شب جمعه به منظور زیارت سید الشهداء علیه السلام به راه افتاد. او در این سفر تنها و بر الاغی سوار بود و تازیانه ای به دست داشت. در بین راه شخص عرب پیاده دنبال علامه را گرفت و با هم مشغول صحبت شدند. چون
ص:207
قدری با هم سخن گفتند، علامه فهمید که این شخص مرد دانشمندی است. از این رو، در مورد مسائل علمی با هم صحبت کردند. پس از مدتی علامه فهمید که آن شخص صاحب علم و فضیلت بسیار بوده و در تمام علوم متبحر است، پس علامه مشکلاتی که برایش در علوم مختلف پیش آمده بود، یک یک از آن شخص سئوال کرد و او به آنها جواب می داد، مدتی گذشت تا اینکه مساله ای پیش آمد و آن شخص فتوایی داد. علامه منکر آن شد و گفت: حدیث بر طبق این فتوا نداریم. آن مرد گفت: شیخ طوسی در تهذیب حدیثی در این مورد ذکر کرده است شما از اول کتاب تهذیب فلان قدر ورق بشمارید. در فلان صفحه و فلان سطر این حدیث مذکور است. علامه در شگفت ماند که این شخص کیست؟ بدین خاطر، از آن مرد پرسید: آیا در این زمان که غیبت کبری است می توان حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دید؟
در این هنگام تازیانه از دست علامه افتاد، آن حضرت خم شد و تازیانه را از بین برداشت و در میان دست علامه گذاشته، فرمود:
چگونه صاحب الزمان را نمی توان دید، در حالی که دست او در دست توست؟ علامه بی اختیار خود را از الاغ پائی انداخت که پای آن حضرت را ببوسد و غش کرد. چون به هوش آمد، کسی را ندید، وقتی به خانه برگشت و به کتاب تهذیب رجوع کرد و آن حدیث را در همان ورق و همان صفحه و همان سطر که حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف نشان داده بود، یافت. سپس به خط خود در حاشیه کتاب تهذیب نوشت، که این حدیث آن حدیثی است که حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف جز آن را
ص:208
به من داد و نشانی آن را با شماره صفحه و سطر کتاب برایم گفت.
آخوند ملاصفر علی می گفت: من همان کتاب را دیدم و در حاشیه آن حدیث خط علامه را ملاحظه کردم. (1)
تشرف دوم: کمک کردن امام زمان به علامه در نوشتن کتاب
در زمان علامه حلّی علیه الرحمه، یکی از مخالفین و اهل سنت، کتابی در رّد مذهب شیعه نوشته بود و در مجالس عمومی و خصوصی خویش از آن بهره گرفته، افراد زیادی را نسبت به طریقه امامیه بدبین و گمراه می نمود.
از طرفی کتاب را هم در اختیارکسی نمی گذاشته تا در دست دانشمندان شیعه قرار بگیرد و جوابی بر آن ننویسند و ایرادی وارد نکنند.
علامه حلی با آن عظمت قدر و جلالت علمی، به دنبال وسیله ای برای به دست آوردن آن کتاب به مجلس درس آن مخالف می رود و برای حفظ ظاهر خود را شاگرد او می خواند و بعد از مدتی علاقه و رابطه استاد و شاگردی را بهانه می کند و تقاضای دریافت آن کتاب را می نماید.
آن شخص در یک حالت عاطفی قرار می گیرد و چون نمی تواند دست رو به سینة او بزند لاجرم می گوید:
(من نذر کرده ام که کتاب را جز یک شب به کسی واگذار نکنم)
علامه به ناچار می پذیرد و همان یک شب را غنیمت می شمرد آن
ص:209
شب با یک دنیا شعف و خرسندی به رونویسی آن کتاب قطور می پردازد. نظر او این بود که هرچه مقدور از آن کتاب را یادداشت نموده و سپس در فرصتی به پاسخش اقدام نماید.
امّا همین که شب به نیمه می رسد. او را خواب فرا می گیرد در همین هنگام میهمان جلیل القدری داخل اطاق او می شود و با او هم صحبت می گردد و پس از صحبت هایی می فرماید:
علامه تو بخواب و نوشتن را به من واگذارم. علامه بی چون و چرا اطاعت می کند و به خواب عمیقی فرو می رود. وقتی از خواب برمی خیزد، از میهمان خود اثری نمی بیند! چون به سراغ نوشته اش می رود، کتاب را می بیند که به صورت تمام و کامل نوشته شده است و در پایان آن، نقشی را به عنوان امضاء چنین مشاهده می کند:
«کَتَبَهُ الْحُجَّة»؛ حجت خدا آن را نگاشت. (1)
شب عید فطر و یاد مهدی
در شب عید فطر که شب پایانی تبلیغی ماه مبارک رمضان می باشد تشرفی به محضر حضرت بقیة الله الاعظم حاصل شده اس که یادآور می شویم:
حضرت آیة الله سید مهدی قزوینی می فرماید:
سالی برای زیارت فطریّه (شب عید فطر) وارد کربلا شدم و در شب سی ام، که احتمال شب عید در آن می رفت، نزدیک غروب، هنگامی که اگر بنا بود شب عید هم باشد، در آن وقت هلالی دیده
ص:210
نمی شود، در حرم مطهر بالای سر مقدس امام حسین علیه السلام بودم. شخصی از من سئوال کرد: آیا امشب، شب زیارت می باشد؟ و مقصودش آن بود که آیا امشب شب عید است و ماه ناقص می باشد تا آن که اعمال شب عید را بجا آورد، یا آن که شب آخر ماه رمضان است.
من در جواب گفتم: احتمال دارد امشب شب عید باشد، ولی معلوم نیست که عید ثابت شود. ناگاه دیدم شخص بزرگواری که به هیئت بزرگان عرب بود، با مهابت و جلالت نزد من ایستاده است. ایشان با دو نفر دیگر که در هیبت و جلالت از دیگران ممتاز بودند، در آنجا تشریف داشت، آن شخص به زبان فصیح که از اهل این اعصار و زمان هایی سابقه است، در جواب سئوال کننده فرمود:چ
نَعَمْ هذه اللَّیة لیلةُ الزیاره، یعنی، آری امشب شب عید و شب زیارت است.
وقتی این سخن را از او شنیدم که بدون تزلزل و تردید، عید را اعلام فرمود، به او گفتم: عید بودن امشب را از کجا می گوئید؟ آیا به گفته منجّم و تقویم اعتماد کرده اید یا دلیل دیگری برای آن دارید؟
اعتنای درستی به من نکرد، مگر همین قدر که فرمود: اَقُولُ لَکَ هذه اللَّیلةُ لیلةُ الزیارةِ، یعنی به تو می گویم امشب شب زیارتی است. این را گفت و با آن نفر به سوی در حرم به راه افتاد. وقتی از من جدا شدند گویا الآن به خود آمده باشم، با خود گفتم این جلالت و مهابت معمولاً از کسی دیده نشده است و این طور مکالمه و خبر دادن ها از غیب، از غیر بزرگان دین و اهل اسرار انجام نمی شود. لذا با عجلة هرچه تمام تر ایشان را دنبال کردم و بیرون آمدم. امّا آنها را ندیدم. از
ص:211
خدّامی که کنار در بودند پرسیدم: این سه نفر که فلان لباس و فلان شکل را داشتند و الآن بیرون آمدند کجا رفتند؟ گفتند: ما چنین اشخاصی را که می گویی، ندیده ام. با وجود آن که معمولاً نمی شود کسی از زوار، مخصوصاً اگر امتیازی بر دیگران داشته باشد، داخل صحن یا ایوان یا رواق یا حرم شود و خدّام او را نبینند، بلکه غالباً آنها می دانند که اهل کجا و چکاره اند و از منازل هریک اطلاع دارند و حتی پیش از ورود اشراف و بزرگان به حرم _ مطلع می شوند و می دانند که چه وقت و از کجا وارد می شوند. چنانچه هرکس بر عادت خدّام اطلاع داشته باشد، اینها را می داند، بعلاوه زمانی نگذشته بود که ایشان رفته بودند.
بالاخره از در خارج شدم و از خدای که در رواق و بین البابین بودند پرسیدم و همان جواب را شنیدم، همچنین در ایوان و کفشداری گشتم، اما اثری دیده نشد، با این که هریک از زوّار ناگرزی باید از جلوی کفشداری بگذرد.
باز برگشتم و رواق و حجره ها را گردش نمودم و از ساکنین و ملازمین آنها، یعنی قرّاء قرآن و خدّام و غیره پرسیدم، ولی به همان ترتیب خبری از سه نفر بدست نیامد.
از طرفی اواخر آن شب و روز معلوم شد که شب، شب عید و زیارت بوده است، بنابراین از مشاهدة این امور و تصدیق قبلی، تعیین کردم که به غیر از آن بزرگوار، یعنی حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف کسی دیگری
ص:212
نبوده است. (1)
اولین روزی که مسلمانان بعد از یک ماه امساک و روزه داری افطار می کنند، جشن و عید بزرگی است.
از تمامیت نماز، فرستادن صلوات بر محمد و آل اوست. از تمامیت همه اعمال _ از جمله روزه _ قبول ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است.
و از تمامیت حلقه امامت و ولایت، ظهور حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف هست.
و دخول در هر خیر و خروج از هر شری، با آمدن امام زمان علیه السلام محقق می شود که در قنوت نماز عید فطر می خوانیم:
أسألک... ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمداً و آل محمد و أن تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمداً و آل محمد. (2) خدایا! از تو می خواهم که مرا داخل کنی در هر خیری که محمد و آل محمد علیهم السلام را داخل می کنی، و مرا خارج کنی از هر شری که محمد و آل محمد علیهم السلام را از آن خارج می کنی.
اگر آخرین جمعة ماه رمضان توسط حضرت امام خمینی رحمة الله «روز
ص:213
قدس» و حمایت از «مظلومان فلسطین» اعلام شد، آخرین جمعه زمان غیبت اولین جمعه زمان ظهور، نیز توسط انبیا و اوصیا روز حمایت از «مظلومان عالم» اعلام شده.
اگر روزی بیت المقدس توسط یهود و صهیونیست اشغال شد، روزی برسد که قدس شریف به دست با کفایت حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران با وفایش آزاد شود و نماز جماعت به امامت حضرت مهدی علیه السلام و مأمومیت حضرت عیسای پیامبر علیه السلام برگزار شود.
این نکته شایان ذکر است که هیچ پیامبری در طول تاریخ پشت سر وصی ای نماز نخواند، امّا حضرت عیسی بن مریم با آن که پیامبر اولوالعزم است، به امام زمان ما اقتدا می کند و نماز جماعت می خواند.
مثمر ثمر واقع شدن اعمال زمانی است که اعمال به قبولی حضرت حق جلّ و جلاله و امضای حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف برسد.
در دعای ندبه می خوانیم:
... و اجعل صلواتنا به مقبولةً؛
خدایا به واسطه امام زمان نمازهای ما را قبول کن.
و ذنوبنا به مغفورةً؛
و به واسطه امام زمان گناهان ما را بیامرز.
و دعائنا به مستجاباً؛
و به واسطه امام زمان دعای ما را مستجاب کن.
و اجعل ارزاقنا به مبسوطةً؛
ص:214
و به واسطه امام زمان رزق و روزی ما را وسیع قرار ده.
و همومنا به مکفیّةً؛
و به واسطه امام زمان غم و غصّة ما را برطرف کن.
و حوائجنا به مقضیّةً؛ (1)
و به واسطه امام زمان حاجت های ما را برآور.
این که در خطبه شعبانیه آمده است که:
و عملکم فیه مقبول؛ (2)
اعمال شما در ماه رمضان قبول می شود، باید بدانیم که قبولی اعمال به واسطه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.
از امیر المؤمنین علیه السلام نقل شده که فرمودند:
کل دعاءٍ محجوبٌ حتی یصلی علی النبی صلی الله علیه و آله و سلم . (3)
هیچ دعایی به آسمان (قبول) نمی رسد، مگر این که دعا کننده بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد.
در نتیجه قبولی همه اعمال و پذیرش دعا و رسیدن به هدف اجابت زمانی است که دل و زبان به ذکر شریف صلوات مترنم گردد و درود های خالصانه خود را نثار کند بر خاتم انبیاء و اهل بیت مطهر او و بر خاتم اوصیاء مهدی موعود که از آل محمد است. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ص:215
1.کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، قم، انتشارات اسوه، 1376 ش.
2.صابری یزدی، علیرضا، الحکم الزاهره، قم، جامعه مدرسین، 1361ش.
3.ابن قولویه، جعفری محمد، کامل الزیارات، قم، نشر الفقاهه، 1417ق.
4.مستنبط، احمد، القطره، ترجمه محمد حسین رحیمیان، انتشارات حاذق، 1384 ش.
5.نوری، میرزا حسین، نجم الثاقب، قم، انشارات مسجد جمکران، 1381ش.
6.پورسید آقایی، مسعود، میر مهر، قم، انتشارات حضور، ج3، 1386ش.
7.مفید، محمد بن محمد، ارشاد، انتشارات اسلامیه، تهران، 1385ش، چاپ ششم.
8.شیخ صدوق، محمد بن علی حسین بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، قم، دار الحدیث، 1380ش.
9.قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، قم، انتشارات هجرت، ج13، 1378 ش.
10.بحرانی، سید هاشم، تفسیر برهان، اعلمی، بیروت، 1419 ه.
11.قمی علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، اعلمی، بیروت، 1422ه.
12.کفعمی، ابراهیم بن علی، بلدالأمین، بیروت، انتشارات اعلمی، سال1425، چاپ دوم.
13.جویباری، یعسوب الدین، تفسیر البصائر، مولف، قم، 1376ش.
14.موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، مکیال المکارم، ایران نگین، قم، 1381ش، چاپ اول.
15.نیشابوری، عبدالحسین، تقویم شیعه، انتشارات دلیل ما، چاپ پنجم، قم، 1385ش.
16.کامل سلیمان، روزگار رهایی ترجمه یوم الخلاص، نوشته علی اکبر مهدی پور، چاپ سوم، 1376، نشر آفاق
17.زمانی، سید حسن، ندای آسمانی، بیناد فرهنگی حضرت مهدی موعود، چاپ اول، قم، 1389.
18.تونه ای، مجتبی، موعود نامه، قم، میراث ماندگار، چاپ سوم، 1385ش.
19.محمدی اشتهاردی، محمد، خدیجه همسر پیامبر.
ص:216
20.آقامیری، سید کریم، سالنامه تبلیغ، قم، چاپ دوم، سرور، 1390ش.
21.قمی، عباس، مفاتیح الجنان، قم، اسوه،....
22.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، مکتبه الاسلامیه، چ2، 1398ق.
23.مهدی، سید احمد، پرواز ملکوت، قم، انتشارات دارالکتب،
24.قمی، عباس، سفینة البحار، قم، انتشارات کتابخانه سنایی، 1363ش.
25.طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات دار العلم،...
26.یوسفیان، علی اصغر، گردی از رهگذر دوست، قم، جمکران، 1380 ش.
27.حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، بیروت، احیاء التراث العربی، 1421، چاپ ششم.
28.فیض کاشانی، ملامحسن، منهاج النجات، ترجمه محمد باقر ساعدی، انتشارات قیام آزادی، 1363، چاپ چهارم.
29.هندی، علاء االدین علی المتقی بن حسام الدین، کنز العمال، فی سنن الاقوال و الافعال، پنجم، بیروت، موسسة الرسالة، 1405ه.
30.نوری طبرسی، میرزاحسین، مستدرک الوسایل، بیروت، مدرسه آل البیت احیاءالتراث، چ2، 1409 ق.
31.طوسی، محمد بن حسن، مصباح المجتهد، بیروت، مدرسه فقه الشیعه، 1411ق.
32.،، شهید اول، الذکری،، ،،،.
33.ابن طاووس، علی بن موسی، جمال الاسبوع،،، .
34.میر عظیمی، جعفر، مسجد مقدس جمکران، تجلی گاه صاحب الزمان، قم، مشهور، 1383ش.
35.طبرسی، احمد بن علی بن ابی طالب، احتجاج، قم، اسوه، چ2، 1416ق.
36.قمی، عباس، نفس المهموم، قم، انتشارات ذوی القربی، 1379ش.
37.میرجهانی، محمد حسن، البکاء للحسین، قم، رسالت، 1384ش.
38.مازندرانی، ملا محمد مهدی، معالی السبطین، قم، منشورات شریف رضی، چ2.
39.ابن طاووس، علی بن موسی، لهوف، ترجمه تحقیق بخشایشی، قم، نوید اسلامی، 1387ش.
ص:217
40.مازنداران، ملا محمد مهدی، شجره طوبی، قم، منشورات رساله شریف رضی، 1408 ق.
41.مقدم، سید محمد تقی، ختوم و اذکار،،،،،.
42.ابن حجر عسقلانی،، صواعق المحرقه،،،،.
43.عزیزی، عباس، صلوات، قم، انتشارات، معصومین، چ5، 1385ش.
44.، ، فردوس الاخبار،
45.راوندی، سعید بن عبدالله، الخرایج، مؤسسه النور، بیروت، 1411ه، چاپ دوم
46.حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعة، بیروت، احیاء التراث العربی، سال1421، چاپ ششم.
47.حافظ ابوداوود، سنن ابی داوود، بیروت، دارالفکر،
48.عیاشی سمر قندی، تفسیر عیاشی، محمد بن مسعود، تهران، اسلامیه
49.چهره هایی که در جستجوی قائم پیروز شدند،
50.مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363ش.
51.کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح، قم، انتشارات رضی، چ2، 1405 ق.
52.زمردیان، احمد، شرح دعا جامعه کبیره مقام ولایت، نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1378ش، چاپ ششم، ص52.
53.حلی، ابن فهد، عدة الداعی، قم، انتشارات وجدانی، 1350ش.
54.نهاوندی، علی اکبر، عبقری الحسان، خلاصه، سید جواد معلم، 1378ش، مشهد، انتشارت منتظران ظهور، چاپ دوم.
55.مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد، بیروت، اعلمی، 1423ق.
56.محمدی ری شهری، محمد، مراقبات شهر رمضان، قم، دارالحدیث، چ2، 1379ش.
57.قاضی زاهدی، احمد، شیفتگان حضرت مهدی،
58.محمد باقر حیدری کاشانی، روز شمار به سوی ظهور، قم، موسسه امام خمینی، 1378ش.